مركز گسترش سينماي مستند از فيلمهاي تجربي حمايت ميكند
شوآفي براي فعال نمايي
تينا جلالي
در سالهاي گذشته كم نبودند، مستندسازاني كه نسبت به سياستگذاريهاي دولت در مورد برنامهريزيهاي مركز گسترش سينماي مستند و تجربي گلايه كردند و نسبت به بروكراسي حاكم در مركز و طولاني شدن روند تصويب طرحهاي خود گلايه داشتند. اينكه بودجه فيلمهاي مستند كجا و در چه راهي هزينه ميشود؟ و چرا بخش مهمي از امكانات و بودجههاي اين مركز به حلقهاي خاص تعلق ميگيرد كه خروجي چنداني ندارند، مهمترين پرسشهاي خيل عظيمي از اين طيف سينماگران بوده و هست. سال گذشته همين موقعها بود كه برخي از مستندسازان درباره سختي تصويب آثار خود در مركز و روند اجرايي حاكم بر آن در حضور محمدمهدي حيدريان، رييس وقت سازمان سينمايي صحبت كردند، آنها همچنين از اختصاص بودجه ۳۴۰ ميليوني به فيلم «ترور سرچشمه» ساخته محمدحسين مهدويان بيآنكه فيلم در شوراي توليد به تصويب برسد يا كمك 150 ميليوني به آثاري كه سرمايهشان از مراكز ديگري فراهم شده، هشدار دادند. حالا امسال در ادامه اصل شفافسازي در زيرمجموعههاي سازمان سينمايي، ارايه كاركرد مالي مركز گسترش سينماي مستند و تجربي هم برخي مستندسازان را راضي نكرده و آنها همچنان نسبت به عملكرد اين مركز انتقادهايي وارد ميدانند. به عنوان نمونه حميد جعفري، مستندساز بينالمللي كه فيلم «برد» به كارگرداني او در جشنوارههاي متعدد مطرح جهاني شركت كرده، معتقد است تا زماني كه مركز گسترش اساسنامه خود را به صورت عمومي منتشر نكند، بررسي و صحبت درباره اين گزارش مالي كار دشواري است چراكه هيچ ملاكي براي ارزيابي دقيق آن وجود ندارد. او كه با ايسنا گفتوگو كرده با اشاره به اينكه در توليدات مركز گسترش فيلمسازان سهم اندكي از حقوق فيلم دارند، معتقد است:«بررسي اين بودجهبندي نشان ميدهد كه مديريت مركز گسترش توجهش را از توليد مستندهاي كوتاه كم كرده و به مستندهاي بلند به منظور اكران عمومي تمايل بيشتري نشان داده است. اين نوع سياستگذاري لطمه جدياي به سينماي خلاقه در مستندسازي ميزند و آن را قرباني سينماي بدنه ميكند چراكه ارزش اعتبار و اهميت فيلم مستند به بلندي و كوتاهي آن نيست.»
در سرفصل گزارش مالي مركز گسترش 6 درصد كل بودجه مركز صرف جشنواره پويانمايي تهران شده كه از نظر اين كارگردان، متولي اين جشنواره كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان بايد باشد نه مركز گسترش سينماي مستند و تجربي:«اين مبلغ برابر كل هزينه توليدات مستند بلند است. شايد مركز در راستاي اساسنامه خود عمل كرده باشد اما وقتي من از دور به اين موضوع مينگرم، متوجه ضرورت آن نميشوم.
همچنين صرف ۱۹ درصد بودجه مركز به برگزاري جشنواره سينما حقيقت علامت سوال ديگري را به وجود آورده كه با توجه به اين تقسيمبندي بودجه و مشاركت مركز در برگزاري جشنوارههاي ديگر به نظر ميآيد، كار اصلي مركز گسترش سينماي مستند و تجربي برگزاري جشنواره است نه توليد فيلم مستند.
حالا اين انتقادها را در كنار اين بگذاريم كه قرار است، مركز گسترش سينماي مستند و تجربي پس از چند سال دوباره با تصميم سازمان امور سينمايي عهدهدار مسووليت حمايت و مشاركت در توليد فيلمهاي بلند سينمايي با گرايش تجربي شود. مسووليتهاي مركز گسترش براي ساخت فيلم مستند خوب و با كيفيت و پاسخگويي به انبوه سوالات مستندسازان از يك طرف و ساخت فيلم سينمايي با رويكرد هنر و تجربي از طرف ديگر اين پرسش را در ذهن به وجود ميآورد كه عملكرد مركز با چالش مواجه نميشود؟ وقتي ماموريت اصلي مركز هنوز روي زمين مانده آيا روي آوردن به توليدات بلند سينمايي شوآفي براي فعالنمايي نيست؟