• ۱۴۰۳ شنبه ۲۶ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4402 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۱۰ تير

به بهانه اجراي نمايش «جنايت و مكافات» در تالار وحدت

يك چيز مهم است: فقط جرأت داشته باشي

حميدرضا نعيمي

 

 

«جنايت و مكافات» اثر جاودانه فئودور داستايفسكي، رماني است براي چند بار خواندن. اثري هول‌انگيز كه به مفاهيمي ازلي، بي‌زمان، بي‌مكان و انساني مي‌پردازد: اوج نبوغ شخصيت‌پردازي و بررسي روانكاوانه آنها. به شخصه هيچ رماني را تا اين حد موشكافانه به مباحث دروني و ذهني شخصيت‌هايش نيافته‌ام. اين اثر براي من با «مكبث» اثر ويليام شكسپير، «فاوست» اثر گوته و «تراموايي به نام هوس» اثر تنسي ويليامز برابري مي‌كند. آقاي رضا ثروتي در آخرين تجربه صحنه‌اي خود به معناي واقعي خطر كرده ‌است. اجرا در تالار وحدت با اجرايي تجربي در يك تالار بلك‌باكس كاملا متفاوت است. در اينجا بايد شهامت قصه‌گويي داشته باشي و بداني كه تماشاگر متخصص و غيرمتخصص تالار وحدت حكم شمشير
دو دمي را دارد كه اگر شما در مقام كارگردان آن را نبريد، او شما را خواهد بريد. پس قصه‌گويي براي تماشاگر اين تالار مي‌تواند شما را در حاشيه‌‌اي امن قرار دهد. حال و هواي رمان جنايت و‌ مكافات براي فيلم يا تئاتر شدن نياز به فضاسازي و استفاده خلاقانه از عناصري دارد كه در اختيار كارگردان است، مانند: نور، صدا، موسيقي، طراحي حركت، صحنه و لباس، ريتم و ضرباهنگ و... كه خوشبختانه ‌تلاش نفس‌گير ثروتي به ثمر نشسته و سربلند از اين آزمون بيرون آمده است. ترجيح مي‌دهم چشم بر بعضي از اشكالات طراحي صحنه كه نقاط كور آن موجب آزار تماشاگر مي‌شود، ببندم. مثلا در بعضي مواقع بازيگران از ديد تماشاگران رديف اول و در بعضي مواقع از ديد تماشاگران طبقه دوم و سوم بالكن به درستي و وضوح ديده نمي‌شوند. درختي كه از دل سازه هيولاوار ثروتي به بالا رفته گاهي بازيگران را از ديد بعضي از تماشاگران مخفي مي‌كند، مثل سربازي كه تايپ مي‌كند و در چند جاي نمايش صداي يكي دو تن از بازيگران نامفهوم است و يا بعضي از صحنه‌ها مي‌توانند كوتاه و تاثيرگذارتر باشند، مانند: صحنه اسب و گاري و مردي كه شلاق مي‌زند، صحنه مردن كاراكتر مادر(بهناز جعفري) صحنه پاياني كه راسكلنيكوف با مادر، خواهر و‌ معشوقه‌اش برخورد مي‌كند كه طراحي كارگردان براي اين صحنه زيبا اما كمي كشدار به نظر مي‌رسد و يا صحنه‌اي كه كاراكتر مادر در نگاه و ذهن راسكلنيكوف، پيرزن نزول‌خوار جلوه مي‌كند و... .اما از اين موارد چشم مي‌پوشم و از اجرا لذت مي‌برم: همه ‌چيز پوياست... ديالوگ‌ها، حركت بازيگران، جابه‌جاي‌ِ صحنه‌ها، تصويرسازي‌ها، درخت معلقي كه نه متعلق به آسمان است و نه متعلق به زمين و بازي‌ درخشان بازيگران كه البته در اين ميان آقاي بابك حميديان در حد يك فوق ستاره مي‌درخشد. او در اوج زيبايي ترسناك است. بازيگري براي نقش‌هاي بزرگ، براي صحنه‌ و قاب‌هاي بزرگ... چه انعطاف حسي، بياني و بدني منحصر به فردي دارد. به او اعتماد مي‌كنم و اجازه مي‌دهم مرا در گوشه رينگ تماشاگران گير انداخته و زير ضربات بي‌امان احساساتش كه در عين غريزي بودن كنترل شده، هستند له و لورده كند. از اينكه شكست خورده‌ام و در برابرش تسليم شده‌ام، خوشحالم. بابك، عرق‌ريز با تعصب خستگي‌ناپذير تكرار نشدني مهيب مطمئن صحنه تئاتر ايران است. او حقيقتا براي من جزو چند بازيگر بزرگ دنياست كه نقش راسكلنيكوف را به زيباترين شكل ممكن بازي كرده‌اند. در برابر ايشان تعظيم مي‌كنم كه هر شب تكه‌اي از وجودش را بر صحنه جا مي‌گذارد. او خود را در برابر ديدگان تماشاگران قرباني مي‌كند تا باورش كنند و‌ كيست كه قدردان بزرگاني اين‌چنين نباشد؟

كارگرداني و اجراي نمايش جنايت و مكافات در تالار وحدت حقيقتا كار سختي ‌است حتي اگر دوستش نداشته باشيم در يك امر با هم مشترك خواهيم بود: همه عوامل اين نمايش به شعور تماشاگران احترام گذاشته‌اند.

درود بر آنان كه لايق صحنه تئاتر هستند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون