پاسخ اعضاي داوطلب جمعيت امام علي(ع) به سوال «اعتماد»:
دوره پساسيل فقط ساخت خانه نيست
گروه اجتماعي| حالا چهار ماهي از روزهاي سيلي كه سراسر ايران را فرا گرفت، ميگذرد. تصاوير زير آب رفتن آققلاي گلستان، خراب شدن خانهها در پلدختر و معمولان لرستان و سد بستن مردم حميديه خوزستان بر راه سيل مدتها هم در رسانهها و هم در ذهن مردم تكرار شدند. حالا با گذشت چهار ماه ديگر كمتر كسي ياد آن تصاوير ميافتد. شايد براي همين بود كه جمعيت مردمي و دانشجويي امام علي (ع) با برگزاري همايش دو روزه سيل سراسري ايران، تلنگر دوبارهاي بزند كه موضوع هنوز تمام نشده است. لايههاي ديگري از سيل همراه با فرونشست آب و گذر از روزهاي اوج ماجرا وجود دارند كه حالا خودشان را نشان ميدهند. روز چهارشنبه سه نفر از اعضاي داوطلب جمعيت امام علي(ع) كه در سه استان گلستان، خوزستان و لرستان تجربه حضور و امدادرساني داشتند از خاطرات و تجربههاي روزهاي امدادرساني گفتند. اما با گذشت چهار ماه از آن روزها چه موضوعات ديگري قرار است مورد توجه باشند. يكي از عوارض سيل بچهها و خانوادههايي بودند ساكن مناطق دور از مركز و روستاهاي بدون امكانات كه ناگهان با سيل ديگري از نوع توجه روبهرو شدند. آدمهاي تازه از راه ميرسيدند و خيلي از بچهها بودند كه در اردوگاههاي اسكان موقت دوست پيدا كردند و حمام در دسترسشان بود و اسباببازي و وسايل ورزشي و... بچههايي كه گاهي آرزو ميكردند باز هم سيل بيايد تا آنها در اردوگاه بمانند و به بازي كردن ادامه بدهند. سوال اينجاست كه حالا و با فروكش آن روزهاي پرتلاطم و پررفت و آمد، نيروهاي مردمي و امدادگر چقدر تلاش كردهاند كه كودكان و خانوادهها را براي بازگشت به زندگي معمول آماده كنند؟ محسن خطيبي، عضو داوطلب جمعيت امام علي(ع) در خوزستان ميگويد: «آنچه شما ميگوييد براي خود ما بسيار پيش آمد. يكي از بچههاي حميديه كه ساكن اردوگاه شده بود يك روز گفت: «كاش هميشه سيل بيايد.» وقتي از او پرسيدم چرا، گفت: «چون شما ميآييد اينجا، همه به ما توجه ميكنند، با ما بازي ميكنند.» اما ما اين را در نظر گرفتهايم مثلا در يكي از روستاها به كمك يكي از خيران شيرازي كتابخانه تاسيس كرديم. طرحي داريم به اسم مشق مهرباني تا روي بچههايي متمركز شويم كه به خاطر سيل و حوادث اينچنيني دارند به جمع كودكان بازمانده از تحصيل اضافه ميشوند. اين طرح قرار است سامانه پيامكي داشته باشد تا با مديران مدارس و مردم در ارتباط باشيم و بتوانيم كودكان بيشتري را به مدرسه بازگردانيم. نكتهاي كه ميگوييد متاسفانه درست اما ما هنوز داريم سر ميزنيم، رسيدگي ميكنيم و مشغول كاريم.» الهه اللهكريمي، عضو داوطلب جمعيت امام علي(ع) از استان لرستان است، او معتقد است كه برگزاري چنين همايشهايي براي يادآوري همين مسائل است: « اگر بچهاي آرزو ميكند كه هر روز سيل بيايد تا به او توجه شود، صدايش بايد به بقيه هم برسد. در زلزله اهر و ورزقان همين اتفاق افتاد. تا مدتها خانوادهها داشتند امكانات ميگرفتند و مورد توجه بودند و وقتي اين جريان قطع شد خيلي از آنها نقل مكان كردند و تبديل به حاشيهنشينهاي اطراف تبريز شدند در صورتي كه اگر تمركز روي همان منطقه ورزقان ادامه پيدا ميكرد، مشكل زلزله ختم به معضل حاشيهنشيني نميشد. بحث پساسيل كه ميگوييم همين است، قرار نيست فقط روي ساخت مسكن متمركز شويم، بلكه بايد ابعاد مختلف اين موضوع را بسنجيم و ببينيم كه خانوادهاي كه ميخواهد برگردد به لحاظ رواني چه وضعيتي پيدا ميكند. ما در معمولان هم اين وضعيت را داشتيم. خانوادههايي بودند كه اتفاقا تسهيلاتي در اختيارشان قرار گرفته بود كه بتوانند به خانههايشان برگردند يا خانه اجاره كنند اما دلشان نميخواست از كمپ بيرون بيايند چون هر روز غذاي آماده ميگرفتند و هر روز منتظر رسيدن ماشينهاي خيران و نهادهاي مردمي بودند تا ببينند چه چيزي به منطقه ميآورند. اين بحران رواني خانوادهها را كامل ميشد در آنجا ديد.» او ميگويد كه اعضاي جمعيت در لرستان هم همچنان حضور دارند و حواسشان به حمايتهاي رواني پس از حادثه هم هست. مريم عليمحمدي، عضو داوطلب جمعيت امام علي(ع) از استان مازندران در مقابل اين سوال سوال ديگري را مطرح ميكند: «بايد بپرسيم چرا بايد مناطقي در كشورمان داشته باشيم كه آرزو كنند برايشان بحراني پيش بيايد تا به آنها توجه شود؟» توجهي كه به صورت معمول از برخي استانها، شهرها و روستاها دريغ ميشود: « مگر نميدانيم كه در سيستان و بلوچستان چقدر بحران وجود دارد؟ مگر نميدانيم كه اگر اتفاقي رخ دهد و ناگهان خيل كمكها و آدمها به آن منطقه بروند مردم خوشحال ميشوند؟ مگر در كرمانشاه بعضي از مردم نميگفتند خدا را شكر كه زلزله آمد تا كمي به كردها توجه شود؟ سوال اصلي اين است كه چگونه بايد توجهها را به سمت اين مناطق جلب كنيم.