اصولگرايان توقف انتشار روزنامه «وطن امروز» را
«انتقام» دولت از منتقدان نام گذاشتند
داستان يك تعطيلي
يازدهم مردادماه بود كه صفحه اينستاگرام روزنامه «وطن امروز» با انتشار تصويري از اعضاي تحريريه رسما خبر از توقف انتشار خود داد تا دومين ماه تابستان 98 نقطه پاياني باشد بر روزنامهاي كه در دورهاي در كنار كيهان و به گمان برخي بالاتر از روزنامه جوان رسانه اصلي اصولگرايان باشد. آنچه در تشريح خبر تعطيلي اين روزنامه آمده بود، مسائل و مشكلات مالي بود ولي از همان لحظه نخست انتشار خبر تعطيلي «وطن امروز» در شبكههاي اجتماعي فيلتر شده و نشده، كاربران اصولگرا بيتوجه به اين موضوع، انگشت اتهام خود را به سمت دولت نشانه رفته و نقدناپذيري دولت يازدهم و دوازدهم را به عنوان علتالعلل خداحافظي اين روزنامه با كيوسكهاي مطبوعاتي اعلام كردند. اندكي بعد از گذشت اين موضوع و فروكش كردن جو شبكههاي اجتماعي و سكوت سلبريتيهاي مجازي اصولگرا، موضوع به رسانههاي اين جريان سياسي نيز كشيده شد و خبرگزاري مهر در راس جريان ايستاد و موضوع تعطيلي «وطن امروز» را در گفتوگوهايي جداگانه با فعالان سياسي، در راستاي تحقق اهداف دولت دانست؛ حال آنكه در پست خداحافظي اين روزنامه كه در روزهاي حضورش در كيوسكهاي مطبوعاتي تقريبا از هيچ انتقادي عليه دولتيها فروگذار نكرده بود، نه خبري از گلهگذاري از پاستورنشينان بود، و نه طعنه و كنايهاي به دولت تدبير و اميد. چنان كه «وطن امروز» علت تعطيلي خود را صرفا «مشكلات مالي» اعلام كرد، مشكل و معضلي كه اين روزها تقريبا تمام مطبوعات فعال در كشور با آن دست به گريبانند.
واكنش متفاوت دولتيها
طبيعي بود كه خداحافظي «وطن امروز» با كيوسكهاي مطبوعاتي با انبوه واكنشهاي كاربران و مسوولان مواجه شود ولي آنچه در لحظات نخست خارج از انتظارها بود، واكنش كاربران نزديك به جريان اصلاحات و مسوولان دولتي بود كه بارها و بارها در يادداشتها و گزارشهاي اين روزنامه اصولگرا مورد حمله قرار گرفته بودند. عمده كاربران اصلاحطلب تعطيلي «وطن امروز» را خبري ناخوشايند توصيف كرده و خواستار بازگشت دوباره اين روزنامه اصولگرا شدند؛ البته در اين ميان بودند كاربراني كه خداحافظي اين روزنامه را نه لزوما خبري ناخوشايند، بلكه خبري توصيف كردند كه بايد از آن استقبال كرد و خوشنود بود. در اين بين نظر دولتيها و مديران فعال در دولت دوازدهم به نظر مخالفان تعطيلي «وطن امروز» نزديكتر بود. به طوري كه سيدعباس موسوي، سخنگوي وزارت امور خارجه در حساب كاربرياش در توييتر، از تماس تلفنياش با مهرداد بذرپاش، مديرمسوول اين روزنامه كه از قضا از گزينههاي جريان اصولگرا براي «بهارستان 98» و حتي در نگاهي دورانديشانه، «پاستور 1400» محسوب ميشود، نوشت و از خبر تعطيلي «وطن امروز» ابراز تاسف كرده است. موسوي نوشت: «وطن امروز اگرچه جزو منتقدين تند وزارت امور خارجه و رييس ديپلماسي كشور بود، اما جاي اين روزنامه منتقد و حرفهاي در آستانه روز خبرنگار خالي خواهد ماند اگر دوباره منتشر نشود.» در اين بين اما كاربران اصولگرا بيتوجه به گفتههاي مسوولان دولتي، مرتبا از تعطيلي «وطن امروز» انتقاد كرده و خواستار حمايت دولت از مطبوعات شدند. حسامالدين آشنا، مشاور رييسجمهوري نيز كه گويا انتقادات را ديده بود و گلايهها از افزايش قيمت كاغذ مطبوعات در كشور را خوانده بود، در نوشتاري دوپهلو در صفحه توييتر خود به وجود شبكههاي اجتماعي اشاره كرد و نوشت: «تا فضاي سايبري هست، وطن امروز نيازي به كاغذ ندارد. نيروهاي جوان و با انگيزه؛ يادداشتنويسهاي جسور؛ تيترزنهاي قهار؛ گرافيستهاي نوآور؛ حاميان سياسي پرتوان؛ اين نسل از روزنامهنگاران تهاجمي فقط سنگر عوض خواهند كرد.» به نظر ميرسد گفتههاي آشنا اشاره به موضوعي دارد كه سالهاست در ميان اهالي مطبوعات دست به دست ميشود؛ «بازار كار دائم خبرنگاران اصولگرا». همين موضوع باعث شد تا واكنش اصولگراياني كه از خداحافظي روزنامههايشان با دكه دلخور بودند، تندتر شود و بيش از پيش دولت را مورد انتقاد قرار دهند، موضوعي كه همان طور كه گفته شد، به رسانههاي اين جريان سياسي نيز كشيده شد.
انتقام دولت يا معضل سراسري؟!
