برخيز و اول بكش (225)
فصل بيست و دوم
عصر پهپاد
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
توضيح: چند روزي اين ستون تعطيل شد. يكي از فصلهاي كتاب به حوادثي ميپردازد كه چاپش در روزنامه به صلاح نيست. انشاءالله وقتي ترجمه فارسي كتاب، به صورت كامل منتشر شود، آن را خواهيد خواند، اما عجالتا چند صفحهاي را ميپريم و به فصل بيست و دوم ميرسيم: عصر پهپاد. دست بر قضا چاپ اين فصل مصادف شده با روزهايي كه بحث پهپاد داغ است و فرزندان شجاع كشور توانستهاند يكي از پيشرفتهترين پهپادهاي امريكا را كه به مرزهاي ايران داخل شده بود، سرنگون كنند. ضمن پوزش از خوانندگان محترم و مترجم بزرگوار كتاب، همكارمان آقاي بيطرف توجه شما را به ادامه پاورقي جلب ميكنيم.
امامان جماعت در دهكده جبشيت در ساعت 10 صبح شروع به فراخواندن مردم به حسينيه كردند. حسينيه يك محل ديدار است كه به نام امامحسين(ع)، پسر (امام) علي(ع)، پسر عموي پيامبر محمد(ص) و بنيانگذار شيعه است. شيعه معتقد است كه (امام) علي(ع) وارث حقيقي محمد (ص) بود.
اما در آن روز در جبشيت، ايران اولين كشوري در جهان شد كه توسط روحانيون شيعه اداره ميشد. در لبنان، حزبالله، شيعه افراطي، كه توسط ايران بنيان گذاشته شده بود، نيروي مسلط سياسي و نظامي بود. حسينيه در جبشيت، در خيابان اصلي، مجاور مسجد دهكده بود كه ديوارهايش را با سنگ مرمر سفيد براق بازسازي و توسعه داده بودند. براي هفت سال، اين فراخوان در روزهاي 16 فوريه، سالمرگ شيخ راغبحرب، اولين رهبر معنوي حزبالله در جنوب لبنان، از بلندگوهاي منارههاي مسجد صورت ميگرفت. با ترور او در سال 1984، اسراييل سهوا يك شهيد خلق كرد و رهبران و فرماندهان حزبالله قبل از آنكه در راهپيمايي سياسي شركت جويند، به ياد او اداي احترام سالانه ميكردند. تا ساعت 10:30 دقيقه، خيابان اصلي پر از مردان و زناني ميشد كه همه آنها كارشان را كنار ميگذاشتند، خانهها يا مغازهها يا دفاترشان را قفل ميكردند و راهشان را به سمت حسينيه در پيش ميگرفتند. آنها به دنبال دو خودروي اس يو وي، يكي خاكستري و ديگر مشكي، كه ظاهرا اسكورت امنيتي حزبالله بود، راه ميافتادند. حدود 9500 پا بالاي خيابانهاي جبشيت، يك دوربين كه بر نوك يك هواپيماي بيصدا و كوچك كه طي فرآيندي نصب شده بود، قرار داشت. اين هواپيما خلبان نداشت بلكه در عوض توسط يك اپراتور از يك تريلي كه در مرز شمالي اسراييل ايستاده بود، كنترل ميشد. تصاوير اين دوربين، كه با كيفيت بالا و زمان واقعي بود، به صفحه تلويزيوني در اتاق كوچك جنگ آمان كه به ظاهر يك باغ رز در خارج از وزارت دفاع در تلآويو بود، منتقل ميشد. در سال 1992 بود كه اين فناوري شگفتيآور اطلاعاتي روي داد: يك پهپاد بدون آنكه خطري براي افراد اسراييلي ايجاد كند، چشمان اسراييلي را بر يك هدف تحت نظارت قرار ميداد. دوربين پهپاد در تمامي مدت اين فرآيند تصويربرداري ميكرد. در پايان، چهار خودرو
-دو رنجرور و دو مرسدس بنز سدان- بهطور واضح نمايان بودند. در تلآويو، مقامات اطلاعاتي مشاهده كردند كه چهار خودرو از جمعيت كنار كشيدند و حسينيه را رد كرده و پشت ساختمان پارك كردند. يكي از تحليلگران كه فيلم ويديو را تماشا ميكرد گفت: «گرفتيمش.» دويست مايل آنطرفتر، ماموران اطلاعاتي يك تصوير واضح از هدف داشتند. بعدا با يك بازنگري دروني از مراسم آن روز صبح گزارش شد، «ناگهان رايحه شكار در هوا پخش شد.»
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه