در فيلم سينمايي كشتي آنجليكا، ساخته محمد بزرگنيا، صحنهاي به ياد ماندني است؛ زماني كه ناخدا و همكارانش دستگير ميشوند، شادروان مهدي فتحي كه در نقش دوست و همكار ناخدا بازي كرد، ناجوانمردانه توسط پسر حاكم سيلي سختي ميخورد. فتحي در آن صحنه، تلو تلو خورد، چرخي زد، به زحمت خود را سرپا نگاه داشت، ولي به راهش ادامه داد.
اين صحنه از كشتي آنجليكا، مرا به ياد زندگي استاد جمشيد كيانفر در 12 سال اخير و پس از درگذشت دردناك تنها پسر او، شادروان مزدك كيانفر مياندازد.
از آن رو كه استاد كيانفر، پس از يك دوره شوك و ماتم و مصيبت طاقت فرسا، از اين حادثه به عنوان فرصتي براي كار علمي جديتر استفاده كرد و سواي ادامه ديگر كارهاي علمي، در سالهاي اخير با كمك همسر ارجمند و فرهيخته خود، سركار خانم پروين استخري، تاكنون به انتشار هفت جلد كتاب مجموعه مقالات ارزشمند، ماندگار و حجيم در موضوعات مختلف علوم انساني به ياد پسر مرحومش و با عنوان مشترك «مزدكنامه» با سرمايه محدود شخصي، اقدام كرده است.كيانفر اميدوار است كه با وجود موانع مختلف موجود و هزينه سنگين روزافزون، همچنان جلدهاي بعدي آن را نيز به تدريج منتشر كند. در اين مجموعه، شماري از مهمترين نويسندگان حوزههايي چون: آرشيو، ادبيات، تاريخ، جغرافيا، سند پژوهي، فرهنگ، كتابداري، نسخهشناسي و هنر آخرين يافتهها و پژوهشهاي خود را سخاوتمندانه با علاقهمندان و ديگر كارشناسان به اشتراك گذاشتهاند.
پنجشنبه دهم مرداد، سالگرد شصت و هشتمين تولد جمشيد كيانفر است. كيانفر، در عرصه كتابداري، مديريت فرهنگي، تاريخ و ويرايش چهره نامداري است. ولي آنچه او را در بين دوستان و همكارانش متمايز ساخته، اخلاقمداري، انسانيت، فروتني، منش دوستانه و خاكي نهاد بودن او است.كيانفر با نام اوليه عينالله دودانگه در ابهر به دنيا آمده و تحصيلات خود از ديپلم تا كارشناسي ارشد را در كرج و تهران به پايان برده است.
ولي كيست كه حتي با يك بار برخورد با او، يا مرور كارنامه علمي و قلمي او نداند كه گستره و عمق بينش و دانش علمي و پژوهشي كيانفر، فراتر از اغلب دارندگان مدارج عالي دكترا و فوق دكترا در رشتههاي فعاليت حرفهاي او است.
كيانفر از سال 1355 تا زمان بازنشستگي، در استخدام كتابخانه ملي بود و از محضر اساتيد بزرگ كتابداري، از قبيل استادمان شادروان ايرج افشار و حضرت استاد عبدالله انوار بهرهها برد. كيانفر در دوره اشتغال در كتابخانه ملي، مدتي رييس گنجينه نسخههاي خطي بود. سواي اين سمت او به تناوب، عضو كميسيون خريد نسخ خطي، عضو كميسيون احياي ميراث مكتوب در كتابخانه ملي ايران، عضويت در انتشار شوراي انتشار ميراث فرهنگي، مشاور، پژوهشگر و ويراستار چندين موسسه عمومي و خصوصي فرهنگي، سردبيري چندين فصلنامه وزين در حوزههاي تاريخ، فرهنگ و نسخهشناسي و تدريس مستمر روش تحقيق و نصحيح نسخ خطي، تاريخ، مطبوعات و نقاشي
بوده و هست.بيشتر آثار منتشر شده از جمشيد كيانفر به صورت كتاب، تصحيح و تدوين علمي و روشمند متون خطي، آثار بسيار مهم كمياب قديمي، يا روزنامههاي ارزشمند كمتر قابل دسترسي است.
از اين ميان ميتوان به تصحيح اكسيرالتواريخ، دوره كامل مجموعه ناسخالتواريخ، دوره تاريخ امپراتوري عثماني، تاريخ بختياري، تاريخ پسنديده (تحرير ظفرنامه يزدي)، دوره تاريخ روضهالصفا، تاريخ لويي چهاردهم، روزنامه تربيت، روزنامه ايران سلطاني، سفرنامه تركستان، مرآت الحرمين (سفرنامه مكه)، هجونامه ناپلئون اشاره كرد.
اگرچه اين تصحيحات علمي، از نظر كمي و كيفي در نوع خود بسيار ارزشمند و اغلب بيبديل هستند، ولي ارج و ارزش كارنامه علمي كيانفر را نبايد محدود به اين قلمرو دانست. به نظر من، مروري بر مجموعه مقالات، يادداشتها و سخنرانيهاي كيانفر كه عمدتا درباره موضوعات بكر از زاويه ديد متفاوت است، پنجره نويني در شناخت اهميت علمي كيانفر را بر ما ميگشايد.
من كه خود خواننده هميشگي مقالات استاد بوده و در چندين نشست و همايش، يا افتخار ميزباني ايشان را داشته،يا در معيتشان حضور داشتهام، نيك ميدانم كه چه گنجي در نوشتههاي او، از مقالات بلند تا نقد كتاب و يادداشتهاي كوتاهش نهفته است.
از اين رو حسرت ميخورم كه شماري از نوشتههاي ارزشمند متعدد، به دليل انتشار اين آثار در نشريات تخصصي نسبتا كممخاطب، كمتر ديده و خوانده شدهاند. از اين رو باور دارم كه انتشار كامل يا دستكم گزيده اين مقالات در قالب چند جلد كتاب، ميتواند به بيشتر ديده شدن آثار كيانفر و اقبال مخاطبان در آشنايي با دانش وسيع او منجر شود.سواي اين آثار و علاوه بر مجموعه مزدكنامه، استاد كيانفر براي چند محقق و خادم فرهنگي ديگر نيز مجموعه مقالات و جشننامه و يادبود نامه تهيه و منتشر كرده است. از آن ميان ميتوان به مجموعه محسننامه به ياد دوست فقيد نازنين و دانشمند تازه درگذشتهام، مرحوم دكتر محسن جعفري مذهب و همچنين جناب آقاي عبدالكريم جربزهدار، خادم سرشناس و كاربلد فرهنگ و نشر اشاره كرد.چنان كه گفته شد، باوجود ارزش انكارناپذير علمي و پژوهشي استاد كيانفر، نبايد از جايگاه اخلاقي و انساني او غافل بود. رفتار خاكي و متواضعانه و پايمردي در دوستي و وفاي به پيمانها، موجب شده تا كيانفر را در بين دوستان و همكاران خود، از نسلهاي مختلف و حتي مسنتر و جوانتر از خود يگانه بسازد.
با اين حال اگر ميخواهيد استاد كيان فر را از خود نرجانيد بايد به اين دو نكته توجه بفرماييد: نخست آنكه «هرگز » كيانفر را به صورت «كيانفر» ننويسيد.
دوم آن كه به سيگار كشيدن او در هر فرصتي و در جايي كه بخواهد اشكال نگيريد. از نظر استاد، اين اقدام شما، اقدام عليه حقوق بشر و مصداق تضييع حقوق انساني و نقض شرايط برابر است.گذشته از اين شوخي، كيانفر بزرگمردي نادر و بيبديل، در روزگار قحطي عشق نامشروط، دوستي بيتوقع و بيمنت و خشك شدن چشمههاي فرهنگ غني و دانش وسيع و فدا كردن بيدريغ همه عمر و اندوخته در جهت اعتلاي فرهنگ و ادب و تاريخ ايران زمين است. باشد كه ايران از وجود چنين نوادري خالي نباشد.