• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4435 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۱۷ مرداد

درجست‌وجوي مرجعيت از دست رفته

جلال خوش‌چهره

رسانه‌هاي مكتوب ما مثل روزنامه‌ها دچار يك بحران هويت و اعتبار شده‌اند آن هم به دو دليل. دليل اول دست‌ بسته بودن روزنامه‌ها در عصر تكنولوژي و ارتباط در بيان آزاد چرايي و چگونگي اتفاقات و رمزگشايي از‌ آنها است و دليل دوم رقابت جدي اين رسانه با فضاي مجازي است. اگر در گذشته اتاق‌هاي خبر جايي بودند كه سردبيران و بدنه تحريريه در آنجا به سرعت از اخبار آگاه مي‌شدند و هميشه در دريافت خبر و توزيع آن پيشتاز بودند، امروز فضاي مجازي باعث شده است كه مردم عادي زودتر از عوامل رسانه به اخبار دسترسي پيدا كنند. در نتيجه نيازهاي خبري مردم تا حدي در فضاي مجازي تامين مي‌شود و منجر به اين شده روزنامه‌ها اين جايگاه خود را از دست بدهند. آنچه روزنامه‌ها را همچنان پايدار نگه مي‌دارد، همان توانايي آنها براي بررسي چرايي و چگونگي اتفاقات است كه آنها را از فضاي مجازي متمايز مي‌كند و به ‌آنها درجه اعتبار و مرجعيت مي‌دهد. اما متاسفانه امروز در روزنامه‌هاي خود با دو مشكل روبرو هستيم؛ يكي دست‌بسته بودن روزنامه‌نگاران است كه يعني ساختار حاكم بر فضاي مطبوعات اجازه نمي‌دهد روزنامه‌نگاران با دست باز به رمزگشايي از اتفاقات بپردازند و نكته دوم اينكه ما دچار وضعيتي شده‌ايم كه طبق آن دوران روزنامه‌نگاري تجربي را مي‌گذرانيم كه باعث شده نگاه مردم به روزنامه‌ها با ظن و ترديد همراه باشد. اما در طي اين سال‌هاي اخير كه فضاهاي مجازي جاي خود را در ميان مردم پيدا كرده‌اند، روزنامه‌ها همچنان به اين دليل چاپ مي‌شوند و به خاطر واژه‌واژه‌هايي كه منتشر مي‌كنند جايگاه حقوقي، مرجعيت و اعتبار خود را دارند. اما آيا آنها مي‌توانند همچنان احياكننده مطالبات مخاطبان خود باشند و رخدادها را رمزگشايي و چرايي و چگونگي آنها را بررسي كنند؟ خوب يا بد بخش زياد نيروي ما در تحريريه‌ها نيروهاي تجربي هستند و في‌البداهه وارد بدنه شده‌ و آموزش نديده‌اند. خبرنگارهاي ما حداقل بايد بارحقوقي و جايگاه حقوقي خود را درك كرده تا بتوانند سوژه‌ها را مطرح كنند. با همين فضا مي‌توان سوژه‌هاي زيادي را مطرح كرد و از آنها گفت اما بسياري از خبرنگاران به دليل عدم آگاهي سراغ اين فضاها نمي‌روند و اين مساله نياز به آموزش دارد. با اين حال معتقدم علاوه بر اين مشكل بايد همسو با تشكر و تمجيدهايي كه مسوولان در روز خبرنگار از خبرنگاران و جايگاه و رسالت او مي‌كنند، به همان اندازه ظرفيت آنها را افزايش دهند تا روزنامه‌نگاران بتوانند در انتخاب و پيگيري سوژه دست‌شان باز باشد، يعني از هر دو سو دچار مشكل هستيم. مثلا همين مساله موتورسواري زنان. ديوان عدالت مي‌گويد زنان مي‌توانند موتور برانند و يك مرجع تقليد مي‌گويد كه نبايد سوار شوند و اشكال شرعي دارد. حال آيا روزنامه‌ها مي‌توانند به اين بحث و سوژه روز از هر دو ديدگاه نگاه كنند و هر دو طرف را نقد و بررسي كنند؟ آيا همكاران من فرصت پرداختن به هر دو نظر را دارند؟ به نظرم كه پاسخ منفي است و آنها تا حدامكان محتاطانه عمل مي‌كنند. اگر چنين مباحثي در روزنامه مطرح شود بسيار جذاب است و خبرنگاران ما هم اين سوژه‌ها را مي‌بينند اما براي ورود به آنها آيا احساس امنيت مي‌كنند؟ يك روزنامه‌نگار بايد بداند كه مي‌تواند در چارچوب حقوقي بنويسد و مخالفش هم مي‌تواند در همان چارچوب حقوقي به او پاسخ بدهد. خبرنگاران مي‌بينند و اصلا كار خبرنگار و روزنامه‌نگار ديدن است اما آيا مي‌تواند به همان وزن و ماهيت شعار مبارزه با فساد به اين مسائل بپردازد؟ به نظرم خبرنگاران مجبورند محافظه‌كاري كنند، چون نه امنيت شغلي دارند و نه تامين هستند و جز در روز خبرنگار با آنها به مهرباني برخورد نمي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون