رونمايي از دو كتاب در حوزه مديريت
مديران يا مديريت؟
عصر پنجشنبه دوازدهم ارديبهشت از دوكتاب تخصصي در حوزه مديريت دولتي با حضور جمعي از استادان و دانشجويان رشته مديريت و مولفين و منتقدين در خانه موزه تهران قديم رونمايي شد.
بخش اول اين جلسه رضا نجفبيگي، استاد پيشكسوت مديريت و نويسنده كتاب «مديريت دولتي نوين و مديريت سازمانهاي دولتي ايران» با اشاره به اينكه مشكل اصلي ما در كشور در همه اين سالها مديريت بوده است، بيان كرد: مديريت مانند برخي علوم فرمولي ندارد كه از حل همه مسائل برآيد بلكه به معناي برخورداري از دانش و مهارت و بينش براي يافتن راههاست و مديراني كه از دانش و هوش كافي برخوردار نباشند، نتوانند راه را بيابند و ذهن جستوجوگر نداشته باشند اگرچه بر حسب عنوان مديرند ولي نياز دارند ديگران آنها را هدايت كنند. اين ميزان مشكلات ما در اداره بخش دولتي در حالي است كه ما سابقه طولاني در مديريت دولتي داريم و تدوين اولين قانون استخدام كشوري در سال 1301 گواه اين مدعاست و اين تقريبا مقارن با ظهور ديدگاه كلاسيكها در مديريت است. قوانين بعدي در فواصل زماني طولانيمدتي تدوين شده و آخرين آنها قانون مديريت خدمات كشوري است كه با مشكلات متعدد اكنون پس از پنج سال نهايي شده است. همه اين مشكلات در حالي است كه مراكز علمي دنيا پر از تجارب ارزنده در حوزه مديريت است اما در كشور ما تمايلي به بهرهگيري از اين تجارب وجود ندارد.
اسماعيل اسدي، عضو هيات علمي دانشگاه شهيد ستاري نيز در مورد اين كتاب گفت در همه جاي دنيا اين دغدغه وجود دارد كه مشكلاتي مثل كاغذبازي و بيتوجهي به ارباب رجوع و... كه ما در بخش دولتي با آنها مواجه هستيم و بسياري ديگر از نظامهاي اداري نيز با آن مواجه بوده و هستند و همگي به عنوان آفات بروكراسي مطرحند چگونه بايد مديريت و برطرف شوند و اين امر نياز به دانشي دارد كه اين كتاب با وجود حجم كم با مرور سير تاريخي نظريههاي مديريت از مديريت دولتي سنتي تا خدمات دولتي نوين اين دانش را به دست ميدهد و ميتواند به اساتيد و دانشجويان در جهتگيري پژوهشهاي دانشگاهي با محوريت مسائل و چالشهاي نظام اداري كمك كند. وي پيشنهاد كرد مقايسه تطبيقي اين پارادايمها و جهتگيريهاي آنها در حوزههاي مختلف مديريت دولت ميتواند به درك بهتر آنها كمك كند. همچنين افزودن نقشه راه اصلاح نظام اداري و سياستهاي كلي نظام اداري در ادامه قوانين اشاره شده قبلي ميتواند به كاربرديتر شدن كتاب و انطباق بيشتر آن با پارادايم فعلي مديريت نظام اداري ايران كمك كند.
بخش دوم اين نشست نيز به معرفي و بررسي كتاب «اداره امور عمومي در اسلام» اثر مشترك محمد ذاكري، اسماعيل اسدي و حرمت اصغري اختصاص يافت. در ابتداي اين بخش محمد ذاكري با اشاره به تغيير در سرفصل دروس دورههاي ارشد و دكتراي مديريت از سال 1395 و اضافه شدن درسي با اين عنوان به رشته مديريت دولتي در مقطع كارشناسي ارشد گفت تجربه چند دوره تدريس اين درس در مقاطع كارشناسي ارشد و دكتراي مديريت و مرور و تدريس تعدادي از منابع موجود ضرورت تدوين كتابي را آشكار كرد كه هم پوششدهنده سرفصلهاي رسمي اين درس باشد و هم به برخي مسائل اساسي اين حوزه با نگرشي جامعتر و از زوايايي مختلف پاسخ دهد. وي افزود پرسشهاي جدياي مطرح شده از قبيل اينكه چه رابطهاي بين علم و دين برقرار است و اصولا پديدهاي به نام علم ديني ميتواند وجود داشته باشد؟ آيا تركيب اضافي مديريت اسلامي يا مشابه آن به لحاظ نظري و كاربردي معنيدار است؟ و اگر هست از چه منظري بايد به تئوري پردازي در مديريت اسلامي اقدام كرد؟ الگوهاي مديريت و حكمراني در صدر اسلام و دنياي معاصر چگونه قابل استخراج است و انديشهورزان سياسي جهان اسلام چه مدلهايي براي اداره بهينه جامعه و حكومت ترسيم كردهاند؟ و در نهايت اينكه تجربه زيسته ما در دوران چهلساله حيات نظام جمهوري اسلامي در ايران عملياتي شدن و كارآمدي اين رويكرد را تاچه حد آشكار ساخته است؟ در پاسخ به برخي از اين پرسشها ديدگاههاي كاملا متفاوت و گاه متضادي وجود دارد كه در اين كتاب تلاش شده با كمترين قضاوت و جهتگيري ديدگاههاي موافق و مخالف در كنار يكديگر عنوان شود و بحث تطبيقي و استدلالي در ذهن خواننده يا در كلاس شكل بگيرد.
همچنين احمد روحاني، مدرس دانشگاه و مولف كتب مديريت به نقد و بررسي اين اثر پرداخت و گفت به باور من چالش نظام اداري ما مديريت نيست بلكه مديران هستند آموزههاي مديريت مشكلي ندارد چراكه اگر مشكل داشت ما نبايد اين نظريهها را تدريس ميكرديم. از سوي ديگر اينكه برخي ادعا كردهاند براي اداره كشور و حل مشكلات آن بايد از خارج مدير وارد كرد علاوه بر آنكه توهين بزرگي به نظام آموزشي و استعدادهاي اجرايي كشور است اشكال نظري وارد بر اين ادعا آن است كه آنان پس از 120 سال حاكميت ليبراليسم و كاپيتاليسم دريافتهاند كه اين مدلها جوابگوي نيازشان نيست و به آموزههاي اسلامي ما رجوع كردهاند آن وقت ما پيرو كاپيتاليسم شدهايم و از سر بيمحتوايي و بيانگيزگي ميخواهيم از آنجا مدير وارد كنيم. انتظار من از نويسندگان اين كتاب آن بود كه تعريف خود را از مفاهيمي مانند دين و ارزش و مديريت اسلامي ارايه دهند بيش از آنكه به منابع متعدد استناد كنند كه بسياري از همان منابع نيز تعاريفشان قانعكننده نبود.