سازمان آموزشي، علمي و فرهنگي ملل متحد (UNESCO) ميراث جهاني را اينطور توصيف ميكند: «ميراث ماترك ما از گذشته است، آن چيزي است كه ما امروز با آن زندگي ميكنيم و آن چيزي است كه ما براي نسل آينده باقي خواهيم گذاشت. ميراث فرهنگي و طبيعي ما، هر دو منابع غيرقابل جبراني از حيات و الهام هستند. مكانهايي منحصربهفرد و متنوع همچون حيات وحش شرق آفريقا در سرنگتي، اهرام ثلاثه مصر و ديوارههاي بزرگ مرجاني در استراليا همگي ميراث جهاني ما را تشكيل ميدهند. اما آنچه مفهوم ميراث جهاني را استثنايي ميكند، كاربرد جهاني آن است. سايتهاي ميراث جهاني به همه مردم دنيا تعلق دارند و تنها از آن مكان و موقعيتي كه در آن واقع شدهاند، نيستند.»
ميراث جهاني يونسكو، معاهدهاي بينالمللي است كه در نوامبر سال ۱۹۷۲ به تصويب كنفرانس عمومي سازمان آموزشي، علمي و فرهنگي ملل متحد (يونسكو) رسيد. بر اساس اين معاهده، كشورهاي عضو ميتوانند بخشهايي منحصربهفرد از سرزمينشان را نامزد ثبت به عنوان ميراث جهاني كنند. نامزدها در جلسات كارشناسي، ارزيابي و در صورت تاييد به فهرست ميراث جهاني افزوده خواهند شد.
كشور ما در سال ۱۹۷۵ ميلادي (۱۳۵۴ ه.ش.) به كنوانسيون ميراث جهاني يونسكو پيوست. كنوانسيون قراردادي چندجانبه بين كشورهاست كه اغلب به صورت منطقهاي يا بينالمللي منعقد ميشود.
در چهل و سومين اجلاس كميته ميراث جهاني يونسكو كه در تاريخ ۱۴ تيرماه سال جاري برگزار شد، پرونده ثبت جهاني جنگلهاي هيركاني با تاييد اتحاديه جهاني حفاظت (آييوسيان) و اعضاي كميته ميراث جهاني به سرانجام رسيد و مساحتي حدود ۳۰۷ هزار هكتار از جنگلهاي هيركاني كشور ثبت جهاني شد. لازم به ذكر است كه سايت يونسكو مساحت اراضي تحت پوشش را حدود ۱۳۰ هزار هكتار و زون بافر يا حريم اطراف آن را حدود ۱۷۸ هزار هكتار عنوان كرده است. اين محدوده بخشهاي وسيعي از پارك ملي گلستان، جنگلهاي ابر و مناطق حفاظت شده آن واقع در استانهاي گلستان و سمنان، پناهگاههاي حيات وحش دودانگه و چهاردانگه، منطقه حفاظتشده هراز، منطقه حفاظت شده واز در مازندران، منطقه حفاظتشده سياهرود، اثر طبيعي و ملي درفك، منطقه حفاظت شده چهارباغ مازندران، منطقه حفاظتشده بولا، منطقه كجور واقع در منطقه حفاظتشده البرز مركزي، اثر طبيعي و ملي خشكهداران، منطقه حفاظتشده گشت رودخان و منطقه حفاظت شده ليسار گلستان را شامل ميشود.
شناسنامه جهاني
اگر بخواهيم به تاريخچه تغيير و تحول در جنگلهاي هيركاني نگاهي بيندازيم، بايد نزديك ۲.۵ ميليون سال عقب برويم و به دوره زمينشناسي كواترنري برگرديم. اين جنگلهاي باستاني در دوره يخبندان كواترنري يا عصر يخبندان (حدود ۲.۵ ميليون سال پيش) اندكي تحليل رفتند و زماني كه هوا متعادلتر شد، دوباره گسترش يافتند. اما قدمت اين جنگلهاي پهنبرگ در اصل به ۲۵ تا ۵۰ ميليون سال پيش برميگردد.
