كافكا، نويسنده محبوب ايرانيها
علياصغر حداد
ايرانيها چرا فرانتس كافكا را دوست دارند و نسبت به آثار او اقبال نشان ميدهند؟ اين پرسشي است كه براي من مطرح است و هيچوقت پاسخ درستي براي آن پيدا نكردهام. سالها پيش چند داستان كوتاه را از اين نويسنده چك ترجمه كردم. آن زمان دوستي مرا تشويق ميكرد آثار بيشتري از او را به فارسي برگردانم. من در مقابل اصرار او همواره اين گزاره را مطرح ميكردم كه چنين داستانهايي در ايران خواننده ندارند. درنهايت اصرار او بر انكار من چيره شد و داستانهاي ديگري را از اين نويسنده به فارسي ترجمه كردم كه با استقبال بسيار زيادي هم ازسوي خوانندگان مواجه شد.
البته علاقهمندي خوانندگان ايراني ادبيات به كافكا محدود نميشود، آنها به تمام نويسندههايي كه دنيايي پيچيدهتر يا حتي غمگينتر دارند، اقبال نشان ميدهند. از اين روست كه آنها با رغبت آثار نويسندگاني مانند آلبر كامو يا ژان پل سارتر را دنبال ميكنند. جهان داستاني اين نويسندهها سادگي ديگران را ندارد و همين امر محبوبيت آنها را ميان خوانندگان ايراني به همراه داشته است. به نظر ميرسد روح ايراني از يك طرف به شعر علاقهمند است و از سوي ديگر به جهان داستاني كه كافكا، سارتر و كامو خلق كردهاند گرايش نشان ميدهد. صادق هدايت نمونهاي ديگر از اين نويسندههاست كه جهان داستانياش پيچيدگي و غم را توأمان داشته و در ايران نيز آثارش با اقبال عمومي مواجه است. البته در آثار نويسندهاي مانند كافكا در عين پيچيدگي، تاريكي و تيرگي ما با طنز عجيب و غريبي مواجهيم كه موردپسند ايرانيهاست. بروكراسي كه او در «محاكمه» و «قصر» به تمسخر ميگيرد براي خواننده ايراني بسيار جذاب است.