• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4407 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۱۶ تير

ادامه از صفحه اول

5 شرط براي تزريق نقدينگي

 

طرح‌هاي جديد براي تامين نقدينگي مورد نياز بنگاه‌هاي اقتصادي با رعايت 5 شرط اساسي انجام شود. اولويت بخش توليد براي تامين نقدينگي نسبت به بخش كشاورزي و خدمات بر همگان اثبات شده است و اگر تامين نقدينگي با جذب سرمايه‌گذاري‌هاي جديد همراه شود مي‌تواند بازارهاي هدف را تضمين كند. براي تزريق نقدينگي به واحدهاي توليدي بايد شفافيت مالي بنگاه‌هاي توليدي را جزو 5 شرط اصلي قرار داد تا صرفا واحدهايي كه ورود و خروج نقدينگي و نحوه هزينه آنها مشخص است بتوانند از منابع مالي جديد استفاده كنند. شرط دوم براي تخصيص نقدينگي را بايد قابليت توليد و مزيت نسبي واحدهاي توليدي دانست. تخصيص منابع مالي جديد به واحدهاي توليدي بايد با رعايت شرط مزيت رقابتي واحدهاي توليدي انجام شود زيرا بنگاه‌هايي كه در توليد محصولات داراي چنين قابليتي هستند مي‌توانند سهم مناسبي از بازارهاي صادراتي را به خود اختصاص دهند. شرط سوم براي تخصيص منابع مالي جديد به واحدهاي توليدي بايد افزايش بهره‌وري پس از تزريق منابع مالي جديد باشد. چهارمين شرط براي تامين نقدينگي واحدهاي توليدي نيز شناسايي بازارهاي هدف جديد است. همچنين پنجمين شرط براي تامين نقدينگي واحدهاي توليدي را مي‌توان بازگشت ارز حاصل از صادرات به كشور قرار داد. بدون ترديد اگر اين نوع نظارت و چارچوب‌گذاري در توزيع نقدينگي انجام شود در حقيقت ورود نقدينگي يك سياست عالي و بي‌نقص در حمايت از توليد اجرايي شده است ولي اگر صرفا به دنبال اعطاي نقدينگي بدون نظارت باشيم يا منابع مالي جديد در اختيار بنگاه‌هاي بدون شايستگي كه فقط دنبال زنده ماندن هستند، ‌قرار بگيرد هيچ‌گاه از اجراي طرح‌هاي حمايت از توليد و تامين نقدينگي واحدهاي توليدي به نتيجه مطلوب دست نخواهيم يافت.

پايان ليبراليسم؟

 

ديكتاتوري مدرن ليبرال ناشناس و پيچيده عمل مي‌كند. شهروند جهان صنعتي در توهم آزادي و شهروند جهان كمتر توسعه‌يافته در نبود آزادي به سر مي‌برند. زماني كه اورول 1984 را نوشت، بسياري گمان بردند اين كتاب درباره شوروي استاليني است. ولي اورول كتابش درباره «سوسياليسم انگليسي قرن 21» بود كه شوروي را نيز شامل مي‌شد. بزرگ‌ترين جنايت در جهان اورول انديشيدن به چيزهاي ممنوعه بود آيا واقعا اكنون نمي‌توان شباهت‌هايي بين جهان اورول و جهان حاكم صنعتي پيدا كرد؟ رسانه‌هاي بين‌المللي همانند وزارت كنترل فكر عمل مي‌كنند و آنچه صاحبان قدرت مي‌خواهند، به عنوان فكر آزادي به «ما» مي‌فروشند. به ياد بياوريم چگونه حركت بهار عربي را از مسير اصلي منحرف كردند و آن را به مقدمه اشغال، تخريب و تجزيه خاورميانه و شمال آفريقا تبديل كردند. به عنوان حركت رهايي‌بخش به خورد ميليون‌ها جوان عرب دادند. به ‌ياد مي‌آوريم چگونه به عنوان آزادي عراق، ليبي و سوريه ويران شده و غرب براي نيل به اين آزادي به كمك و حمايت از القاعده، داعش و صدها گروه نظامي پرداخت. آوارگي و مهاجرت ميليوني مناطق جنگ‌زده سوريه، ليبي، افغانستان، يمن و ساير مناطق فقير به سمت اروپا و امريكا تنها يكي از نتايج مداخله قدرت‌هاي ليبرال عصر حاضر ماست. اين آوارگي و بدبختي محصول سياست‌هاي غرب در براندازي حكومت‌هاي عراق، ليبي، كوشش براي براندازي اسد و تحميل جنگي ناروا به يمن است. در اين شرايط صداي هر كشور مستقل در نطفه خفه مي‌شود، در شرايطي كه بازارهاي انحصاري غرب شرايط خود را بر اقتصادهاي بومي ديكته مي‌كنند، در شرايطي كه رقابت آزاد در اقتصاد جاي خود را به انحصار آزاد داده و در جايي كه شرط آزادي همجنس‌گرايي تبليغ مي‌شود و آزادي سياسي سركوب مي‌شود، چگونه بايد از ليبراليسم و رهاوردهاي مثبت آن سخن گفت؟ ليبراليسم اقتصادي به دنبال رقابت آزاد و بازارهاي آزاد خودكفا نيست، به دنبال انحصار، سلطه بازارهاي جهاني و از بين بردن رقابت است. ليبراليسم سياسي در امريكا و كشورهاي نظير آن يك توهم از آزادي است. بر خلاف كشورهاي اروپاي غربي كه سنت‌هاي دموكراسي و آزادي ديرينه‌اي دارند، جهان امريكايي به تمامي دنيا ارزش‌هاي كاذب دموكراسي و آزادي و در واقع سلطه و تزوير را مي‌فروشد. ليبراليسم فرهنگي به شكل جامعه متكثر فرهنگي بي‌گمان در امريكا و اروپا وجود دارد، ولي تعريف آزادي و جامعه متكثر فرهنگي از نظر آزادي همجنس‌گرايي بزرگ‌ترين دشمن اخلاق و ارزش‌هاي اصيل انساني است.

رفع تحريم‌ها از درون

 

اين يك تحليل خوشبينانه و رويايي نيست، در چند مقطع مهم با گشايش‌هاي سياسي در كشور و شراكت همه جناح‌هاي معتقد به قانون اساسي و حضور جدي و پرنشاط مردم پاي صندوق‌هاي راي بيگانگان واقعيت‌هاي ايران را پذيرفتند و مجبور به عقب‌نشيني شدند. پس از دوم خرداد سال 76 همه سفراي اروپايي كه ايران را ترك كرده بودند به تهران بازگشتند، مبادلات اقتصادي ايران و اروپا به بالاترين سطح خود پس از انقلاب رسيد، وزير خارجه امريكا رسما از مشاركت در كودتاي ننگين 28 مرداد عذرخواهي كرد، برخي خطرها كه متوجه كشور بود به كلي برطرف و كنفرانس سران كشورهاي اسلامي در بالاترين سطوح خود در تهران برگزار شد. پس از انتخابات سال 92 با اينكه به واسطه رد صلاحيت‌ها نتوانستيم از همه ظرفيت‌هاي حضور مردم پاي صندوق‌هاي راي استفاده كنيم ولي بازهم انسجام نسبي ايجاد شده در داخل و هوشياري مردم كار خود را كرد و بازهم شاهد استقبال جهان از تحولات ايران شديم. زمينه‌هاي برجام فراهم و قطعنامه‌هاي خطرناك شوراي امنيت سازمان ملل عليه ايران لغو شد، نمي‌خواهيم متعرض شويم كه اگر حضور پرشكوه مردم در انتخابات سال 92 نبود چه بسا ناچار به پذيرش برجامي با شرايط بسيار بدتر مي‌شديم. دلسوزان كشور بارها گفته‌اند و بازهم به هر مناسبتي خواهند گفت و از تكرار آن خسته نخواهند شد كه از طريق اصلاح برنامه‌ها و روش‌ها و رفتارهاي داخلي مي‌توانيم امريكا را وادار به عقب‌نشيني كنيم. ترامپ هنوز اميدوار است كه رويايش تحقق پيدا كند و هر هفته مردم در خيابان‌هاي ايران شورش كنند و با اندك دخالتي كار ايران را يكسره كند! وقتي او و همه كساني كه اين روياي شوم را در سر مي‌پرورانند از خواب بيدار مي‌شوند و آشفتگي خود را مي‌بينند، خبرهاي واقعي چشم‌هاي‌شان را گرد مي‌كند. ببينند كه در ايران (به مصداق سخن حكيمانه امام راحل) هيچ جناحي نمي‌خواهد كه جناح ديگر را به كلي حذف كند، كدورت‌ها برطرف شده‌اند و از اين طريق اميد‌هاي مردم بارور شده بازهم صندوق‌هاي راي منشا تغييرات مردم‌پسند شده است. رفع حصر قطعا و بدون كوچك‌ترين ترديدي منشا تحولات مثبت، اقتدار نظام، اميد مردم و از همه مهم‌تر يأس دشمنان از اختلافات داخلي خواهد شد و فضاي كشور را براي انتخاباتي پرشور مهيا خواهد كرد. در اين زمينه بازهم خواهم نوشت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون