سكوت ميراث فرهنگي
بحث بر سر توسعه گردشگري فقط به حرف ساده است و به نظر مدرن ميآيد ولي مثل 56هكتار زمين نميتواند به سرعت به پول تبديل شود. شايد اگر فكر نويي در كار بود وضع فرق ميكرد شايد آن روزي كه اين كارخانه به بخش خصوصي واگذار ميشد صرفا به زمين آن انديشيدند و با خود گفتند اين كارخانه كه از رده خارج است!
اما واقعيت اين است كه براي كشوري نظير ايران كه در ميانه راه مسير توسعه است حفظ نخستين كارخانه قند آن هم نخستين كارخانه قند خاورميانه ميتواند كاركردهاي مختلفي داشته باشد. كمترين كاركرد آن مقصدي گردشگري است. بازسازي و ايجاد فضايي براي ترسيم ايران در آستانه بهكارگيري آن صنعت خود ميتواند بخشي پژوهشي و كاركردي مردمشناسانه داشته باشد. از سوي ديگر اين كارخانه ميتواند به مركز تاريخ صنعتي، دستكم چگونگي تولد و تحول قندسازي در ايران تبديل شود و همه اينها بر غناي اين مقصد گردشگري بيفزايد.
شايد به جبر زمانه و كمكاري ما صنعتمان نتوانست به همان سرعتي كه توقع ميرفت، پيش برود. اما نميتوان به راحتي كارخانههاي نامدار را به صرف وسعت زمين و مكانش سنجيد و نه ارزشي كه آنها در صنعت ايران ايفا كردهاند. به هر حال چه كارخانه قند كهريزك يا ري چه كارخانه ديگري هر كدام نقشي در تاريخ صنعتي ايران داشتهاند كه بايد حفظ شود و به درستي مورد بهرهبرداري قرار گيرد. بهرهبرداري بهينه.