نام جنگلهاي هيركاني برگرفته از لغت هيركان است كه به معني قلمرو يا زمين گرگ است. اين جنگلها از نظر تنوعزيستي در جهان خارقالعاده توصيف شدهاند. ۴۴ درصد از گياهان آوندي شناخته شده در ايران، در منطقه جنگلهاي هيركاني يافت ميشوند در حالي كه اين جنگلها تنها حدود ۷ درصد از مساحت كشور را اشغال كردهاند. تا به امروز، ۱۸۰ گونه پرنده تيپيك جنگلهاي معتدله خزانكننده، ۵۸ گونه پستاندار، ۳۱ گونه خزنده و ۹ گونه دوزيست در اين جنگلها شناسايي و ثبت شده است.
آيا ۹۰ درصد تحت مديريت سازمان حفاظت محيط زيست، يك فرصت است؟
باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از معاون محيط طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست عنوان كرده كه تقريبا 90 درصد از محدوده ثبت شده در يونسكو، همچون پارك ملي گلستان و منطقه حفاظت شده ليسار تحت مديريت سازمان حفاظت محيط زيست است.
وحيد زماني، دكتراي محيط زيست با گرايش تنوع زيستي، عضو بنياد ملي نخبگان و مدرس دانشگاه سمنان در اين رابطه به «اعتماد» ميگويد: «بنابر گفتههاي معاون محيط طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست، قسمت عمده جنگلهاي ثبتشده در ميراث جهاني يونسكو در محدوده مناطق چهارگانه تحت مديريت سازمان محيط زيست واقع شده يعني مناطقي كه چندين دهه است تحت عناويني مانند پارك ملي، منطقه حفاظت شده، پناهگاه حيات وحش و اثر طبيعي ملي حفاظت ميشوند. انتخاب مناطق مذكور به عنوان ميراث جهاني يادآور عملكرد اشتباه مشابه در معرفي سايتهاي ذخيرهگاه زيستكره در برنامه انسان و كره مسكون يونسكو در دهههاي گذشته است. در واقع با معرفي مناطقي كه از قبل تحت حفاظت داخلي بودند، به نوعي فرصتسوزي كردهايم چرا كه ميتوانستيم با طراحي حساب شده، نواحي مجاور مناطق تحت حفاظت را براي سايت ميراث جهاني و ذخيرهگاه زيست كره معرفي كنيم تا با ايجاد زونهاي بافر در نواحي مرزي كه بيشترين تخريب را متحمل ميشوند، هم از مناطق تحت مديريت محيط زيست، حفاظت مضاعف به عمل آيد و هم مناطق بزرگتر و يكپارچهتري را تحت عناوين داخلي و جهاني تحت حفاظت قرار دهيم.»
اين استاد دانشگاه در ادامه به پارك ملي گلستان كه دهههاست به معناي واقعي حفاظت ميشود، اشاره كرده و ميگويد: «پارك ملي گلستان هماكنون ذخيرهگاه زيست كره و ميراث جهاني هم هست، حال آنكه متاسفانه مساحتهاي چشمگيري از زيستگاههاي جنگلي با تنوع گونهاي بالا در استان گلستان هستند كه هيچ عنوان حفاظتي داخلي و جهاني ندارند. مصداق همين عملكرد در مازندران و گيلان هم به چشم ميخورد، مناطقي با چند عنوان حفاظتي داخلي و جهاني و اكوسيستمهاي ارزشمند و متنوع ديگري بدون اهداف حفاظتي!»
