محمد توسلي، ازجمله اعضاي تاثيرگذار نهضت آزادي است كه تجربيات سياسي فراواني از اوايل دهه 30 خورشيدي تاكنون در كارنامه دارد و حالا خبرنگار ما به بهانه رفتوآمدهاي ديپلماتيك يكي، دو روز گذشته و يكي، دو روز آينده با اين فعال سياسي كهنهكار به گفتوگو نشسته است. توسلي كه در قيام ٣٠ تير سال ۱۳٣١ حاضر بوده و كودتاي امريكايي ٢٨ مرداد سال ۱۳٣٢ را با گوشت و خون خويش لمس كرده است، همچنين روابطي نزديك با علي شريعتي در فرانسه و ابراهيم يزدي و مهدي چمران در امريكا داشته و اولين شهردار تهران بوده است، در پاسخ به سوال ما در ارتباط با سفر آبه شينزو ، نخستوزير ژاپن كه در روزهاي پاياني هفته جاري، در راس يك هيات عاليرتبه به تهران سفر ميكند و همچنين عقبنشيني مايك پمپئو، وزير خارجه امريكا از 12 شرط سابق خود براي گفتوگو با ايران ميگويد: «ما همواره بايد چنين مشكلات ملي و منطقهاي را با گفتوگو رفع و رجوع كنيم. بنابراين، سفر نخستوزير ژاپن به تهران بسيار مثبت است. ما با مشكلاتي دست به گريبان هستيم كه تنها با گفتوگو حل ميشود. استقبال از سفر آبه شينزو به تهران كاملا درراستاي منافع ملي ايران است و بايد به خوبي روي آن كار كنيم.» آنچه در ادامه ميخوانيد مشروح اين گفتوگوي كوتاه با توسلي است.
آبه شينزو، نخستوزير ژاپن امروز در راس يك هيات عاليرتبه به تهران سفر ميكند؛ همچنين عقبنشيني مايك پمپئو- وزير خارجه امريكا- از 12 شرط سابق خود براي گفتوگو با ايران مورد توجه قرار گرفته است.
بله. ما همواره بايد چنين مشكلات ملي و منطقهاي را با گفتوگو رفع و رجوع كنيم. بنابراين، سفر نخستوزير ژاپن به تهران فرصت بسيار خوبي است. ما با مشكلات زيادي دست به گريبان هستيم كه راهكار گشودن آنها تنها از طريق گفتوگو البته با بهرهگيري از دانش روابط بينالملل و واقعبيني حل ميشود. استقبال از سفر آبه شينزو به تهران كاملا در راستاي منافع ملي ايران است و بايد به خوبي از اين فرصت استفاده شود.
پيشنهاد و تاكيد شما روي گفتوگو براي حلوفصل مشكلات بر چه مبنايي است و فكر ميكنيد تا چه حد موثر خواهد بود؟
اصولا در سياست خارجي بايد منافع ملي مورد توجه باشد. در زمان دكتر مصدق هم چنين سياستي در پيش گرفته شد. سياست اصلي در زمينه سياست خارجي، موازنه منفي بود. [سياست موازنه منفي در ايران، از سوي دكتر محمد مصدق در جريان درخواست امتياز نفت شمال از سوي شوروي سابق ارايه شد. اين سياست هدفي جز طرد سلطه بيگانگان و تامين حاكميت ملي ندارد] بنابراين ما بايد بتوانيم با همه كشورهاي جهان ارتباط داشته باشيم. اين ارتباط هم بايد در راستاي منافع ملي باشد. ما نه با كسي دشمن هستيم و نه دوست؛ آنچه ملاك اساسي قرار ميگيرد، صرفا منافع ملي ايران است. امروز هم منافع ملي ما ايجاب ميكند با حفظ اقتدار ملي و ارزشهاي خودمان هميشه بايد از موضع قدرت و واقعيتهاي جهاني و همچنين روابط بينالملل به سراغ گفتوگو برويم. نبايد انتظار داشته باشيم در گفتوگوها يك طرف برنده قطعي و ديگري هم بازنده اصلي بشود. اگر از دانش روابط بينالملل استفاده كنيم، متوجه ميشويم: «گفتوگو در راستاي برد - برد است». وقتي دو طرف گفتوگو مسائل مختلفي را پيشرو دارند بايد از هنر گفتوگو بيشترين بهره را بگيرند. در واقع، هنر گفتوگو نشان ميدهد تا چه ميزان منافع ملي طرفين تامين شده است.
با توجه به نظرات كارشناسان امر و بررسي وقايع روزهاي اخير، متوجه ميشويم برخي همسايگان ايران مانند كشورهاي قطر، عراق و عمان، روابط مثبت و سازندهاي با ايران دارند ولي كشورهايي مانند عربستان و امارات علاقهاي به گفتوگو و عاديسازي روابط ندارند. اين كشورها تحركات منفي در قبال منافع ملي ايران دارند و سنگاندازي ميكنند.
وقتي تضاد منافع در جريان باشد، طبيعي است كه طرفها سنگاندازي كنند. در حقيقت، آناني كه محق نيستند، سنگاندازي ميكنند. همانطور كه در قضيه برجام شاهد بوديم ايران از لحاظ حقوقي و روابط بينالملل محق بود. امريكا تعهدات بينالمللي را زير پا گذاشته است. آنان حتي مصوبات سازمان ملل را هم زير سوال بردهاند. واقعيت امر اين است كه تخطي از سوي امريكا صورت گرفته است بنابراين شاهد هستيم كشورهاي اروپايي از ايران حمايت ميكنند. حتي كشورهايي مانند چين هم از ايران پشتيباني ميكند. طبيعي است كه رژيم صهيونيستي و عربستان خودشان را با سياستهاي دونالد ترامپ- رييسجمهوري امريكا- هماهنگ كردهاند. آنان تلاش ميكنند تا سنگاندازي كنند. ما بايد نقاط قوت خود را تقويت كنيم. به عنوان مثال، ما ميتوانيم گفتوگوهاي خود را با كشورهايي مانند عراق، قطر و كشورهاي مهم حوزه خليج فارس بيشتر كنيم. به هر حال، بايد ارتباطات سازندهاي در راستاي منافع ملي ايران با كشورهاي خليجفارس صورت بگيرد. حتي ميتوانيم با كشور عربستان هم در بستري معقول و با حفظ منافع ملي گفتوگو كنيم. آقاي دكتر محمدجواد ظريف هم اين گفتوگو را پيشنهاد كردند. ايشان گفتند اگر شرايط مهيا باشد حاضر هستيم به كشور عربستان هم سفر كنيم. بايد دوباره روي اصل كلي پيشنهادي خودم تاكيد كنم. كشورهايي كه براساس خطمشي عاقلانه از ابزار گفتوگو استفاده كردهاند، هميشه برنده شدهاند. بر مبناي آموزههاي قرآني، دانش روابط بينالملل و همچنين تجربه بشري، كشورهاي گفتوگوكننده، برنده هستند. كساني وارد گفتوگو نميشوند كه يا با روابط بينالملل و راهبرد گفتوگو آشنا نيستند يا نقطه ضعفهايي دارند كه احساس ميكنند قادر نيستند از منافع ملي خود دفاع كنند.
هايكو ماس، وزير خارجه آلمان وارد تهران شده است. به نظر ميرسد اساس گفتوگوي او و همتاي ايرانياش در ارتباط با آخرين وضعيت برجام و سازوكار اينستكس باشد. شما در كشور آلمان زندگي و تحصيل كردهايد. روابط ايران و آلمان را چگونه ميبينيد؟
كشورهاي اروپايي و آلمانيها به دنبال منافع ملي خودشان هستند. آنان از درگيري در منطقه خاورميانه پرهيز ميكنند. مردم آلمان هميشه در راستاي منافع ملي خودشان سفر و گفتوگو ميكنند. به هر حال، مشكلات فراواني در منطقه وجود دارد و آلمان هم منافعي در اين منطقه دارد بنابراين تلاش ميكند تا از طريق گفتوگو مشكلات را حل كند. اين سفر نشان ميدهد آلمانيها هم از قانون گفتوگويي كه عرض كردم به نحو احسن بهره ميبرند. كشور آلمان هميشه دنبال منافع ملي خودش بوده است. اگر در اين منطقه درگيريهاي بيشتري شكل بگيرد به منافع ملي آلمان صدمه وارد خواهد شد.
به آقاي محمدجواد ظريف اشاره كرديد. شيوه ديپلماسي ايشان را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
به نظر بنده، آقاي دكتر ظريف دو نقطه قوت مهم دارد؛ نخست اينكه ايشان دانش روابط بينالملل را به خوبي دارا هستند. در واقع، دكتر ظريف با آشنايي و آگاهي اقدامات خود را پيش ميبرد. دوم اينكه به زبان انگليسي هم كاملا مسلط هستند و ارتباط خوبي با مخاطبان خود ايجاد ميكنند. نكته ديگر اينكه دكتر ظريف هوشمندي و درايت دارد. تجربه مذاكرات دشوار برجام را هم پشت سر گذاشته است. اين تجربه نشان ميدهد كه آقاي دكتر ظريف و همكارانشان نقش تاريخي مهمي ايفا كردند. اين نظر بنده نيست؛ بلكه نظر كارشناسان خبره حوزه بينالملل است. بسياري از افراد صاحب نظر از ظرفيت بالاي ديپلماسي ايران در دوران برجام تمجيد كردند. از سوي ديگر، آقاي دكتر ظريف با موانع و مداخلاتي روبرو هستند. ديپلماسي كشور داراي انسجام كامل نيست. ظاهرا ايشان با خويشتنداري در حال بر طرف كردن چالشها هستند. در واقع، به زعم بنده، ايشان تلاش ميكند تا با واقعبيني صحنه را خالي نكند. آقاي دكتر ظريف تلاش ميكند در راستاي منافع ملي به وظايف خودش عمل كند.
آيا آقاي ظريف را در عرصه روابط بينالملل تنها ميبينيد؟ منظور اين است كه آيا ايشان از سوي گروههاي مختلف سياسي ايراني حمايت ميشوند؟
من ايشان را مستقل نميبينم. بالاخره نيروهاي ديگري هم هستند كه سياست خارجي را كنترل و حتي در آن مداخله ميكنند. با اينحال، آقاي دكتر ظريف را فردي توانمند ميبينم. ايشان با وجود موانع بسيار توانسته ايستادگي كند. آقاي دكتر ظريف راهبردهايي را در راستاي منافع ملي تشخيص ميدهد و تلاش ميكند در همان راستا عمل كند.