ادامه از صفحه اول
ضرورت تداوم تدبير ايران
اما چون مقام اظهاركننده وزير امور خارجه دولتي است كه رسمش بد عهدي است و نشانش ترك مناسبات ديپلماتيك احتياط مضاعف را ناگزير ميكند ولي ترديدي نيست كه ميتوان اين اظهارات را با ظرافت به يك تعهد حقوقي تبديل كرد. اينگونه ميتوان قائل به اين نظريه بود كه سراسيمگي مقامات ايالات متحده امريكا در عدول از مواضع شداد و غلاظ و تلاش به بازگشت اين مواضع با طرح انتساب اتهام انفجار كشتيها به جمهوري اسلامي ايران، صرفا نميتواند يك اقدام نظري باشد و ميتوان آن را به گونهاي از مصاديق اقدام عملي در نظر گرفت، اگر چه فراز و فرود سياست ايالات متحده در مواجهه با ايران به پيچيدگي ماجراي ايران و امريكا ميافزايد.
در حال حاضر بهترين راهبرد جمهوري اسلامي ايران ادامه همين سياست است كه مبتني بر تدبير است. تلاش ايالات متحده و متحدانش براي دست داشتن جمهوري اسلامي ايران در وقايع اخير تنها براي امكان طرح پرونده در شوراي امنيت سازمان ملل داير بر تهديد صلح و امنيت بينالمللي از سوي جمهوري اسلامي ايران است؛ كوششي كه بيسابقه نيست چنان كه نتيجهاي هم تاكنون از اين تلاشها عايد ايالات متحده نشده است و با رد شواهد ارايه شده در فقره اخير توسط وزير امور خارجه ژاپن به نتيجه رسيدن اين تلاش هم امري بعيد است.
نبايد بيانصاف بود كه اين نتيجه ناگزير از اقتدار ديپلماسي و مجموعه نظام سياسي بوده كه با همين درايت توانسته اصول و مباني اساسي را حفظ و نتيجه ملموس و عيني را پديد آورد؛ سياست و استراتژياي كه نبايد متوقف شود!
تمام آنچه امروز عليه ايران و جمهوري اسلامي در حال انجام است اگرچه ميتواند به يك معركه تمامعيار تبديل شود اما عملكرد سياسي و ديپلماتيك ما يك مانع جدي بر سر وقوع اين حادثه ايجاد كرده است؛ روندي كه تاكنون مبتني بر تدبير بوده است. حقيقت اين است كه دوري يا نزديكي از جنگ با شرايط موجود تنها يك بيتدبيري است.
رويكرد تازه قوه قضاييه
پيامرسانهاي بومي تاكنون نتوانستهاند به جذب كاربران و فعال بودن آنها كمك چنداني كنند و لازم است با توجه به نگاه رييس قوه قضاييه در نحوه استفاده از پيامرسانهاي غيربومي بازنگري شود. واقعيتها و شيوه رفتار كاربران ايراني در فضاي مجازي، نقش فناوريهاي نوين ارتباطي در ارتباطات بومي و بينالمللي، تغيير مولفههاي قدرت و مهم شدن بيش از پيش حضور موثر در رسانههاي اجتماعي، زيست بوم جديدي را خلق كرده كه عملكرد منفعلانه و خوب عمل نكردن در آن سرنوشتي جز بازنده بودن ندارد. در كنار ظرفيت بخشهاي مختلف، روابط عموميها ميتوانند در توليد محتواي مفيد در شبكههاي اجتماعي مشاركت كنند. امروزه مخاطبان، قدرت زيادي در انتخاب و توليد محتوا دارند و روابط عمومي بايد متناسب با اين تغيير به توليد محتوا بپردازد. پايش محتواهاي منتشر شده در رسانههاي اجتماعي به روابط عموميها قدرت پاسخ به ابهامات و سوالات مخاطبان را ميدهد و منجر به ارتباط بهتر و موثر و رسيدن به فهم مشترك ميشود.
روابط عمومي يك فعاليت و حرفه ارتباطي است و در پي تحولات فناورانه دچار تغيير شده و از اين فرصت بايد بهره ببرد. افزايش تعامل و بهرهوري، افزايش سرعت و گستره انتشار و دسترسي وسيعتر به شهروندان از فوايد استفاده از فناوريهاي نوين به شمار ميرود. روزنامهنگاران در شبكههاي اجتماعي، افراد مهم و شخصيتهاي حقوقي را دنبال ميكنند. حضور در اين فضا منجر به دراختيار گذاشتن بهانههاي خبري و ارتباط با رسانهها ميشود. مخاطبان مصرفكننده ديروز به توليدكنندگان محتوا تبديل شدهاند و با دسترسي گسترده آنها به رسانههاي متنوع، به تعبير صاحبنظران، دنياي امروز دنياي كشاندن مخاطب به سوي محتواست و روابط عموميها بايد خبر را در اشكال مختلف براي مخاطبان تنظيم كنند و به اشتراك بگذارند. با اين تغييرات، فرهنگ توليد قطعات كوتاه، فضاي مجازي را به سمت توليد پادكست، وادكست و روزنامهنگاري سايبر سوق داده است. ظرفيتهاي پژوهشي در فضاي مجازي نيز فرصت ديگر اين فضاست. پرسشنامههاي مجازي و پردازش آنها توسط نرمافزارهاي آنلاين، امكان پژوهشهاي روزانه و افكارسنجي را فراهم كرده است. اين فضا، ظرفيت گستردهاي براي ارتباطات حرفهاي ايجاد كرده و قلمروي ارتباطات در شبكههاي درونسازماني، محلي، ملي، منطقهاي و جهاني را گسترش داده است.
البته نبايد آسيبها را فراموش كرد و بايد براي ايمن كردن اين فضا تلاش كرد. از جمله آسيبها، حضور افراطي برخي مسوولان در شبكههاي اجتماعي است كه آنها را از وظايف اصلي خود بازميدارد. علاوه بر اين سروكار داشتن بخش قابل توجهي از كارمندان به ويژه در بخشهاي اداري در شبكههاي اجتماعي در ساعات اداري منجر به كاهش بهرهوري شده است و بايد به جنبه تخلفات اداري و مسائل شرعي آن نيز توجه كرد. در هر حال حضور در اين فضا به دانش و مهارت نياز دارد. شيفتگي منجر به غرق شدن در محتوا و دور شدن از اصل و هدفهاي اصلي فناوريهاي ارتباطي ميشود كه پريشاني ارتباطي و هرج و مرج در اطلاعرساني و رواج اخبار جعلي را به دنبال دارد. حضور هوشمندانه در اين فضا هم از سوي مسوولان و فعالان ارتباطي و هم از سوي مردم همراه با مخاطبشناسي و احترام به دسترسي آزاد به اطلاعات؛ ارتباطات افقي و دوسويه و پرهيز از حضور نمايشي و ارتباط يكسويه با مخاطبان، توسعه مردمسالاري را به همراه داشته و بستر لازم را براي مفيد، ايمن و سالم بودن شبكههاي اجتماعي فراهم ميكند.