ادامه از صفحه اول
ابهامات انتخابات اسپانيا
به جاي حمله به حزب شهروندان بايد رقيب اصلي يعني سانچز را هدف قرار ميداد. حزب سوسياليست معتقد است همانطور كه در 10 ماهه گذشته به تنهايي دولت را دراختيار داشت، در دوره آتي هم ميتواند همين وضعيت را تكرار كند به شكلي كه نياز به حضور حزب ديگري در دولت نباشد. بهنظر ميرسد سوسياليستها هيچ عجلهاي براي مذاكره با احزاب براي تشكيل دولت آتي ندارند و چنين مذاكراتي را به پس از انتخابات 26 مه (شهرداريها، ايالتها و پارلمان اروپا) موكول كردهاند. اگرچه تلاش سانچز رياست انحصاري بر دولت آتي است اما معتقد است حضور پودموس در دولت هيچ مشكلي ايجاد نميكند. ائتلاف دو حزب سوسياليست و پودموس تاحدودي قطعي بهنظر ميرسد اما اين دو حزب درنهايت قادر خواهند بود تا حداكثر حدود 165 كرسي را كسب كنند كه تعداد آن 11 عدد كمتر از حد مورد نياز براي تشكيل كابينه (176 كرسي) است و احتمال ميرود نخستوزير مجبور به ائتلاف با يكي از احزاب چپ اسپانيا براي كسب اكثريت پارلمان باشد. آشكار شدن فساد در حزب «مردمي» كه به استعفاي رهبر سابق آن انجاميد بيش از آن به وجهه اين حزب ضربه زد كه رهبر جديد آن هم با وجود چرخيدن بيشتر به راست و تاكيد بر نقطه پايان گذاشتن بر پرونده فساد موفقيتي به دست آورد. ثبت بدترين نتيجه تاريخ حزب مردمي در انتخابات سراسري قطعا مسالهاي نيست كه به همين راحتي از سوي منتقدان «كاسادو» رييس اين حزب به فراموشي سپرده شود. حزب نزديك به نيمي از كرسيهاي خود را در مجلس از دست داده است. وي در انتقاد از اقدام حزب شهروندان در جذب چهرههاي اين حزب، مدعي است بسياري از هواداران اين حزب آراي خود را به سود حزب ووكس به صندوقها ريختند. حزب «شهروندان» با وجود كسب كرسيهاي زياد در انتخابات اخير، نهايتا در جايگاه حزب سوم قرار گرفت. اين حزب خود را رهبر اپوزيسيون در دوره آتي ميداند. اين حزب در بحث احتمال ائتلاف با سوسياليستها تاكيد كرده هيچ موضوعي براي مذاكره با سانچز ندارد. رييس حزب شهروندان معتقد است حزب مردمي نبايد تقصير خروج نيروهايش از حزب را گردن ديگران بيندازد و اگر كسي از حزب مردمي خارج ميشود به خاطر فساد افسار گسيخته در اين حزب بوده است. رهبر حزب شهروندان بهدليل گفتوگوي سانچز با احزاب جداييطلب كاتالونيا و اتكا به راي آنها براي تشكيل دولت هرگونه ائتلاف با سوسياليستها را رد ميكند. از دست دادن 25 كرسي در انتخابات اخير و جايگاه سومي نيروهاي سياسي اسپانيا قطعا خبر خوبي براي حزب «پودموس» و بهويژه شخص «ايگلسياس» دبير كل آن نيست. رهبران ايالتي حزب از اين وضعيت راضي نيستند و احتمال دارد خواستار مسووليتپذيري وي شوند. البته اگر وي بتواند در مذاكرات با حزب سوسياليست وارد دولت آتي اسپانيا شود، شايد بحث كاهش كرسيهاي حزب اهميت چنداني نداشته باشد. مشكلات داخلي پودموس از آنجا آغاز خواهد شد كه اين حزب به هر دليلي قادر به حضور در دولت آتي نشود. رياست حزب پودموس با سانچز توافق كرده كه مذاكرات را براي حصول توافق نهايي ادامه دهد اما اشارهاي به محتواي توافقات احتمالي نداشته است. در ادامه گسترش نفوذ راست افراطي در اتحاديه اروپا، اينبار نوبت اسپانيا بود تا حزب راست افراطي «ووكس» كه در تبليغات خود از ژنرال فرانكو ديكتاتور پيشين اسپانيا حمايت ميكرد وارد پارلمان شود. ضعف حزب مردمي براي حفظ هواداران خود، بحران جداييطلب در كاتالونيا، نارضايتي اقشار مختلف، قدرت شبكههاي اجتماعي، سخنرانيهاي بزرگ در سراسر اسپانيا، موضع افراطي ووكس در مخالفت با ورود مهاجران، خشونت جنسيتي و همجنسگرايان و درنهايت ترسي كه چپگرايان عليه حزب ووكس در دل مردم انداختند از جمله عوامل موفقيت حزب ووكس در انتخابات بود. بيشك شدت ضربه حزب ووكس به حزب «مردمي» موجب شكاف در ميان راستگرايان اسپانيايي شده است. اگر طرفداران ووكس به حزب مردمي راي ميدادند، اين حزب اكثريت آراي مجلس سنا را با 137 كرسي دراختيار ميگرفت.
مناقشات و بازار همسايه
در سال 97 حدود 75 درصد از تجارت فرامرزي ما كمتر از 10 كشور بوده است. با كم شدن تعداد كشورهاي طرف تجاري، قدرت چانهزني كاهش مييابد، در اين صورت نميتوان در عرصههاي بينالمللي تاثير گذاشت. حتي در استفاده از ظرفيتهاي همسايگانمان نيز كوتاهي كردهايم. قطعا براي هر كشوري اولين شركاي تجارياش كشورهاي هم مرزش است. از كشورهاي همسايه فقط با تعداد اندكي از آنها رابطه خوب داريم. تجارت جداي از سياست نيست. ديپلماسي اقتصادي جدا از ديپلماسي سياسي نيست. وقتي با همسايههاي ثروتمند خود در حاشيه خليجفارس مانند عربستان و امارات كه ميتوانند مشتريهاي خوبي براي برخي كالاها باشند، مناقشههاي بلندمدت داريم، نبايد نسبت به ظرفيتهاي بالقوه كشورهاي همسايهمان خوشبين بود. از تمام ظرفيت بازار كشورهاي همسايه فقط از بازارهاي عراق و افغانستان استفاده ميكنيم. هر چند كه شرايط اين دو كشور نيز به گونهاي است كه كمتر كشوري راضي ميشود با آنها وارد مراودات شود، چرا كه درگيري و ناامني بسيار است. 1.2 درصد از جمعيت دنيا در ايران زندگي ميكنند. اقتصاد كشور قبل از نوسانات اخير، جزو 30 كشور با اقتصاد بزرگ بود. در اين شرايط و با توجه به ظرفيتهاي نهفته كشور، بايد 1.2 درصد از تجارت فرامرزي دنيا را در اختيار داشته باشيم. در حالي كه به گواه آمارها، تجارت ايران با نفت 0.4 درصد و بدون نفت 0.3 درصد است. اين اعداد بدان معناست كه حجم تجارت فرامرزي كشور بايد 3 تا 4 برابر افزايش يابد تا هم در واردات و هم در صادرات بتوانيم سهم خود از كيك تجارت جهاني را به دست آوريم. با اين شرايط بايد تجديدنظر كنيم، در هر شرايطي همسايگان مشتريهاي بالقوه كالاهاي ما هستند و تحريمناپذيرترين شكل از مراودات تجاري را با آنها خواهيم داشت. چرا نميتوان از اين امكان استفاده كرد، دليلش اين است كه رابطه برادرانهاي با همسايگان نداريم. از سوي ديگر برخي همسايگان ما نيز خواهان كالاهاي مصرفي هستند، در حالي كه ما صادركننده كالاها و مواد خام اوليه هستيم. سياستگذاري به اين دليل است كه طي چند دهه اخير نتوانستيم توليد را به سمتي ببريم كه كالاهاي مصرفي را طوري توليد كنيم كه قابل عرضه در بازارهاي جهاني باشد. در كشور كالاهاي گران و بيكيفيت توليد ميكنيم كه نميتوان حتي در بازار كشورهاي همسايه عرضه كرد.