شرط انصاف حكم ميكند كه در ميان اين تنديها و حملات اصولگرايان به دولت به بهانه تعطيلي «وطن امروز»، واكنش به نسبت متعادلتر فارس و تسنيم به عنوان نزديكترين رسانهها به لحاظ مشي سياسي به اين روزنامه را نيز ببينيم اما در اين ميان و درست به همان اندازه كه فارس و تسنيم تن به سكوت دادند، خبرگزاري مهر سكوت نكرد و به انتقاد از دولتيها پرداخت. اين خبرگزاري كه از نخستين لحظه انتشار خبر تعطيلي «وطن امروز» تا لحظه نگارش اين گزارش، به شكل متفاوتي در قياس با رسانههاي همسويش به پوشش اخبار مربوط به اين روزنامه پرداخته، در اظهاراتي به نقل از محسن كوهكن، عضو فراكسيون نمايندگان ولايي مجلس شوراي اسلامي تعطيلي اين روزنامه را «جفاي دولت به منتقدان» نام گذاشته و خواستار پاسخگويي وزير فرهنگ و ارشاد دولت در همين زمينه شده است. اين نماينده مجلس همچنين گفته است: «در شرايط فعلي كه قيمت كاغذ بسيار افزايش يافته است، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بايد به موقع تدبير ميكرد و كاغذ يارانهاي را متناسب با تيراژ در اختيار رسانهها قرار ميداد.» اظهارات كوهكن از آن باب قابل تامل است كه بر لزوم تدبير وزارت ارشاد و به طور كلي بدنه دولت براي حل معضل كاغذ در كشور اشاره كرده ولي اين مشكل نه مختص وطن امروز است و نه منتقدان دولت و با توجه به عدم حمايت جريانهاي سياسي اصلاحطلب از رسانههاي نزديك به خود، به نظر ميرسد اصلاحطلبان با مشكلي دو چندان در قياس با اصولگرايان مواجه باشند.
در همين زمينه سيداميرحسين قاضيزادههاشمي، عضو اصولگراي هيات رييسه مجلس مدعي شده كه معضل كاغذ صرفا گريبان رسانههاي غير همسو با مشي سياسي دولت را گرفته است. او گفته: «عدم تخصيص يارانه كاغذ به روزنامههاي غيرهمسو با دولت نشانه انتقام دولت از منتقدان است. اين روزها دولت هيچ گونه انتقادي را برنميتابد و با وجود ادعاي طرفداري از آزادي بيان، مخالفان خود را به بهانه هميشگي تندروي و افراطيگري سركوب ميكند.» اينكه سركوب مدنظر اين نماينده مجلس كه حداقل به واسطه حضور چندين سالهاش در كنار علي لاريجاني، رييس مجلس در قياس با ساير نمايندگان بيشتر از مشي دولت آگاه است، امري است نامشخص ولي در همين زمينه ميتوان به اظهارات اخير حسينعلي اميري، معاون پارلماني رييسجمهوري درباره موضوع شكايت شوراي عالي امنيت ملي از دو تن از نمايندگان كه برنا آن را منتشر كرده، اشاره كرد. او گفته: «آقاي رييسجمهور به عنوان رييس شوراي عالي امنيت كشور از هيچ نمايندهاي شكايت نكردند.» اصولگرايان درحالي دولتهاي يازدهم و دوازدهم را به نقدناپذيري متهم ميكنند كه كمتر روزي را در طول دوران رياست جمهوري روحاني ميتوان يافت كه تيتري در رسانههاي اين جريان عليه او و دولتش منتشر نشده باشد. جالب آنكه فعالان اين عرصه آزادي مطبوعات را نه در دولت سيدمحمد خاتمي بلكه در دوران پاستورنشيني محمود احمدينژاد خلاصه ميكنند در حالي كه فعالان سياسي و مطبوعاتي آن روزها را «خزان مطبوعات» نام نهادهاند. مهدي رحمانيان، مديرمسوول روزنامه شرق در همين زمينه گفته است: «اگر بخواهيم كارنامه 8 سال دولت احمدينژاد در زمينه آزادي مطبوعات را با يك عنوان ياد كنيم، بايد بگوييم «8 سال سياه.» در آن دوران پشت سر هم رسانهها تعطيل ميشدند. من اميدوارم هيچ وقت آن روزها تكرار نشود.» الياس حضرتي، مديرمسوول روزنامه اعتماد نيز در همين زمينه پيشتر در اظهاراتي طعنهآميز گفته بود كه در دوران احمدينژاد به طور مداوم بابت شكايتهاي مسوولان دولتي به دادگاه مراجعه كرده است.
با اين همه نه اصولگرايان اهل پاسخگويي به اين تناقضند و نه مشكلات مطبوعات در روزها و ماههاي اخير غيرقابل انكار ولي با اين حال به نظر ميرسد خداحافظي وطن امروز با دكهها و مخاطبانش دير زماني به طول نينجامد چرا كه اين روزنامه در سالهاي 92 و 95 نيز خبر تعطيلياش را اعلام كرد و دوباره با همان شكل هميشگي به عرصه برگشت كمااينكه سيدعابدين نورالديني، جانشين سردبير روزنامه وطن امروز در اظهاراتي كه مهر منتشر كرده، ابراز اميدواري كرده كه اين روزنامه دوباره برگردد تا بتواند «محبتهاي جريان انقلابي را جبران كند.» با اين حال بايد اميدوار بود تا زمان بازگشت دوباره اين روزنامه، مشكل كاغذ مطبوعات مطابق وعدههاي مسوولان دولتي حل شود تا در روزگار انفجار اطلاعات شبكههاي اجتماعي، مطبوعات ريشهدار يك به يك مجبور به ترك عرصه نشوند.