• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۴ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4415 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۲۵ تير

برجام از دو زاويه

مهدي ذاكريان

برداشتي در ايران وجود دارد كه اروپايي‌ها تمايل دارند ايران به صورت يكجانبه به اجراي برجام ادامه دهد، بدون اينكه طرف‌هاي باقي مانده در اين توافق به هيچ يك از تعهدات خود پايبند باشند. به نظر من چنين برداشتي، بر مبناي يك تحليل اشتباه است. دولت‌هاي اروپايي از اين اندازه بهره هوشي و زكاوت برخوردارند كه بدانند هيچ دولت مستقلي در دنيا حاضر نيست به صورت يكجانبه به يك توافق چندجانبه در حالي كه هيچ يك از منافع آن را دريافت نمي‌كند، پايبند بماند. به ويژه آنها در مورد جمهوري اسلامي ايران، كاملا از اين موضوع آگاه هستند. برجام نخستين و تنها مساله ميان اروپا با جمهوري اسلامي ايران نبود، آنها چهل سال است كه با جمهوري اسلامي ايران در موضوع‌هاي گوناگون همكاري كرده‌اند.

از همان ابتداي انقلاب، موضوعاتي مانند جنگ تحميلي، موضوع‌هاي حقوق بشري، پناهندگان، كتاب آيات شيطاني، مسائل منطقه‌اي، مسائل هسته‌اي و مساله تروريسم، اروپايي‌ها با ايران تعامل، همكاري و گفت‌وگو داشتند. مي‌توان گفت اروپايي‌ها به خوبي ايران را مي‌شناسند، از پيچيدگي‌هاي سياست خارجي و داخلي، از رويه‌هاي سياست‌گذاري و تصميم‌سازي در ايران باخبر هستند، مي‌دانند كه ايران چگونه كشوري است.

زاويه ديد اروپايي

اروپايي‌ها به كفايت از فضاي سياسي ايران آگاهي دارند و مي‌دانند جمهوري اسلامي ايران هرگز حاضر نمي‌شود تحت‌فشار، به اجبار و بدون تعامل، به اقدامي تن دهد. در نتيجه همين دانش و آگاهي است كه اروپايي‌ها تلاش مي‌كنند از دريچه گفت‌وگو و تعامل با ايران در موضوع برجام، بعد از خروج امريكا از اين توافق وارد شوند. نكته‌اي كه ديپلمات‌هاي ارشد اروپايي در طول ماه‌هاي گذشته بر آن تاكيد كرده‌اند اين است كه «ايران اگر در توافق بماند، منافع بيشتري خواهد داشت.» آنها معتقدند با توجه به اينكه شروع‌كننده نقض توافق هسته‌اي امريكا بود، اگر ايران به اجراي تعهداتش در برجام ادامه دهد، ابزارها و اهرم‌هاي بيشتري براي فشار به امريكا در دستان‌شان خواهد بود و مي‌گويند كه ايران هم نبايد اين اهرم‌ها را از دست بدهد. براي مثال زماني كه وزير خارجه آلمان گفته ‌بود كه ايران بايد در برجام باقي بماند تا از منافع آن بهره‌مند شود، برخي در ايران اين اظهارات را تحقير و توهين ارزيابي كردند. در حالي كه به نظر مي‌رسد منظور ديپلمات‌هاي اروپايي از چنين اظهارنظرهايي اين باشد كه ايران با ماندن در برجام از حداقل منافع كنوني بهره‌مند شود و در نهايت با تلاش مشترك، حداكثرها و سقف مطالبات ايران در چارچوب برجام هم در طول زمان تامين شود. آنها ادعا مي‌كنند كه ما در حد توان خود براي تامين مطالبات ايران تلاش مي‌كنيم.

زاويه ديد ايراني

در سوي مقابل اين گفت‌وگو ايران قرار دارد. سوال ايران از اروپا اين است كه اگر يك كشور اروپايي جاي ايران بود چه واكنشي نشان مي‌داد؟ طبيعي است كه هر كشوري در برابر نقض تعهد و فشار، واكنش نشان بدهد. كاهش تعهدات گام به گام توسط ايران، واكنشي به فشارهايي است كه از سوي امريكا به ايران وارد مي‌شود و اجراي برجام را سخت‌تر و سخت‌تر و منافع ايران از توافق را كمتر و كمتر مي‌كند. ايران اگر اراده‌اي براي نقض برجام داشت، از همان ابتدا به اين توافق تن نمي‌داد، يا همزمان با امريكا يا بعد از آن از اين توافق خارج مي‌شد. اگر ايران انگيزه‌هاي ديگري داشت، اگر ايران قصد توليد سلاح هسته‌اي يا اقدامي فراتر از تعهدات بين‌المللي‌اش داشت، از همان ابتدا توافق را رها مي‌كرد. اما ايران حتي بعد از خروج امريكا از برجام هم اعلام كرد كه من پايمردي مي‌كنم و پاي اين توافق مي‌مانم، اما بعد از يك سال شكيبايي و پايمردي ايران، تلاش‌هاي طرف‌هاي باقي مانده در برجام براي ايران كافي و راضي‌كننده نبود. اكنون فرصت براي اروپايي‌ها مهياست. مي‌توانند يا آسيب‌هاي وارده از سوي امريكا را راسا جبران كنند يا رژيم ترامپ را وادار كنند به توافق بازگردد. مي‌دانيم كه اگر امريكا همين امروز تحريم‌هاي هسته‌اي را تعليق كند، حتي نمي‌گوييم لغو، اگر تعليق بكند ايران گام‌هاي كاهش تعهد خود را به عقب بازمي‌گرداند.

عرصه ممكنات

دنياي روابط بين‌المللي و نظام بين‌الملل به معناي دنياي امكان، توانمندي و فرصت است. انبوهي از فرصت‌ها و امكانات و اختيارات وجود دارد. كافي است كه دولت‌ها عزم و اراده كافي براي استفاده از آنها داشته‌باشند. امريكا يكسري تحريم‌ها و مجموعه‌اي از فشارها عليه ايران آغاز كرده است، اما در برابر آن هزاران هزار راه براي حمايت از ايران براي دولت‌هاي ديگر جهان وجود دارد. از راه‌هاي نمادين گرفته تا راهكارهاي موثر عملي، گزينه‌هاي متعددي براي اروپايي‌ها وجود دارد تا اگر عزم و اراده‌اي براي اجراي تعهدات‌شان دارند، استفاده كنند. اروپايي‌ها بايد از امكانات استفاده كنند. براي مثال راي موقت ديوان بين‌المللي داوري (ICJ) در مورد توقف اجراي تحريم‌هاي امريكا در زمينه‌هاي بشردوستانه و قطعات هواپيماهاي مسافربري صادر شده است. اين راي نه‌تنها راه را براي همكاري و تجارت علني و رسمي با ايران باز مي‌كند، بلكه نه تنها اروپا، بلكه امريكا را هم موظف مي‌كند كه تمامي مسيرهاي تبادل مالي براي تجارت كالاهايي مانند غذا، دارو و قطعات هواپيما را بدون محدوديتي باز بگذارند. اين براي اروپا يك فرصت است، دولت‌هاي اروپايي مي‌توانند كمپاني‌ها و بانك‌هاي خود را به بازگذاشتن مسير معاملات ايران در اين زمينه‌ها تشويق و حتي مجبور كنند. چنين اقدامي نه تنها از سوي امريكا تحريم‌پذير نيست، از لحاظ حقوق بين‌الملل تخلف محسوب نمي‌شود، بلكه اجبار و الزام حقوقي ديوان براي امريكاست، چه برسد به اروپا. سوخت‌رساني به خطوط هوايي ايران، يك اقدام ساده است كه اروپايي‌ها مي‌توانند آن را تسهيل بكنند تا نشان بدهند آماده به اجراي تعهدات‌شان هستند. دولت‌هايي مانند آلمان مي‌توانند خطوط اعتباري و وام‌هايي را به ايران اختصاص بدهند، ابتداي امسال و همزمان با سيلاب‌ها در ايران، دولت‌هاي اروپايي مي‌توانستند براي نشان دادن نمادين همراهي‌شان با ايران، سيلي از كمك‌هاي بشردوستانه به ايران ارسال كنند. اين اقدام مي‌توانست يك اقدام نمادين باشد كه ايستادگي اروپا را براي اجراي تعهداتش در برجام نشان دهد. اروپايي‌ها متاسفانه در استفاده از فرصت‌ها تعلل كرده‌اند و همچنان به تعلل‌شان ادامه مي‌دهند. در برابر شاهد هستيم كه گروهي از كشورهاي اروپايي اقداماتي تحريك‌آميز و خصمانه عليه ايران انجام مي‌دهند كه به هيچ‌وجه سازنده نيست. توقيف كشتي نفتكش ايراني توسط يك كشور اروپايي، نقض صريح كنوانسيون حقوق درياها مصوب 1982 است كه در حد راهزني دريايي قلمداد مي‌شود. كشورهاي اروپايي بايد اقدامات غيرسازنده و مخرب را كنار بگذارند و به سمت اقدامات موثر و گام‌هاي عملي براي حمايت از برجام حركت كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون