وقتي محمد مهدي حيدريان اواخر سال 96 به عنوان رييس سازمان سينمايي انتخاب شد، در همان ماههاي ابتدايي رياستش از آغاز تشكيل يك كميته براي بازبيني دوباره فيلمهاي توقيفي خبر داد و بازنگري چنين فيلمهايي را در اولويت برنامههاي خود قرار داد. همين خبركوتاه بلافاصله دهان به دهان ميان اهالي سينما چرخيد و از آنجايي كه در آن برهه از زمان بسياري از فيلمها همچون «عصباني نيستم، آشغالهاي دوستداشتني، خانه دختر، پريناز، مادر قلب اتمي و...» در محاق بودند و فرصت نمايش پيدا نكرده بودند، انتشار اين خبر باعث خوشحالي و مسرت بسياري از اهالي سينما شد، از اين جهت كه بالاخره فيلمهاي توقيفي رنگ پرده را ميبينند. منصفانه هم بخواهيم قضاوت كنيم از آن زمان تا به امروز با پيگيري ابراهيم داروغهزاده مدير اداره نظارت و ارزشيابي وقت، عزم جدي براي اكران فيلمهاي مشكلدار صورت گرفته و فيلمهاي زيادي - حتي برخي از فيلمها كه با اصلاحيههاي بالا همراه بودند - به نمايش درآمدند اما همچنان رفع توقيف فيلمها به صفر نرسيده و فيلمسازان برخي فيلمهاي مهم سينما -رستاخيز، كاناپه، خانه پدري و... - براي نمايش عمومي فيلمشان روز شماري ميكنند و اين سوال ملكه ذهن آنهاست كه آيا فيلم ما بالاخره رنگ پرده را به خود ميبيند؟
از سوي ديگر با توجه به اينكه در حال حاضر نه رييس سازمان سينمايي محمد مهدي حيدريان است كه بازنگري فيلمهاي توقيفي را در دستور كار قرار دهد و نه ابراهيم داروغهزاده مدير نظارت و ارزشيابي است كه پيگير اين مورد به خصوص باشد، اين پرسش به وجود ميآيد كه در دور تازه تغيير مديريتها مطالبه فيلمسازان همچون سال گذشته مجدانه توسط مديران سينمايي پيگيري ميشود يا فيلمهاي باقي مانده توقيفي در محاق خواهند ماند؟
خانه پدري؛ مشكل خود عياري است يا فيلمهايش؟
«ازسال ۶۳ كه اولين فيلمم را ساختم و حتي دو سال قبل از آن هم كه يك فيلم بلند براي تلويزيون ساخته بودم تا الان، همه كارهايم يا توقيف شده يا به نحوي اذيت و آزار شدهاند. از اين رو چون در اين سالها آب خوش از گلوي من پايين نرفته است، اصلا چيزي براي من باقي نمانده كه لذت بخش باشد.» اين جملات ناراحتكننده بخش كوتاهي از صحبتهاي كيانوش عياري درباره چگونگي اكران فيلمهايش است . با استناد به صحبتهاي اين فيلمساز اگر بگوييم او در زمره فيلمسازاني است كه اكثر فيلمهايش را با رنج و هزار مشقت به نمايش عمومي در آورده بيراه نگفتهايم . او در حال حاضر بهطور همزمان دو فيلم توقيفي دارد. كاناپه و خانه پدري . اين فيلمساز در مورد اينكه چرا فيلم خانه پدري 9 سال از توقيفش ميگذرد، مدتي پيش گفته بود: «مشخصا درباره فيلم خانه پدري بايد بگويم كه انگار نظر شخصي در اكران اين فيلم بر هر چيزي اولي است، چون اين فيلم كوچكترين مسالهاي براي اكران ندارد كه در توقيف به سر ميبرد و اصلا چرا بايد اين اتفاق بيفتد؟ جز ترس، تنگ نظري و سوءتفاهم چه چيزي باعث اين اتفاق شده است؟» او همچنين در مقطعي بر اثر استيصال عدم اكران فيلمهايش به اين نتيجه رسيده بودكه توقيف فيلمهايش به خاطر مشكلي است كه مسوولين با خود او دارند نه با فيلمهايش. در نهايت اينكه فيلم «خانه پدري» مجوز نمايش را از اداره نمايش دريافت كرد اما بعد از گذشت دو روز به دليل اعتراضها از پرده پايين كشيده شد ولي در حال حاضر مجوز اكران و نمايش براي گروه هنر وتجربه را دارد ولي كيانوش عياري صراحتا اعلام كرده خانه پدري را در گروه هنر وتجربه نمايش نميدهد.
از توقيف فيلم «خانه پدري» نزديك به 9 سال ميگذرد و حالا امسال در پي ابلاغ دستورالعمل نظام درجهبندي فيلمهاي سينمايي توسط سازمان سينمايي پيشبيني ميشود تكليف فيلم «خانه پدري» مشخص شود و خود عياري هم اين طرح را به قاعده دانسته و گفته كه چگونگي اكران اين فيلم را از سازمان سينمايي پيگيري ميكند.
اما درباره ديگر فيلم به محاق رفته كيانوش عياري اينگونه ميتوان سخن گفت كه در اقدامي «غيرمتعارف» در سينماي پس از انقلاب، بازيگران زن در فيلم از كلاهگيس استفاده كردهاند. همين مساله باعث عدم پذيرش و نمايش فيلم شد و ابراهيم داروغهزاده معاون ارزشيابي و نظارت سازمان سينمايي سال گذشته در بخشي از گفتوگوي خود با مهر، گفت: «كاناپه» به دليل مساله حجاب اساسا امكان اكران ندارد و پرونده نمايش آن منتفي است. حالا برخلاف نظر داروغهزاده - از ما نشنيده بگيريد- شنيدهها حاكي از اين است كه در فضايي آرام و باپرهيز از هر گونه تنش مذاكراتي براي اكران فيلم كاناپه صورت گرفته و قرار است موانع از سر راه نمايش اين فيلم برداشته شود . حال در چه بازه زماني و چگونه مشكل فيلم حل ميشود، كسي چيزي نميداند.
خرس؛ بالاخره مشكل شرعي دارد يا نه؟
خرس فيلمي به كارگرداني و نويسندگي خسرو معصومي و تهيهكنندگي جواد نوروزبيگي محصول سال 90 است و نزديك به هشت سال از توقيف آن ميگذرد. بر اساس شنيدههاي ما خرس از داستاني تكاندهنده برخوردار است. رزمندهاي كه بعد از سالها اسارت وقتي به خانهاش باز ميگردد و با خبر ازدواج همسرش مواجه ميشود... نكتهاي كه در اين ميان وجود دارد آن چالشي است كه در تمام اين سالها فيلمسازان با آن مواجه بودند مبني بر اينكه وقتي فيلمي بر اساس فيلمنامه تصويب شده ساخته ميشود چرا جلوي اكران آن گرفته ميشود؟ «خرس» هم از اين قضيه مستثني نيست. اين فيلم آنطور كه در خبرها آمده كاملا به فيلمنامه تصويب شده در وزارت ارشاد وفادار بوده و مطابق با آن مقابل دوربين رفته است. بعد از ساخت وقتي اين فيلم در يك جمع خصوصي به نمايش درآمد به كارگردان گفته شد كه فيلمنامه مصوب را بايد دوباره تغييراتي دهد. از همان زمان رياست جواد شمقدري تا به اكنون خرس با توجه به اصلاحيههاي مجددي هم كه خورده نتوانسته پروانه نمايش دريافت كند. تاكنون دليل مشخصي براي علت توقيف اين فيلم به سازندگان ارايه نشده فقط به آنها گفته شده اگر موضوع فيلم جنگ نبود خيلي زودتر از اين سالها اين فيلم رنگ پرده را ميديد.
خسرو معصومي در تمام اين سالها دردفاع از اين فيلم گفته: « بعضيها در زمان آقاي احمدينژاد ميگفتند فيلم خرس مشكل شرعي دارد. در صورتي كه فيلم «خرس» در مدرسه مفيد قم هم نمايش داده شد و تمام طلاب گفتند فيلم مشكل شرعي ندارد. در واقع از نظر آنها بهانهها باعث توقيف فيلم «خرس» شدهاند.» فيلم «خرس» در جشنواره سيام فيلم فجر هم نمايش داده شده و دو سيمرغ بلورين بهترين صداگذاري و بهترين بازيگر نقش اول مرد را دريافت كرده است. همچنين در جشنواره شانگهاي عنوان بهترين فيلم را به خود اختصاص داده است و همچنين در ديگر محافل رسمي بينالمللي جوايز زيادي كسب كرده اما به دليل نداشتن پروانه نمايش اكرانهاي خارجي هم به اين فيلم تعلق نگرفته است و تا اين لحظه هم هيچ خبري از چگونگي اكران اين فيلم منتشر نشده است. البته شنيدههاي ما حاكي از اين است كه خبرهاي اميدواركنندهاي به سازندگان مبني بر نمايش اين فيلم داده شده است. اين فيلمي كه هنوز فرصت اكران آن در ايران برايش فراهم نشده، به تازگي از سوي كمپاني نتفليكس مورد توجه قرار گرفته و آنها خواستهاند حق پخش «خرس» را بخرند و مذاكراتي نيز در اين زمينه با سازندگان فيلم انجام دادهاند. يكي از پخش كنندههاي خارجي براي اكران اين فيلم در كشور كانادا نيز ابراز تمايل كرده اما با توجه به صادر نشدن پروانه نمايش همچنان خبري از اكران آن نيست.
رستاخيز؛ شايد وقتي ديگر
احمدرضا درويش 10 سال از عمر خود را براي ساخت فيلمي حول واقعه كربلا و شهادت امام حسين(ع) و يارانش گذاشت. داستان اين فيلم از زمان مرگ معاويه شروع ميشود تا روز عاشورا و با شهادت امام حسين(ع) تمام ميشود. اين فيلم پس از حضور در جشنواره سيودوم حواشي گوناگوني را با خود به همراه داشت و سرانجام با اصلاحات صورت گرفته توانست مجوز نمايش در عيد فطر سال 94 را بگيرد اما به ناگاه در اولين روز اكران ، وزارت ارشاد با اعلام بيانيهاي نمايش اين فيلم را به خاطر «رعايت جايگاه و شأن مراجع عظام تقليد و عالمان شاخص ديني» به تعويق انداخت و از آن زمان به بعد فرصت نمايش به اين فيلم داده نشد. عمده اعتراضات شكل گرفته نسبت به اين فيلم درباره نمايش چهره حضرت عباس(ع) و حضرت علياكبر(ع) بود. در اين ميان حواشي سياسي هم گريبان فيلم را گرفت اما در حالي كه سينماي ايران از نمايش فيلم مذهبي مطلوب در ايام محرم رنج ميبرد و از اين فيلم هم به عنوان اثري شاخص تاريخي نام برده ميشود، همچنان پس از سالها فرصت نمايش پيدا نكرده است. به تازگي تهيهكننده اين فيلم تقي عليقليزاده از صدماتي كه اين فيلم به دليل تصميمات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي متحمل شده است خبر داده و اينكه هنوز شرايط نمايش آن در كشور فراهم نيست. شگفت اينجاست كه سازندگان فيلم رستاخيز به دادگاه هم شكايتشان را بردهاند و در نهايت ديوان عدالت اداري به نفع فيلم رستاخيز حكم صادر كرده و بر اساس حكم صادر شده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نسبت به اين فيلم تخلف داشته اما باز هم امكان نمايش اين فيلم در كشور فراهم نميشود. عجيب نيست؟ !
