مظلوميت زنان
محمدتقي فاضلميبدي
اگر به دنبال بعد ديني و شرعي موتورسواري زنان باشيم بر اين باورم كه اين موضوع هم مانند ترك موتورنشستن و راندن ماشين است و بالنفسه هيچ مشكل شرعي ندارد. نشستن بر يك مركب چه ماشين باشد، چه موتور و دوچرخه تفاوتي ندارد؛ اگر در پي اثبات حرمت شرعي آن باشيد بايد دليل شرعي هم برايش داشته باشيد و اگر شك داشته باشيد، اصل بر برائت است و حليت.
كساني كه ميگويند اين فعل حرام است معلوم نيست بر چه اساسي اين حكم را صادر ميكنند، معلوم نيست در نظرشان چه تفاوتي وجود دارد ميان نشستن پشت موتور و نشستن پشت ماشين. اگر موضوع اين باشد كه ممكن است در كنار اين موضوع اشكالاتي ايجاد شود بايد گفت بله! ممكن است. اما در كنار هر امري ممكن است مشكلاتي به وجود آيد؛ مثل پارك يا خريد رفتن، يعني ايجاد احتمالي مفسده مختص به موتورسواري نيست، ممكن است مردها پشت ماشين بنشينند و تصادف منجر به مرگ پيش آورند، پس بگوييم رانندگيشان حرام است؟ وقتي نه دليل قانوني براي ممنوعيت موضوعي وجود دارد و نه دليل شرعي بنابراين نميتوان با آن مخالفت كرد.
آنچه ما در مورد حرام بودن و اشكال شرعي برخي فعاليتهاي خانمها ميگوييم ريشه تاريخي دارد. روزگاري هم امر قضاوت بر زنان حرام بود و حالا برخي از آقايان ميگويند كه اشكالي ندارد، روزگاري راي دادن زنان هم حرام بود و حالا ميگويند آمدنشان پاي صندوقهاي راي لازم است، روزگاري به نامزد شدن زنان براي انتخابات ايراد وارد ميكردند و حالا منعي ندارد. زنان در مجلس هم حضور دارند و به نظرم حتي نامزد شدنشان براي انتخابات رياستجمهوري هم منعي ندارد. در خانوادههايي كه عمده كار خانه بر دوش زنان است، اگر آن زن بتواند امور خانه و خريد را با سوار شدن بر موتور و دوچرخه راحتتر حل كند و در كنار آن بخشي از مشكل آلودگي هوا هم حل شود، چه اشكالي دارد؟ اينكه به جاي ماشين دوچرخه را انتخاب كند كه اصلا به نفع جامعه است. زماني بود كه وقتي بحث رفتن زنان به ورزشگاهها مطرح شد همه ميگفتند حرام است. حالا منع اين موضوع هم كمكم دارد برطرف ميشود.
واقعيت اين است كه به صورت معمول وقتي موضوعي به ميان ميآيد كه يكسويش خانمها هستند برخي از آقايان دادشان بلند ميشود كه اين حرام شرعي است! هيچ فكر نميكنند كه حرام شرعي بودن امري دليل ميخواهد، بايد بتوان برايش استدلال آورد. زنان از اين جهت در طول تاريخ مظلوم بودهاند.