كولهبارِ كولبري
عرفان نيكروا
از قديم گفتهاند كه رنج را به دوش ميكشند و چه زيبا گفتهاند. گويي اين مثل را در باب مردماني گفتهاند كه براي نان جان را به كف نهادهاند و بهاصطلاح كولبري ميكنند. ديرزماني است كه در كوههاي بلند و در راههاي سنگلاخي كوههاي كردستان كولبرها براي هموار كردن زندگي به بيراهها ميروند. كوله بار كولبري خستگي، دوري از خانواده، كوفتگي بدن، فشار بر گوشت و پوست و استخوان و در نهايت مرگ است. زيست مشقتباري كه نه بهدلخواه بلكه جبر شرايط اقتصادي است. عوارض و عواقب كولبري تنها متوجه كولبرها نيست و خانواده و جامعه هم از آن متضرر ميشوند. پيامدهاي كولبري را نميتوان در چند خط جاي داد. معالوصف مواردي به اين شرح قابل ذكرند.
1- آسيب شديد به ستون فقرات و اندام
كارشناسان معتقدند كه مردان در شرايط بهينه (وزن، سن و مسافت مناسب) حداكثر ميتوانند 23 كيلوگرم وزن را در مسافت نهچندان دور حمل كنند. اين در حالي است كه بيشتر كولبران 30 تا 50 كيلو بار را در مسافت بسيار طولاني و كوهستاني- با سراشيبي و سرازيري زياد و خستهكننده كه شايعترين و بيشترين آسيب را به ستون فقرات وارد ميكند - حمل ميكنند. بر اين اساس جابهجايي و حمل بارهاي سنگيني كه كولبران به شكل غيرصحيح آن را حمل ميكنند فشار زيادي بر كمر و مهرهها آورده و موجب ابتلا به ديسك كمر ميشود. كارشناسان افراد را از بلند كردن اجسام سنگين آنهم در مسافتهاي طولاني -كه بهشدت آسيبزننده است- برحذر ميدارند. حتي شيوه بلند كردن اجسام سنگين راه رفتن و نشستن با اجسام به شيوهاي خاص است. بهطوريكه در هنگام بلند كردن اجسام سنگين بايد ابتدا به آن نزديك وهمزمان با بلند شدن از روي زمين وسيله را بلند كرد تا فشار زيادي به ستون فقرات وارد نشود. فارغ از وزن بار، مسافت و شرايط،كولبران حتي اين اصول اوليهاي كه ضامن سلامتي است را رعايت نميكنند.
2- مصرف بيرويه دارو و قرصهاي غيرمجاز
مخدرهايي مانند ترامادول، خاصيت ضد درد دارند. مصرف بيرويه و طولانيمدت اين دارو افراد را در معرض خطر اعتياد قرار ميدهد. بسياري از كولبران از عواقب اين دارو آگاهي كافي ندارند. استفاده از اين دارو و داروهاي نيروزا، توهمآفرين و ديگر مواد مخدر شيميايي و سنتي ازجمله راهكارهاي پيش روي كولبران براي كاهش درد و خستگي و تحمل فشار و سنگيني بارهايي است كه به دوش ميكشند.
3- خطر پرت شدن از كوه و صخرهها
مسيرهايي كه كولبران بارها را جابهجا ميكنند مسير سنگلاخي و كوهستاني است كه احتمال پرت شدن و وارد شدن آسيب و جراحات به اندامها و عليالخصوص جمجمه و ستون فقرات زياد است. ازاينرو كشته و زخمي شدن كولبران امري شايع است. جا ماندن در برف و گمشدن در مسيرهايي كوهستاني در شبهنگام و خطرات حيوانات وحشي هم ازجمله مسائل تردد در مسيرهاي ناهموار كوهستاني است.
4- آلودگي محيطزيست
اين مساله در مسير و در مكانهايي است كه كولبران بار را تخليه و سوار ماشين ميكنند. «ضايعات بارهايي كه در مسير شكسته ميشوند»، «آشغال بارها و وسايل حمل بار كولبرها همچون گونيها و طنابهاي حمل بار» و «آشغال و پلاستيك مواد خوراكي كولبرها» به استمرار باعث آلودگي محيطي مسيرهاي كولبري شده است. اين مساله از يكسو چشمانداز زيباي طبيعت را به آلودگي آلوده كرده و از سويي محلي براي توليد و تكثير انواع حشرات و بهتبع آن رشد ميكروبها و ايجاد انواع بيماريها شده است. اين مساله حتي گونههاي مختلف جانوري را هم تهديد ميكند و بهسازي آن هزينه و زمان بسيار ميطلبد.
5- كولبري كودكان
پديده كودكان كار از معضلات گريبانگير در همه جوامع است اما به كار واداشتن كودكان كار در كاري همچون كولبري نهتنها توجيه اقتصادي ندارد بلكه خسارات آن جبرانناپذير است. فقر اقتصادي و سفره خالي بعضي از خانوادهها، آنها را بر آن داشته تا كودكان را به كولبري بگمارند. كودكان كولبر عمدتا درس را وانهاده و ترك تحصيل ميكنند. علاوه بر كودكان كولبر، آنچه شايد به همان اندازه دردناك است كولبري مردان كهنسال است. كهنسالاني كه بهاصطلاح بازنشسته روزگارند و بايد در كنار جوي بنشينند و گذر عمر ببينند در مسيرهايي كولبري ميكنند كه مسير مرگ است.
6- كولبري اقشار تحصيلكرده
يكي ديگر از مسائل كولبري، روي آوردن جوانان تحصيلكرده دانشگاهي به كولبري است. روي آوردن اين افراد به كولبري فارغ از محروميت جامعه از توان و تخصص آنها، تصوير نامناسبي از ايران به دنيا معرفي ميكند. با ظهور جامعه ارتباطاتي و سرعت مخابره خبر در شبكههاي اجتماعي، قدرت تحليل و تصميمگيري عاقلانه در خصوص اخبار كاهشيافته و افراد با اضافهبار اطلاعات مواجهند. هرچند انكار اصل موضوع ممكن و منطقي نيست معالوصف انعكاس و بازتاب مسالهاي داخلي به سطح بينالمللي نهتنها مشكل را حل نميكند بلكه بايد هزينه و توان بسياري هم صرف ترميم خسارت وارده كرد. هزينه و تواني كه ميتواند و بايد صرف حل مسائل و مشكلات كولبري شود. در نهايت بسيار سادهانگارانه است كه راهحل مسائل كولبري را تنها در ايجاد فرصتهاي اشتغال خلاصه كرد. اقدامات ضربتي همچون اعطاي وام اشتغال يا بستن مرزها هم راهحلهايي پايدار نيستند. نگاه چندبعدي به مساله، ترميم اجتماعي جامعه و توانافزايي ميتواند راهكارهاي بديل حل مساله باشند. هرچند اين راهكارها پيششرطهايي هم دارد. ازجمله دخيل كردن ذينفعان محلي در تصميمگيري و اجراي راهكارهاي بديل، فراهم ساختن زيرساختها و استفاده از ظرفيت مرز براي توسعه و مهمترين آنها تغيير برخورد اقتدارآميز با موضوع به برخورد مشروع با آن است.