• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4407 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۱۶ تير

ناظران رديف آخر

ميثم سعادت

در جلسه اول دادگاه محمدرضا خاتمي، خبر نداشتم كه دادگاه علني خواهد بود. جلسه دوم هم خواب مانده بودم و به دادگاه نرسيدم. براي همين براي جلسه سوم زودتر حركت كردم و يك ساعت زودتر مقابل دادگاه بودم. حدس زدم كه شايد آقاي خاتمي يا وكلاي ايشان، بالا رفته باشند و تصميم گرفتم وارد دادگاه شوم. اتاق قاضي را مي‌شناختم. پيش از اين، دو، سه هفته قبل، محمود ميرلوحي عضو شوراي شهر تهران نيز در همين شعبه محاكمه شده بود. وارد دادگاه شدم. سرباز دادگاه با بي‌حوصلگي از من خواست تا گوشي تلفن همراه را در جاي مخصوص آن قرار دهم و بعد وارد دادگاه شدم. سري به شعبه زدم و چهره آشنايي نديدم. مشخص بود زود رسيده بودم. از پله‌ها برگشتم و مقابل در يكي‌يكي اول خبرنگاران و بعد محمدرضا خاتمي و علي شكوري‌راد را ديدم كه آماده ورود به دادگاه مي‌شدند.

چند دقيقه بعد دسته‌جمعي وارد دادگاه شديم. اين‌بار با فضاي كاملا متفاوتي روبه‌رو شديم. اين‌بار يك سرباز اسامي را مي‌نوشت و ديگري كيفيم را به دقت مورد بازرسي قرار داد و سومي تفتيش بدني كرد. حدس زدم مسوول دژباني يا حراست به خاطر اهميت دادگاه آقاي خاتمي هشداري داده است و اين افراد با دقت بالاتري به «انجام وظيفه» مشغول شده‌اند. اما وقتي به طبقه دوم دادگاه رسيدم، تفاوت معناداري را حس كردم. راه ورود به شعبه با صندلي و ميز بسته شده بود و مسير كوچكي باز بود كه سربازان و حراست مجموعه، ما را پشت خط دوم نگه داشته بودند. اقداماتي كه مشخصا براي اين شعبه خاص در نظر گرفته شده بود و همچنان ساير شعبه‌ها بدون نگهبان و در دسترس بود. بعد از اجازه قاضي، بار ديگر خبرنگاران تفتيش بدني شدند و اين‌بار هم كيف ما با دقت بالاتري تفتيش شد چنانكه سميرا عالم‌پناه كه تنها خانم خبرنگار بود، به‌خاطر اينكه طبقه دوم، مامور خانم پيش‌بيني نشده بود، كمي ديرتر به جلسه دادگاه رسيد. وارد دادگاه شدم و ديدم در رديف آخر، افرادي زودتر از ما در دادگاه قرار دارند. افرادي كه نحوه ورود آنان به دادگاه را نديدم و البته در طول دادگاه ساكت بودند و برخلاف خبرنگاران شناخته شده، ضرورتي براي يادداشت‌برداري نمي‌ديدند و بعد از دفاعيات خاتمي، با عصبانيت به يكديگر نگاه مي‌كردند و كاملا مشخص بود از صحبت‌هاي مطرح شده در دادگاه راضي نيستند.

دادگاه كه تمام شد، خبرنگاران صداوسيما سريع دوربين خود را آماده كردند تا از آقاي خاتمي گزارش دادگاه را بگيرند. روزنامه‌نگاران شناخته شده، از ايشان خواهش كردند كه مقابل دادگاه سخن بگويد تا آنها نيز بتوانند فيلم و صداي ايشان را مخابره كنند. با اين حال دوستان رديف آخر، دل و دماغي براي حضور مقابل دادگاه نداشتند و بي‌صدا به بيرون از دادگاه خزيدند.

روزنامه‌نگار

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون