نماد صلحخواهي
طبيعي است جنگطلبان امريكايي طرفدار تشنج وبحران درمنطقه نتوانند اورا تحمل كنند. تحريم ظريف به اين خاطر بود كه نقشه آتش افروزي تيم بي را كه چيزي جز كشتار و ناامني و بيثباتي را بر نميتابند نقش برآب كرد وآنان را درانظار بينالمللي رسوا كرد. تيم بي دركارنامه سياه وننگين خود چيزي جز كشتار بيگناهان وحمايت از تكفيريهاي آدمكش و بمب و ويراني ندارد.
حمايت از قاتلان جمال خاشقچي، با وجود مصوبه كنگره امريكا ،كمكهاي تسليحاتي به عاملين جنايت دريمن نشاندهنده اين است كه تابع هيچ قانون و عرف اخلاقي و انساني نبوده وفقط تاجر مرگ و وحشت و خون هستند.
مردم منطقه شاهد جنايتهاي آنان درسوريه وعراق ولبنان و يمن هستند. ظريف به عنوان سكاندار دستگاه سياست خارجي و زبان گوياي جمهورياسلامي ايران كه بارها مورد تاييد علني مقام معظم رهبري قرار گرفته است بيترديد بيش ازگذشته مبارزه منطقي و بيامان خود را براي افشاي توطئه ضد صلحخواهانه تيم آشوبطلب بي و هيات حاكمه مفتضح امريكا با قدرت ادامه خواهد داد و ما افسران جبهه ديپلماسي بيش از هرزمان ديگر در حمايت بيدريغ از وي كوشا خواهيم بود.
اقدام نابخردانه و نسنجيده امريكا بيش از گذشته باعث انزواي هيات حاكمه شد و ما متاسفيم كه اين نابخردان شأن وعظمت ملت بزرگ امريكا را چنين تحقير ميكنند. ما ضمن ابراز همدري با جامعه امريكايي اعم از نخبگان وسياستمداران وساير اقشار به علت عملكردهاي احمقانه ترامپ وتيم وي از آنان ميخواهيم با ايجاد كمپينهاي مختلف تيم آشوبطلب مستقردركاخ سفيد را بيش از گذشته رسوا نموده ونگذارند بيش از اين شأن ملت بزرگ ومتمدن امريكا كاسته شود.
ما از سياستمداران امريكايي قاطعانه ميخواهيم تا ديرنشده است نگذارند آشوبطلبان تيم بي منافع مردم امريكا را قرباني مطامع شرمآور خود كنند. منطقه بيش از هرزمان ديگر آماده انفجار هست وبايد با درايت وخردجمعي جلوي بروز اين فاجعه بزرگ را گرفت.
ظريف امروز به عنوان نماد قهرمان ملي در عرصه سياست خارجي و كسي كه با تمام توان خود سعي در جا انداختن منطق گفتوگو، صلح وآرامش وثبات و پايداري دربرابر بيخردي وجنگافروزي است بيش از گذشته مورد تاييد مردم و رهبري نظام است. ظريف درآينده به عنوان سمبل صلحخواهي و عدالتخواهي نام درخشان او در اذهان تاريخي مردم دنيا باقي خواهد ماند.
مرجعيت رسانهاي كجاست؟
در يك مورد گزارش ساختگي و نادرستي را منتشر كند كه در پي اهداف خاصي عليه كشور باشد و آن گزارش مقبول واقع شود. اين اتفاق به معناي لرزان كردن پايههاي امنيت ملي كشور و دادن اختيار آن به بيگانگان است.
چرا چنين شده است؟ چند عامل را برميشمارم.
اول از همه مساله دادرسي و دسترسي به وكيل در همه پروندههاست. اگر وكيل از لحظه بازداشت ارتباط مستقيمي با متهم داشته باشد، طبعا چنين مواردي رخ نميدهد. يا اگر هم چنين مواردي به دروغ ساخته شود، از طرف افكار عمومي پذيرفتني نخواهد بود و وكلا ميتوانند بر دروغ بودنش شهادت دهند. پس بياييد صريح و روشن و بدون قيد و بند، حق دسترسي به وكيل را براي متهمان در همه پروندهها آزاد كنيم.
دوم فقدان آزادي رسانه است. تا گفته ميشود فقدان آزادي رسانه، فوري ميگويند وجود دارد! آزادي رسانه نوشتن خبر زلزله و سيل و سخنراني اين و آن نيست. آزادي رسانه يعني داشتن امنيت در انتشار اينگونه موارد و فقدان ممنوعيت در بيان اين موارد.
رسانهاي كه ميتواند وزير خارجه را متهم به اقدامات ناصوابي كند، چرا نميتواند از اين گزارشها تهيه و منتشر كند؟ چرا به جاي اين كار، اعترافات تلويزيوني را پخش ميكند كه دير يا زود پته آن روي آب ميافتد؟ قضيه آن قدر مهم است كه هنوز هم رسانههاي داخلي شهامت پرداختن به مسالهاي كه ميليونها نفر ديدهاند را پيدا نكردهاند. آيا بايد انتظار داشته باشند كه مردم به مرجعيت رسانههاي داخلي ايمان بياورند؟
عامل سوم: فقدان پاسخگويي است. اكنون اين خبر منتشر شده، راست يا دروغ، آثار ويرانگري در اعتماد به نهادهاي رسمي و ارتباطي ايجاد كرده است. ولي آيا هيچ كس پاسخگو خواهد شد؟ از هيچ كس سوال ميشود كه پاسخ دهد؟ خوب همين امر موجب ميشود كه ديگران نيز اطمينان خاطر پيدا كنند و همين اقدامات را انجام دهند.
بنده گمان ميكنم كه مسوولان عالي كشور رضايتي به وقوع اين رخدادها ندارند، دلايلم براي اين ادعا كم نيست، تجربه شخصي خودم گواه اين ادعاست، ولي نميدانم چرا بايد چوب ندانمكاري عدهاي را مردم و حكومت بخورند. حالا فرض كنيد كه قاتلان شهيد روشن شناخته نميشدند. آيا از اقتدار نهاد مربوط كاسته ميشد؟ آن كشور حامي تروريستها كه ميداند، مساله چيست؟ به علاوه فرض كنيم كه اعتبار آن نهاد كم ميشد، بهتر است از اينكه اكنون همه اعتبارها را با سوال مواجه كند. مديراني كه منافع كوتاهمدت خود را به منافع بلندمدت كشور و مردم ترجيح ميدهند، چنين دستهگلهايي را به آب ميدهند.
اين حوادث نشان ميدهد كه حل مسائل كشور در گرو انتخاب افراد خوب يا بد نيست، اگرچه اين انتخابها مهم است. مشكلات كشور ريشه ساختاري و مقرراتي دارد اگر آنها را حل كرديم، افراد نيز به نسبت درست عمل خواهند كرد، در غير اين صورت هرازگاهي با اين اتهامات مواجه خواهيم شد و بعد بايد غصه بخوريم كه چرا ادعاهاي ما را درباره فلان جاسوس و بهمان مجرم كسي باور نميكند. با گاندو نميتوان اين مشكلات را حل كرد.