ادامه از صفحه اول
مهلت شصت روز ه
از بخشهاي نفتي و بانكي ايران حمايت كنند. اين بيانيه به وضوح با سردي، خشم و نگراني طرفهاي ايران روبهرو شد. امريكاييها با تهديد به تحريمهاي جديد به دنبال تصميمات ايران در حال عرض اندام هستند. اما اكثر ناظران سياسي ميدانند كه اين نتيجه تحريمهاي قبلي ايالات متحده است كه مانع از اجراي توافقنامه وين شده است! حتي فرانسه كه هنوز به حفظ توافقنامه پايبند است، به عنوان حامي امريكا ظاهر شد. به عنوان مثال، وزير دفاع فرانسه، فلورانس پارلي، به ايران اعلام كرد پايبند نبودن به تعهدات ميتواند منجر به تحريمهاي بيشتري بشود و هيچ چيزي بدتر از خروج ايران از توافقنامه نيست. همانطور كه انتظار ميرفت، بنيامين نتانياهو اذعان داشت كه اسراييل هرگز اجازه دستيابي به سلاح هستهاي را به ايران نخواهد داد. تنها چين و روسيه آشكارا واشنگتن را براي تشديد تنشها مقصر دانستند، و چين با اظهارنظر منطقي پايبندي به توافقنامه و حفظ آن را مسووليت همه طرفين خواند.
با اين احوال، جواد ظريف وزير خارجه ايران اعلام كرد كه ايران قصد خروج از توافقنامه را ندارد. با اين بيانات، تهران تنها از حقوق مندرج در متن توافقنامه پيروي ميكند و قصور از تعهدات از جانب طرف ديگر يعني ايالات متحده امريكا را به ديگر اعضا واگذار ميكند. معذالك، سخنان حسن روحاني از تنش ميان امريكاييها و ايرانيان در چند هفته اخير نخواهد كاست. در پاسخ به لغو معافيتهاي تركيه و چين براي خريد نفت ايران توسط امريكا، ايران اخيرا طي قانوني نيروهاي امريكايي حاضر در خاورميانه را تروريست خواند. از سوي ديگر، امريكاييها نيروهاي نظامي خود را در خليج فارس مستقر كردهاند و مايك پومپئو از نشست وزراي خارجه كشورهاي حاشيه قطب شمال در فنلاند عازم عراق شد.
آيا اين چرخه اهريمني قبل از هر اتفاق ناگواري قابل شكستن است؟ به طريقي بلي. با بازاري كه ايران به اروپاييان عرضه داشته است. جواد ظريف شخصا اعلام كرد: «اروپاييان و ساير اعضاي توافقنامه فرصت اندكي براي معكوسسازي اين روند دارند». درخواست ايرانيان از ديگر امضاكنندگان توافقنامه ساده است: حفاظت از منافع ما در برابر تحريمهاي اقتصادي امريكا. اما آيا آنها كاري را كه در يك سال گذشته انجام ندادند در اين 60 روز انجام خواهند داد؟ يادآوري ميشود كه پس از بيانيه امريكا در تاريخ 8 مي2018، اروپاييها نيت خوبي براي جلوگيري از وخامت اوضاع اقتصادي ايران نشان دادند. متأسفانه تمام راهكارهايي كه در آن زمان متصور شد از قبيل قوانين محدودكننده، آزادي عمل براي اروپاييان يا يك صندوق مستقل اروپايي، درخواست معافيت از تحريمهاي امريكا براي شركتهاي اروپايي يا راهاندازي يك سازوكار ويژه همگي يا با شكست مواجه شد يا بياثر بودهاند . هفت ماه پس از اعلام اينكه آنها موفق به ايجاد موسسات مالي مستقل كافي براي مقابله با تحريمهاي امريكا شدند، اروپاييها بالاجبار معترف شدند كه اربابان سرنوشت اقتصادي خود نيستند. بنابراين چگونه ميتوان بار ديگر اميدوار بود كه ظرف مدت 60 روز اوضاع برعكس شود؟ ميتوان باور داشت كه ايران از توافقنامه وين خارج نخواهد شد. از نقطه نظر امريكا خروج ايران به واقع اعلام جنگ خواهد بود، در حالي كه شرط عقل شكيبايي در مقابل تحريكات آنان است. بيانات روحاني به نوعي درخواست فرجامخواهي از ساير امضاكنندگان توافقنامه با توجه به ضرورت اين موقعيت است. اگر آنان همانند چين مشتاقانه اميدوار به حفظ اين توافقنامه باشند، خصوصا از آنجايي كه به نظر ميرسد اين آخرين تضمين صلح در منطقه است، تنها دو راهحل ممكن باقي ميماند: ناديده گرفتن تحريمهاي امريكا و شروع مجدد روابط تجاري با ايران، يا نشستن بر سر ميز مذاكره براي رسيدن به يك توافق جديد. احتمال دارد كه روسيه و چين با مخالفت با ايالات متحده به دلايل اقتصادي يا استراتژيك جغرافيايي راهحل متهورانه را برگزينند و تحريمهاي امريكا را ناديده بگيرند، خصوصا با توجه به اين موضوع كه از دوم ماه مي معافيتهاي چين به عنوان اولين مشتري آسيايي براي خريد نفت ايران لغو شد. اروپاييان چه خواهند كرد؟ پاسخ به اين سوال دشوار است. آنها اكنون كمتر از 60 روز فرصت براي فكر كردن به آن دارند.
حاكميت و وحدت ملي
در شرايط كنوني مقاومت جايگزيني براي مذاكره درنظر گرفته شده است. مقامت ملي نيازمند وحدت ملي است و وحدت ملي ميسر نميشود مگر اينكه حاكميت پا پيش بگذارد. در همين راستا چند روز پيش حسن روحاني از جايگاه رييسجمهوري جمعي از فعالان سياسي را دعوت كرد. اين جمع متشكل از چهرههاي برجسته راست و چپ سياسي بودند كه همگي گرد هم جمع شدند، نظراتشان را بيان كردند و به بحث و بررسي در مورد تحولات صورت گرفته پرداختند. پس از چندي هم ديروز مناظرهاي ميان آقايان سيدمصطفي تاجزاده و سيدمحمود نبويان برگزار شد كه حول محور برجام بود و گفتوگويي ميان دو جريان فكري در مورد اين موضوع صورت گرفت. هر دوي اين اتفاقات را بايد به فال نيك گرفت و آن را تقويت كرد. مجموعه حاكميت بايد از انجام اين گردهماييها و گفتوگوها استقبال كرده و البته شرايطي براي انعكاس هر چه بيشتر آن فراهم آورد. به جاي اينكه در شبكههاي اجتماعي اين اخبار منتشر و بازنشر شود بايد شرايطي فراهم آيد تا در رسانه ملي بازتاب پيدا كند. بايد مناظرات و نشستهايي برگزار شود تا در اين شرايط براي مردم توضيح دهيم اگر مخالف مذاكره هستيم به چه دليل است ؟ چه موانع و دلايلي براي اين موضوع وجود دارد؟ اگر تحليلگران معتقدند كه جنگي رخ نخواهد داد بر چه اساس اين تحليل را بيان ميكنند؟ چه راهكارهايي براي مقابله با شرايط پيش رو وجود دارد؟ و بسياري ديگر از سوالاتي كه بايد به آن پاسخ داده شود. در اثر همين گفتوشنودها است كه ميتوان در راستاي وحدت ملي گام برداشت. البته علاوه بر اين برداشتن گامهايي در راستاي آزاديهاي مصرح در قانون اساسي يا آزادي فعالان سياسي در بند يا دراويش، عفو كليه كساني كه خارج از كشور هستند و جرم سياسي مرتكب شدهاند يا برداشتن حصر و ... ميتواند نمادي از تلاش براي ايجاد وحدت ملي باشد. علاوه بر اين بايد مناظرههاي اول انقلاب را بازاحيا كرد. شايد در آن زمان بعد از مناظرات ممكن بود، هيجانات و احساسات خاصي بر مردم غلبه پيدا كند و منجر به هرج و مرج شود اما به نظر ميرسد بعد از گذشت 40 سال براي برگزاري مناظرات جريانهاي سياسي مختلف شرايط درون نظام آماده است.