دوچرخه؛ از توسعه زيرساخت تا توسعه فرهنگي
اين ديدگاه در نگاه نخست صحيح به نظر ميرسد اما با نگاهي موشكافانه، خاستگاه اين ديدگاه به نوع نگرشي بازميگردد كه سالهاست از طريق نوع طراحي شهري و البته برخي مسائل اجتماعي و فرهنگي به شهروندان القا شده است؛ ديدگاهي كه «خودروها» را مالكان بيقيد و شرط خيابان ميداند و استفاده بدون محدوديت از خودرو را به عنوان يكي از اصول غيرقابل تغيير حقوق شهروندي ميشناسد. طراحي شهرهاي بزرگ خصوصا تهران به گونهاي است كه داشتن خودروي شخصي، مزيتي انكارناپذير محسوب ميشود و از طرفي فضاي خودروي شخصي، نوعي امنيت و حفظ حريم خصوصي را در ذهن بسياري از دارندگان آن تداعي ميكند. بسياري از سفرهاي شهري با خودروي شخصي، ارزانتر و آسانتر از سفر با وسايل حمل و نقل عمومي است و از طرفي، دارنده خودروي شخصي در دريافت يارانههاي مختلف از جمله يارانه سوخت موفقتر از سايراني است كه خودروي شخصي ندارند. در شرايط ناپايدار اقتصادي، خودروي شخصي براي بسياري از مردم محل امرار معاش است و بهطور كلي، در پسزمينه فرهنگ عامه، صاحب خودروي شخصي داراي جايگاهي بالاتر از فردي است كه مالكيت چنين وسيلهاي را در اختيار ندارد. اين علاقه عمومي و ارتقاي جايگاه را به سادگي ميتوان در جوايز «نفيس» بانكها و شركتهاي مختلف ديد كه معمولا در ميانشان تعدادي خودروي شخصي نيز براي «برندگان خوشبخت» در نظر گرفته شده است. پس طبيعي است كه هر گونه محدوديت، چه به صورت طرحهاي ترافيكي و چه به صورت كاهش سهم خودروها از خيابانها با احداث خطوط ويژه، با مقاومت دارندگان خودروهايي روبهرو ميشود كه قبلا مجبور بودهاند خودرويي با قيمت بسيار بالا تهيه كنند و براي خود اين حق را قائلند تا از كالايي كه با قيمتي نامتناسب با كيفيت آن پرداخت كردهاند، حداكثر استفاده را كنند. موارد ريز و درشت اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي تنها به همين مسائل ختم نميشود و داستان دوچرخه در شهرهاي بزرگ نيز به پيچيدگي همين مسائل گره خورده است. به نظر ميرسد گره داستان دوچرخه، تنها با اقدامات سختافزاري و ترويجي به پايان خوش ختم نخواهد شد و اقداماتي ديگر را ميطلبد كه اتفاقا ربط مستقيمي را هم به دوچرخه و دوچرخهسواري نشان نميدهد. اما از پايهها و بنيانهاي هر برنامهاي در جهت مديريت آلودگي هواي شهرهاي بزرگ هستند. مهمترينش، تغيير نگرشي است كه مديريت حمل و نقل شهري را تنها در تسهيل استفاده از خودروها ميداند و اين ميان، به صورت ناخودآگاه بيشترين حق را به خودروهاي شخصي ميدهد وگرنه بسياري از مسائل سختافزاري و زيرساختهاي استفاده از دوچرخه با روشهاي جديد و ابتكاري امروزي قابل حل هستند.