زماني اميد دارد كه در ادامه اين پروژه و در فازهاي بعدي، سازمانهاي متولي در طراحي و مكانيابي مناطق براي معرفي در سايتهاي يونسكو، مساحتهاي بيشتري از جنگلها و اكوسيستمهاي منحصر به فرد كشور را كه تحت حفاظت سازمانهاي داخلي نيستند، به عنوان سايت پيشنهادي نامزد كنند.
قدمت و اهميت جنگلهاي هيركاني
جنگلهاي شمال ايران به عنوان يكي از قديميترين جنگلهاي معتدله خزان كننده جهان، بازمانده از دوران سوم زمينشناسي است. جنگلهايي كه به لطف رشته كوه البرز از يخبندان دوره كواترنري در امان مانده است يعني درست زماني كه سرما و يخبندان جنگلهاي اروپا را از پا درآورد. امروزه جز فسيلهاي جنگلهاي اروپا چيزي از آنها باقي نمانده و بر همين اساس است كه دانشمندان از جنگلهاي هيركاني به عنوان سيستمهاي اكولوژيك رليك ياد ميكنند كه به معناي اكوسيستمهاي ارزشمند باستاني است.
از ميان ۸۰ گونه چوبي (درختي و درختچهاي) اين جنگلها، ۶۰ گونه متعلق به اواخر دوره پليستوسن است. از ميان گونههاي بومي و در خطر انقراض ميتوان ليلكي، انجيلي، نارون، شمشاد و سرخدار را نام برد. اين جنگلها همچنين زيستگاه پستانداران كاريزماتيكي مانند پلنگ ايراني، خرس قهوهاي و گوزن قرمز هستند و تنوع گونهاي سرشاري از پرندگان را ميزباني ميكنند.
طرحهاي جنگلداري
كامران پورمقدم، رييس شوراي عالي سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور درباره ثبت جهاني جنگلهاي هيركاني گفته است كه اين ثبت جهاني، ضمن معرفي ارزش بالاي جنگلهاي هيركاني به جهان، سبب الزام براي افزايش سطح اقدامات مديريتي در محدودههاي معرفي شده خواهد بود.
اما چه الزاماتي بايد در سطح اقدامات مديريتي در دستوركار قرار گيرد؟ وحيد زماني ميگويد: «حال كه جنگلهاي هيركاني علاوه بر خدمات اكوسيستمي كه براي ما فراهم ميكنند، به ميراث جهاني پيوستهاند بايد فرصت را غنيمت بشماريم و در صيانتي كه آنچنان كه بايد و شايد به آن نپرداختهايم، كوشش كرده و جبران مافات كنيم. جنگلهاي هيركاني چندين دهه متوالي مورد بهرهبرداري قرار گرفتهاند و چراي دام، تغيير كاربري و ... لطمات سنگيني به آنها وارد كرده است. در شرايط فعلي كه جهانيان وضعيت آنها را پايش ميكنند، روا نيست به روال گذشته عمل كنيم. يكي از راهكارهايي كه ميتوان ارايه كرد، حفاظتي كردن طرحهاي جنگلداري است. طرحهايي كه سالهاست بهترين گونههاي درختي را استحصال كردهاند، اكنون ميتوانند با تغيير دادن شيوه جنگلداري از بهرهبرداري به حفاظت و حمايت در راستاي حفاظت از اين منابع ژنتيكي گام بردارند.»
او در عين حال به مشكلات ناشي از پرداختيهاي حقوق قرقبانها اشاره كرده و ميگويد: «فعاليت دوباره طرحهايي كه به دليل طرح تنفس جنگل، تعديل نيرو كرده بودند و حقوق قرقبانها را ماهها پرداخت نكردهاند؛ ميتواند به حفاظت از اين ميراث جهاني كمك شاياني كند. به گفته بسياري از كارشناسان طي ماههاي اخير، كاهش تعداد قرقبانان به دليل تعطيلي طرحهاي جنگلداري، مشكلات را چندين برابر كرده است و معيشت قرقبانها را كه يگانه بازوي اجرايي سازمان جنگلها هستند، با مشكلات عديدهاي رو به رو كرده است. از طرفي ميزان نياز فرآوردههاي چوبي كشور از طريق وارادات قابل تامين است و خوشبختانه طبق اظهارات معاون وزير جهاد كشاورزي مشكلي در واردات چوب وجود ندارد و صنايع چوب كاغذ نيز از عدم استحصال جنگل متضرر نخواهند شد.»
اختلافنظرها بر سر موضوع مساحت دقيق جنگلهاي هيركاني
وحيد زماني ميگويد با نگاهي مختصر به ارقام متفاوت مساحت جنگلها كه توسط دستگاههاي اجرايي و تحقيقاتي ارايه شده، ميتوان به عدم اتفاقنظر كلي پي برد: «سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور مساحت اين جنگلها كه محدوده غربي آن آستارا و كرانه شرقي آن گليداغي است را ۲ ميليون هكتار اعلام كرده و منابع مكتوب علمي هم جداگانه مساحتهايي مانند ۱.۶ ميليون هكتار و ۱.۸۵ ميليون هكتار را ذكر كردهاند حال آنكه كارشناسان خبره، مساحت جنگلهاي مرغوب با تاج پوشش متراكم را خيلي كمتر از اين مقادير عنوان ميكنند.»
او ضمن اشاره به تعاريف مختلف از جنگل ميگويد: «شايان ذكر است كه تعاريف مختلفي براي جنگل وجود دارد و بسته به اينكه جنگل را چگونه تعريف كنيم، مساحت جنگل هم متغير خواهد بود. براي مثال در كشور ايالات متحده زمينهايي كه زماني جنگل بوده و بعدها به دليل پاكتراشي فاقد پوشش درختي شدهاند را جنگل به حساب ميآورند به اين اميد كه زماني جنگل دوباره مستقر شود. ما طبق آخرين تعاريف شوراي عالي جنگل، مرتع و خاك سازمان جنگلها، زمينهايي كه عمدتا از درخت، درختچه و ديگر گياهان چوبي پوشيده باشند را جنگل ميناميم و اين عرصهها بر اساس ميزان تاج پوشش درختي به ۵ طبقه از بسيار انبوه تا بسيار تنك تقسيمبندي شدهاند.»
اين استاد دانشگاه در خاتمه اهميت ثبت اولين سايت جنگلي و دومين سايت طبيعي ايران در ليست ميراث جهاني را يادآور شده و ميگويد: «جنگلهاي هيركاني، اولين سايت جنگلي است كه در ميراث جهاني به اسم ايران ثبت ميشود. اينكار حاصل همكاري موفق بين سازماني و درك متقابل مابين سه سازمان ميراث فرهنگي صنايع دستي و گردشگري، سازمان جنگلها- مراتع و آبخيزداري و سازمان حفاظت محيط زيست است. اين موفقيت را بايد به فال نيك گرفت و اكوسيستمهاي جنگلي منحصر به فرد ساير مناطق كشور از جمله جنگلهاي بلوط زاگرس را هم هرچه زودتر نامزد ثبت ميراث جهاني كرد تا تنوع اكوسيستمي و طبيعت منحصر به فرد ايران در جهان شناسانده شود. اميد است كه روزي كليه پتانسيلهاي اكوتوريسم كشور در مسير شكوفايي قرار بگيرد.»
سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور مساحت اين جنگلها كه محدوده غربي آن آستارا و كرانه شرقي آن گليداغي است را ۲ ميليون هكتار اعلام كرده و منابع مكتوب علمي هم جداگانه مساحتهايي مانند ۱.۶ ميليون هكتار و ۱.۸۵ ميليون هكتار را ذكر كردهاند حال آنكه كارشناسان خبره، مساحت جنگلهاي مرغوب با تاج پوشش متراكم را خيلي كمتر از اين مقادير عنوان ميكنند.