• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۴ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4415 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۲۵ تير

دوچرخه‌سواري و حيات اجتماعي شهرها

صمد محمدي سماكوش

بي‌شك بسياري از كلانشهرهاي كشور منجمله تهران به لحاظ ساختار فضايي و همچنين فرهنگ عمومي در زمينه استفاده از دوچرخه به عنوان يك وسيله نقليه همگاني با چالش‌هاي جدي مواجهند. مديران شهري همواره از استفاده بيش از اندازه از اتومبيل شخصي در سطح شهر چه از منظر ترافيك و چه از زاويه آلودگي‌هاي زيست‌محيطي گله‌مند هستند و هشدار مي‌دهند اما اقتصاد سرمايه‌د‌اري با محوريت اتومبيل و كارخانجات اتومبيل‏سازي كماكان در ساخت و تبليغ استفاده از اتومبيل با هم رقابت مي‌كنند و سعي دارند با شيوه‌هاي مختلف محصولات خود را به فروش برسانند و به مازاد ارزش افزوده دست يابند. هرچند كه بسياري از بيماري‌ها ناشي از كم‌تحركي و استفاده بيش از اندازه از وسايل نقليه موتوري است، اما تقريبا هيچ زيرساختي براي استفاده از دوچرخه در شهرهاي بزرگ تعبيه و طراحي نشده است. دو عامل اساسي باعث شكست پروژه‌هاي دوچرخه‌سواري به ويژه در كلانشهرها شده‌اند كه البته بين آنها رابطه ديالكتيكي نيز حاكم است. يك عامل فقدان زيرساخت‌هاي فضايي و فيزيك شهرهاست كه صرفا براي ماشين و وسيله نقليه موتوري ساخته شده‌اند و عامل محوري ديگر فقدان اقبال عمومي و فرهنگ استفاده از دوچرخه به عنوان يك وسيله نقليه پاك، مهيج و مفرح است. بر اين اساس طراحي و ساخت شهرها كاربرد دوچرخه را براي عموم مردم محدود و دشوار ساخته است و ساختمان‌هاي مرتفع كه هر روز در مجاورت خيابان‌هاي اصلي و كوچه پس‌كوچه‌هاي شهر قد علم مي‌كنند، عملا امكان استفاده از دوچرخه را براي مردم سلب مي‌كنند. از سويي فقدان اقبال عمومي در استفاده از دوچرخه، ساخت شهرها را به سوي شهرهاي خالي از دوچرخه سوق مي‌دهد. بسياري از طراحان و برنامه‌ريزان شهرها اساسا فراموش كرده‌اند كه دوچرخه به عنوان يك وسيله نقيله مهيج در تاريخ بسياري از شهرهاي كشور نقش مهم ايفا كرده است. شهر بدون دوچرخه و مرگ تدريجي دوچرخه‌سواري در شهر نه‌تنها يك آسيب زيست‌محيطي است بلكه موجبات از بين رفتن خاطرات جمعي و بحران هويت اجتماعي است. تشويق مردم به استفاده از دوچرخه ملاقات‌ها و معاشرت را در كوچه و خيابان ارتقا مي‌بخشد و خيابان‌ها را به محيط‌هاي كنش‌هاي جمعي بدل ساخته و تقويت كننده پيوندهاي اجتماعي است. دوچرخه‌سواري به عنوان يك بازي در آفرينش خاطرات جمعي، ايجاد همبستگي محله‌اي و خلق هويت جمعي براي بچه‌هاي كوچه و خيابان نقش اساسي به عهده دارد. لحظه‌هاي مهم دوران خوش كودكي و نوجواني ما را دوچرخه‌سواري تشكيل مي‌داد. هم اكنون شهرهاي خالي از دوچرخه، خاطرات شيرين بسياري كه شهر را با دوچرخه‌سواران آن مي‌شناختند، به كلي محو و ناپديد ساخته است. دوچرخه‌سواري آداب رقابت‌هاي سالم را بين كودكان و نوجوانان تعالي مي‌بخشد و محله‌هاي زندگي را رويايي مي‌سازد و همچنين در توليد حافظه جمعي سهم بسزايي دارد. بي ترديد هنگامي كه ما از شهر پاك، شهر روان، شهر زيست‌پذير و پايداري محيط‌زيست شهري سخن مي‌گوييم، تخصيص بخش‌هايي از معابر و فضاهاي عمومي شهر براي دوچرخه‌سواري، ترغيب و تشويق مردم شهر به استفاده از دوچرخه، جزء لاينفك اين آمال و آرزوها است. استفاده از دوچرخه باعث ارتقاي سطح سرزندگي، نشاط و سلامت در شهرها خواهد شد. دوچرخه‌سواري در شهرها داراي كاركردهاي چندگانه است. ورزش، نشاط، شهر پاك، تسهيل در رفت و آمد و ارتقاي سطح تعاملات اجتماعي از بركات آن به حساب مي‌آيد. اساسا يكي از مولفه‌هاي شهر شهروندمدار ميزان و سطح استفاده از دوچرخه و وسايل نقليه غيرموتوري است. يكي از معيارهاي مهم توسعه‏يافتگي شهرها به ويژه دركشورهايي نظير هلند، فرانسه، ايتاليا، آلمان، اتريش، دانمارك و كثيري از كشورهاي پيشرفته، كاربرد دوچرخه در جابه‌جايي و حمل و نقل شهري است. اخيرا شهرداري تهران تلاش كرده است تا گام‌هايي را در اعتلاي فرهنگ استفاده از دوچرخه بردارد و مسيرهايي در حاشيه برخي معابر شهري براي دوچرخه‌سواري اختصاص دهد. اين جريان حتي اگر نمادين هم باشد مي‌تواند افق‌هاي تازه‌اي را در شهرسازي و طراحي شهر بگشايد و با تامين امنيت دوچرخه‌سواران، موجب تشويق مردم براي استفاده از دوچرخه‌ شود. امروزه دوچرخه بايد به عنوان وسيله نقليه وارد زندگي واقعي و روزمره مردم شود و كاربرد همگاني پيدا كند و ركاب زدن در شهر به فرهنگ عمومي بدل شود. گفتني است دوچرخه‌سواران از معدود كنش‌گران صحنه‌هاي اجتماعي هستند كه از طريق تلفن همراه به دوستان خيالي پيامك نمي‌زنند و مشغول تماشاي مناظر، مسيرها و خيابان‌هاي شهر مي‌شوند. مارك اورژه در كتاب «در ستايش دوچرخه» در وصف احساسات پرشور دوچرخه‌سواري مي‌نويسد؛ نخستين فشارها بر ركاب، همانا كسب خودمختاري جديد است؛ گريزي زيبا، يك آزادي ملموس، حركتي با پنجه پا، آنگاه كه ماشيني به ميل بدن پاسخ مي‌دهد و او را به پيش مي‌برد. در چند ثانيه افق تنگ فراخ مي‌شود و مناظر حركت مي‌كنند. من جاي ديگري هستم و با وجود اين من خودم هستم مثل هيچ‌وقت. من آن چيزي هستم كه كشف كردم. آيا واقعا جاي افسوس و صد افسوس ندارد كه ما در تهران و شهرهاي بزرگ از اندوختن چنين تجربه خلاق و شاد و شيرين محروم هستيم. تجربه هيجان رها كردن دوچرخه در سرازيري بدون ترمز، صداي آسفالت زير چرخ‌ها، نوازش باد زير صورت، حركت ملايم مناظر اطراف و‌ سوار كردن برادر بر زين پشتي دوچرخه!. احساس ركاب زدن باعث نيرومندي و اعتماد به نفس و مقاومت در برابر سالخوردگي و مرگ مي‌شود.

وضعيت اسفناك ترافيك، آلودگي و بسياري از ناملايمات و درشتي‌ها و نابهنجاري‌هاي زندگي اجتماعي شهرها اقتضا كند كه شهرهاي پياده‌مدار و دوچرخه‌محور در طرح‌هاي توسعه شهري؛ به ويژه طرح‌هاي جامع و تفصيلي در دستور كار قرار گيرند و يك دگرديسي اساسي دررويكرد تعريض نابجاي خيابان‌هاي شهر، تسهيل عبور و مرور اتومبيل و احداث ساختمان‌هاي بلند در مجاورت آنها پديد آيد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون