شيب؟ ركاب بزن!
سامان موحديراد| نزديك به يك دهه است كه در تهران زندگي ميكنم و در همه اين 10 سال و اندي وسوسه داشتن دوچرخه يكي از بزرگترين چالشهاي سبك زندگيام در تهران بود. براي كسي كه روي دامنههاي البرز و در يك شهر شيبدار بزرگ شده، شيب شمال تا جنوب تهران كمترين دغدغه براي داشتن دوچرخه بود. به نظرم بهانه شيبدار بودن تهران آخرين بهانه براي شانه خالي كردن از دوچرخهسواري در تهران است. با اين حال مجموع بررسيهاي طولانيام مرا به اين نتيجه رساند كه در تهران دوچرخه شخصي نداشته باشم و از سيستم دوچرخههاي اشتراكي شهري استفاده كنم. اينكه ميگويم مجموعه بررسيهايم به وسواس ذهني كه در اين زمينه دارم برميگردد. براي داشتن دوچرخه در تهران، مهمترين چيز جاي نگهداري دوچرخه است. كم و بيش همهمان در تهران صابون دزدي خياباني به تنمان خورده و چه چيزي براي سارقان موتور و ماشين و موبايل بهتر از يك دوچرخه كه حتي كنار خيابان به درختي زنجير شده باشد. اينكه هم خانه و هم محل كار شما جاي مناسب و امني براي گذاشتن دوچرخه در ساعتهايي كه از آن استفاده نميكنيد، داشته باشد خيلي مهم است. موضوع بعدي مسير دوچرخهسواري است.
در تهران تا همين سال گذشته مسير خوب و دقيق و مشخصي براي دوچرخهسواري نداشتيم. در يكي، دو سال گذشته بعد از تجهيز خيابان كريمخان در يكي، دو جاي ديگر شهر هم سر و كله مسير مخصوص دوچرخه پيدا شده. البته در اين سالها به دليل استفاده نكردن دوچرخهسواران اين مسيرها به محل جولان موتوريها تبديل شده است كه خطرات اين مسير را دوچندان كرده است و در مجموع به دليل همين موضوع نبود مسير اختصاصي دوچرخه، فرصت دوچرخهسواري در همه جاي تهران فراهم نيست. اگر در مناطقي از شهر زندگي ميكنيد كه هنوز مسير دوچرخهسواري براي آن در نظر گرفته نشده است، بايد به شما بگويم كه كار خطرناكي را قرار است امتحان كنيد.
خصوصا با اين فرهنگ رانندگي ويژه در ايران كه هر ماشين يا موتور وظيفه خود ميداند تا كوچكترين فضاي خالي در خيابان را پر كند. علاوه بر اين دو موضوع، براي داشتن دوچرخه در تهران و استفاده از آن براي امور روزمره بايد به اين نكته هم توجه كنيد كه دوچرخهسواري، مثل ساير ورزشها و فعاليتهاي بدني، به ويژه در روزهاي كاري از شما موجودي عرق كرده و بدبو ميآفريند. براي همين اگر از دوچرخه براي رفتن به محل كار استفاده ميكنيد بهتر است اين را در نظر بگيريد كه محل كارتان جايي براي تعويض لباس داشته باشد. معمولا يك دست لباس در محل كار يا در كوله چيز مناسبي است كه بعد از رسيدن به محل كار به سرعت آن را عوض كنيد تا خودتان و همكارانتان را از شر عرق و بوي بد آن خلاص كنيد. همه اينها را اگر تيك زده باشيد، آنوقت ميتوانيد بهانه شيبدار بودن تهران را بياوريد. البته واقعا تهران در همه جا شيبدار نيست و اتفاقا دوچرخهسواري براي خيليها راهكار مناسبتري است. براي من كه براي رسيدن به محل كارم از ابتداي خيابان طالقاني تا انتهاي آن را بايد بپيمايم، اتفاقا دوچرخه گزينه مناسبي است. عوامل محدود كنندهاي كه در بالا اشاره كردم من يكي را مجاب كرده كه به جاي خريدن يك دوچرخه كه در خيلي از روزها، بنا به دلايل بالا، نميتوانم از آن استفاده كنم سراغ استفاده از دوچرخههاي عمومي و اشتراكي در سطح شهر بروم.