درباره داستان «گلدان جادويي» به كوشش مارگريت سيلف و ترجمه غلامعلي براتي
داستانهايي براي همه
امير مهنا
يكي از داستاننويسان بزرگ امريكاي لاتين در جايي گفته است كه سينه هر آدم در كره زمين آكنده از داستانهاي ناگفته و نانوشته است. در ميان داستانهايي كه گاه در اين سو و آن سو از نويسندگان صاحبنام اقصا نقاط جهان ميخوانيم، داستانهايي هم هستند كه ميتوان از آنها به عنوان داستان سايه نام برد. داستانهايي كه حتي ممكن است از ادبيات رسمي يك كشور بيشتر خواننده داشته باشد. يكي از انتقاداتي كه معمولا از داستاننويسي مدرن ميشود اين است كه به شدت از معنا تهي شده و كل توان خود را صرف تكنيكهاي متداول در نويسندگي ميكند. كساني كه به ادبيات معناگرا اعتقاد دارند هنوز هم خواندن داستانهاي پندآموز را به عنوان بخشي از معنابخشي به ادبيات به رسميت ميشناسند و درصدد زنده نگه داشتن آن هستند. افرادي چون«مارگريت سيلف» كه سالها از وقت و انرژي خود را صرف جمعآوري اينچنين داستانها كرده است. همانگونه كه در پشتنويس اين كتاب هم ميخوانيم در داستانهاي پندآموز ميتوان جهان را جاري و ساري ديد. برخي از اين داستانها به ما ميگويند «كه» هستيم و چگونه به اينجا رسيدهايم. برخي ديگر ما را راهنماييميكنند كه چگونه زيستي داشته باشيم، چه مناسباتي با هم برفرار كنيم و چگونه با غمها و شاديهاي زندگي روبهرو شويم. كموبيش تمام آنها در سطوح مختلف و متفاوت ما را به خود مشغول ميكنند. از شادي كودكي به وقت خواب و كنكاش در ذهن فردي بالغ گرفته تا سفر به ژرفترين رازهاي حيات. بايد گفت تا جايي كه اونسان به معناي زندگي و دنياي خود انديشيده، بخش عمده كشف او با روايت داستان همراه بوده است. در قصهگويي، شعف طبيعي اونسان از شنيدن حكايتها، دست در دست تمناي توانمند او به شناخت هر چه بيشتر خود منجر شده است. بسياري از افراد گمان ميكنند كه داستانهاي پندآموز مخصوص بخش خاصي از كشورهاي جهان است با وجود اينكه افرادي مانند سيلف درصدد نهادينه كردن اين تفكر هستند كه رد پاي چنين داستانهايي هنوز هم در پيشرفتهترين كشورهاي دنيا هم قابل مشاهده است. اين كتاب گلچيني از قصههاي پندآموز مختلف در جهان است. چنين داستانهايي صرفنظر از هر مقوله ديگري نوشته يا روايت شدهاند تا لذت خواننده يا شنونده را موجب شوند و «گلدان جادويي» مجموعه زيبايي است كه ما را به زواياي كهن انديشه پيشينيان ميبرد. قصههايي بسيار كوتاه و در مواردي بينهايت دلنشين. مارگريت سيلف تلاش كرده كه خرد جمعي ملل مختلف را در قالب قصههاي پندآموز روايت كند. اين كتاب از چگونه زيستن ميگويد و از چگونگي پيوند ميان ما. از سادهترين داستانهاي كودكانه تا كنكاش در اذهان مردو زن و گاهي سفر به ژرفاي اسرارآميز زندگي. براي آشنايي بيشتر با درونمايه و ساختار اين كتاب خواندن ويژه يكي ازداستانهاي بومي يكي از مناطق جهان را توصيه ميكنيم. نكته قابل توجه در اين داستان، وجه نمادين و شباهتهاي زياد به قصههاي سنتي كشور ماست. نام اين
داستان «مرواريد» است.