بچه شيطان؛ ماجراهاي پسا انتخابات
چهاردهمين فيلم كارنامه كمال تبريزي درباره خبرنگاري است كه در يك روز كاري خود با حوادثي در سطح شهر روبهرو ميشود. اين فيلم ماجراهاي پساانتخابات سال 88 را سوژه قرار داده اما به شيوه كمال تبريزي و در ژانر كمدي. تبريزي براي اين فيلم به ارمنستان رفت و اتفاقات داخل ايران را در اين كشور روايت كرد. در همان سالهاي ابتدايي سيد محمود رضوي تهيهكننده اين فيلم از رايزنيها براي اكران فيلم خبر داده بود اما درنهايت اين فيلم هيچ وقت اكران نشد و به بايگاني فرستاده شد.
اخيرا كمال تبريزي به فكر اكران خيابانهاي آرام افتاده و اين فيلم را متفاوتترين تجربه فيلمسازي خود دانسته و از آن به عنوان بچه شيطان و دوست داشتني نام برده و گفته است: « چون فيلم «آشغالهاي دوست داشتني» در سينماها به نمايش درآمده به نمايش فيلم خيابانهاي آرام اميدوار شدم و به نظرم شرايط اكران اين فيلم هم بايد مهيا شود.»
ارادتمند؛ نازنين، بهاره و تينا؛ اميدها زنده است
اساس و شاكله داستان فيلم «ارادتمند؛ نازنين بهاره و تينا» درباره شيطنتهاي چند دختر جوان است كه به دنبال همسري پولدار براي خود هستند. هرچند گمانهزنيهاي زيادي در مورد چرايي صادر نشدن مجوز اين فيلم مطرح شده و در مقطعي محمدحسين لطيفي از اعضاي شوراي پروانه نمايش وقت گفته بود«ارادتمند؛ نازنين، بهاره، تينا» ساخته عبدالرضا كاهاني امكان اصلاح ندارد و بنابراين مجوز نمايش نخواهد گرفت اما سعيد خاني تهيهكننده اين فيلم با ابراز اميدواري از اينكه اين فيلم بالاخره يك روزي در سينماها نمايش داده ميشود به «اعتماد» ميگويد: «هيچ وقت مسوولان سينما صراحتا به ما نگفتند اين فيلم اكران نميشود و من همچنان به نمايش اين فيلم اميد دارم.»
او درباره مذاكره و رايزني مجدد با مسوولان سينما و تصميماتي كه در اين زمينه اتخاذ شده به اين نكته بسنده ميكند كه بهمن ماه سال گذشته آخرين زماني بود كه من با مسوولان سينمايي صحبت كردم و آنها به من گفتند كه اجازه دهيد فيلمهاي عصباني نيستم و آشغالهاي دوست داشتني اكران شود. بعد از اكران اين فيلمها در مرحله بعد به نمايش فيلم «ارادتمند؛ نازنين، بهاره و تينا» و بعضي فيلمهاي توقيفي ديگر نيز رسيدگي ميكنيم. او همچنين به سرمايهاي كه براي ساخت اين فيلم گرفته شده اشاره ميكند و اينكه اين سرمايه صرف شده هنوز بازگشت پيدا نكرده ولي با اين حال اميدوار است كه شرايط نمايش براي ارادتمند؛ نازنين، بهاره و تينا فراهم شود. براي اينكه اين فيلم مطابق بر فيلمنامه و با پروانه ساخت ساخته شده است.
صد سال به اين سال ها؛ خستگي 12 ساله
گاهي كه فيلمسازي گذشته كاري خود را مرور ميكند و با فيلمي مواجه ميشود كه در محاق است و قرار هم نيست حالا حالاها رنگ پرده را به خود ببيند، زمين و زمان را به هم ميدوزد و در مصاحبههاي متعدد دق دلي خود را سر مسوولين سينما خالي ميكند و حتي كنشهاي غيرمعمولي از خود نشان ميدهد كه پيامدهاي بدي براي فيلمساز دارد. گاهي هم فيلمسازي با علم به اكران فيلم خود در آينده دارد سعي ميكند حداقل در مصاحبهها مراعات كند و از رايرني براي اكران فيلمش در آينده خبر دهد، مثل خسرو معصومي براي توقيف فيلم خرس. عدهاي هم در واكنش به وضعيت موجود تلاش كردهاند مسير فيلمسازي خود را عوض كنند. در اين بين دسته چهارمي هم هستند همچون رضا درميشيان و محسن امير يوسفي كه با سماجت به معناي واقع كلمه براي رفع توقيف فيلم خود ميجنگند. اين مثالها اشارهاي كوتاه است به نوع برخوردي كه فيلمساز در مواجهه با توقيف فيلم خود ميكند. از بيان اين جملات ميخواستيم به صحبتهاي مرتضي شايسته تهيهكننده فيلم صدسال به اين سالها به كارگرداني سامان مقدم برسيم كه از سال 86 نزديك به 12 سال از ساخته شدن اين فيلم ميگذرد اما اين فيلم هنوز بعد از اين سالها فرصت نمايش پيدا نكرده است. مرتضي شايسته با لحني طنز به «اعتماد» ميگويد: «از بس در اين دوازده سال به وزارت ارشاد رفتيم و آمديم ديگر خستگي نميشناسيم، خستگي را خسته كرديم.»
او در ادامه صحبتش توضيح ميدهد: « درخواست پروانه نمايش براي اين فيلم داده شده ولي هنوز پاسخي درخصوص چگونگي اكران اين فيلم به ما داده نشده است. اميدواريم به زودي اين فيلم نمايش داده شود.» مرتضي شايسته معتقد است فيلم «صد سال به اين سالها» فيلم سلامتي است و با اينكه 12 سال از ساخته شدن آن ميگذرد در اكران عمومي ميتواند موفق باشد.
فيلم صدسال به اين سالها بعد از ساخته شدن با اصلاحيههايي مواجه شد، سپس سال 89 در مقطعي پروانه نمايش هم دريافت كرد وحتي قرارداد اكران اين فيلم هم با سينماهاي سرگروه بسته شد و به اكران در سينماها نزديك شد اما به يكباره دستور توقيف فيلم صادر شد و از همان زمان تا به امروز فيلم در محاق است.
گزارش يك جشن؛ بيخيالي سازندگان
«گزارش يك جشن» با نام گذشته «بانوي شهر ما»فيلمي به كارگرداني ابراهيم حاتمي كيا و محصول سال89 است. در زمان ساخت اين فيلم، خبرهايي درباره مرتبط بودن داستان اين فيلم با اتفاقات تابستان ۸۸ شنيده ميشد كه همين موضوع سبب شد حساسيتها نسبت به فيلم حاتمي كيا بيشتر شود. از همان زمان تا به حال فيلم رنگ پرده را نديده است و سرنوشت نامعلومي دارد اما آنچه باعث تعجب است صحبتهاي ابراهيم داروغهزاده مدير سابق اداره نظارت و ارزشيابي است كه اسفند سال گذشته درباره چگونگي اكران «گزارش يك جشن» گفت: «انگار كارگردان و تهيه كننده اين فيلم تمايلي به اكران ندارند.» گرچند حاتميكيا در نشست خبري فيلم «به وقت يك شام» درباره اكران «گزارش يك جشن» گفت كه از توقيف فيلمش احساس شرم ميكند و برايش افتخار نيست كه در نظام جمهوري اسلامي فيلمي ساخته كه توقيف شود و حتي ممكن است زمان روايي فيلم سوخته باشد اما بيتفاوتي سازندگان فيلم در قبال اكران فيلمشان جاي پرسش است. در تماسي هم كه با يكي از سازندگان فيلم داشتيم به سوالات ما درباره چگونگي اكران اين فيلم پاسخ ندادند. داستان «گزارش يك جشن» آنطور كه در رسانهها نقل شده درباره يك موسسه است كه توسط همسر يك رزمنده اداره ميشود و در آنجا ضمن آموزشهاي پيش از ازدواج به جوانان، زمينه ازدواج آنهايي كه به همديگر علاقهمندند، فراهم ميشود. در اين ميان، يك سرگرد (رضا كيانيان) با حكم تخليه به اين موسسه ميآيد تا آن را تعطيل كند و همين چالش منتهي به وقايعي از جمله تجمعات خياباني ميشود.