درباره محمد دهقاني
مترجم ذووجوه
بهنام ناصري
محمد دهقاني، نويسندهاي ذووجوه است. هم در حوزه ادبيات خلاقه كار پژوهشي و تحليلي انجام داده، هم در زمينه تاريخ و هم نامش در مقام مترجم آثاري از نجيب محفوظ و نيكوس كازانتزاكيس به فارسي آشناست. او مدرس دانشگاه در عاليترين سطح ممكن در ايران است و سابقه عضويت در هيات علمي گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تهران گواه اين مدعاست. در بيان كارنامه مطبوعاتياش همين بس كه از نويسندگان فصلنامه فرهنگي نگاه نو شناخته ميشود. به اين اعتبار علاوه بر كار همزمان در حوزههاي پژوهش، تاليف و ترجمه، تدريس هم ميكرده و به اصطلاح آكادميسين هم بوده است. اين همه را بگذاريد در كنار اينكه كمتر از چهار سال پيش از پنجاه سالگي اين متولد اراك گذشته است و اين به ما ميگويد بيراه نيست اگر كارنامه ادبياش را در مقايسه با بسياري ديگر از مولفان و مترجمان همنسلش، پرپيمان بخوانيم. اخيرا نشر ني چاپ دوم از ترجمه تازهاي از دهقاني را راهي بازار كتاب كرده است. «چين و ژاپن» اثر نيكوس كازانتزاكيس؛ نويسندهاي كه دهقاني پيش از اين كتابهاي ديگري از او از جمله «سير آفاق»، «سفرها»، «به سوي آزادي» و «بودا» را نيز ترجمه و منتشر كرده بود. سال انتشار «سير آفاق» نشان ميدهد كه دهقاني زماني دست به ترجمه اين اثر زد كه بيست و يكي، دو سال بيشتر نداشت. در سالهاي شصت كه كشور و به ويژه همنسلان دهقاني درگير جنگ و جبهه بودند، او نيز همراه با مونس آن روزهايش در مقام نيروي وظيفه در كردستان شب و روز ميگذراند. جايي درباره تجربه كار روي كتاب كازانتزاكيس از شبهايي گفته است كه «در سنگري بسيار كوچك در مريوان در زير نور يك چراغ موشي و در ميان جمعي ناهمزبان» تنها همدمش «سير آفاق» اين نويسنده يوناني بوده است. در كتاب «چين و ژاپن» كه سفرنامه كازانتزاكيس است، دو وجه از نگاه نويسنده قابل رديابي است؛ يكي ناظر بر غيريت مردمان مشرقزمين بهويژه ژاپنيها كه از نظر نويسنده ايمانشان -هر چند به چيزي موهوم- ثمرات بزرگي براي آنها دارد و ديگر زاويهاي به سلطه و زور و استعمار انگلستان بر چين كه حد آشكاري از اعتراض نويسنده را به همراه دارد. دهقاني در اين اثر كوشيده است تا مختصات نگاه و بيان نويسنده كتاب را به فارسي منتقل كند و چاپ دوم كتاب، حكايت از كاميابي او در اقناع مخاطبان دارد.