روزنامه سلام و اتفاقات ۱۸ تير
سيد محمدعلي ابطحي
امروز سالگرد ۱۸ تير است. چه بخواهيم و چه نخواهيم، اين روز در تقويم ايران در دو دهه گذشته هميشه مطرح بوده است.
20 سال پيش در اين روز به كوي دانشگاه حمله شد و تا چندين روز بعد از آن دانشگاه ملتهب بود. معمولا به اين روز از نگاه دانشجويي و حوادث تلخي كه در كوي اتفاق افتاد طي اين دو دهه گفتنيها، گفته شده است. اما از يك نگاه وجود يك روزنامه است كه تعطيلي آن بهانه آغاز حوادث ۱۸ تير شد. روزنامه سلام. در تاريخ روزنامهنگاري، ماجراي راهاندازي و پايان روزنامه سلام مهم و خواندني است. از قبل انقلاب دو روزنامه مهم در ايران بود به نام كيهان و اطلاعات. چند روزنامه جنبي هم وجود داشت كه خيلي مخاطب نداشت. اين اواخر بعد از اينكه شاه احزاب مختلف را تعطيل و حزب رستاخيز را جايگزين كرد، يك روزنامه سراسري حزبي هم به نام رستاخيز منتشر ميشد اما حرف اول و آخر را كيهان و اطلاعات ميزدند.اين دو روزنامه اصلي مربوط به دو نفر حقيقي بود. كيهان متعلق به آقاي مصباحزاده بود و اطلاعات متعلق به مرحوم مسعودي. در دوران اوجگيري مبارزات انقلاب اسلامي كارمندان اين دو روزنامه با زدن تيترهاي انقلابي، نقش بسيار مهمي در به وجود آمدن انقلاب داشتند. اما بالاخره بعد از انقلاب اسلامي و گذشت مدت كوتاهي، رهبر فقيد انقلاب دو نماينده در اين دو روزنامه منصوب كردند كه رياست و تصميمگير اين روزنامهها بودند. هر دو نماينده از جناح چپ بودند و آنها هم راضي از روند تبليغاتي بودند و در حمايت از حاكميت هم كم نميگذاشتند و كمتر نقدي در اين روزنامهها به حكومت انجام ميشد.
بعد از رحلت امام خميني، تغييراتي در حوزههاي مختلف اتفاق افتاد و منصوبان امام در بخشهايي تغيير كردند. به اين ترتيب جناح چپ با محوريت روحانيون مبارز بدون رسانه شدند. اين اتفاقات همزمان شد با رياستجمهوري آقاي هاشميرفسنجاني. اصليترين انتقادهاي جناح چپ كه عمدتا از نزديكان امام خميني بودند به روش حكومتي و مواضع آقاي هاشميرفسنجاني بود.
اما كيهان و اطلاعات كه مشي رسمي داشتند، نقدها را پوشش نميدادند. به همين دليل و براي انتقال ديدگاه جناح چپ، مجمع روحانيون تصميم گرفت براي خودش ارگاني داشته باشد. آقاي موسويخويينيها كه به هوشمندي و دقت و سياست مقبول همه بود به عنوان مدير اين روزنامه، كار راهاندازي آن را با شرط استقلال و نه به عنوان ارگان مجمع روحانيون بر عهده گرفت.
از ۲۰ بهمن ۱۳۶۹ كه اولين شماره روزنامه سلام چاپ شد و در روند انتشار مطالب آن حوزه نقد دولت آقاي هاشمي پر رنگ بود. انتخابات رياستجمهوري سال 76 اوج دوران كاري اين روزنامه بود و سلام يك تنه بار تبليغ انتخابات براي آقاي خاتمي را به عهده گرفت؛ در بقيه مشكلات هم شعارهاي آقاي خاتمي و مشكلاتش را منعكس ميكرد. تا دلتان بخواهد هم روزنامه شكايت داشت و آقاي موسويخوييني راهي دادگاه ويژه ميشد.
در اين ميانه با مطرح شدن قتلهاي زنجيرهاي و نام سعيد امامي به عنوان پشت پرده قتلها و... نامهاي از امامي در روزنامه سلام منتشر شد كه ميگفتند، محرمانه بوده و همين بهانه تعطيلي روزنامه سلام شد. خبر اين تعطيلي كه به خوابگاه دانشجويان رسيد، تظاهرات شبانه در خوابگاه دانشجويان شروع شد و ادامه ماجرا را هم كه همه ميدانيم.