اين يك عادت قديمي است. شيخ اصولگرا همان قدر كه دهه 70 منتقدي سرسخت عليه اصلاح و اصلاحات بود به همان اندازه با روي كار آمدن «مهرورزان عدالتمحور» عقب نشست و به نظاره و حمايت توامان مشغول شد اما «اعتدالگرايان» كه روي كار آمدند با وجود اينكه خاستگاه رييس اين جماعت اصولگرايي قم بود، باز هم چون نسبتي سببي با اصلاحطلبان داشت، مقبول نيفتاد. پس سكوت شكست و انتقادات بيپرده آغاز شد.
آيت الله محمد يزدي پس از اتمام دوران 8 ساله سيدمحمد خاتمي ازجمله روحانيون موثر قم و حوزه بود كه بالاخره در جدال ميان انتخاب علي لاريجاني و محمود احمدينژاد، تسليم انتخاب ساكن جوان «بهشت» شد و وقتي ورق برگشت و محمود احمدينژاد از چپ تا راست اصولگرايان تبري جست با اينكه زبانها آرام آرام به انتقاد باز شد اما يزدي باز هم سكوت كرد تا زماني كه «معجزه هزاره سوم» استراتژي «خانهنشيني» را برگزيد. همان زمان بود كه شيخ محمد يزدي به ديدارش رفت و پس از آن ديدار -كه مشروح آن سال 96 و قريب به 6 سال بعد منتشر شد- به اين نتيجه رسيد كه رييسجمهوري ميخواهد، رهبري را تضعيف كند. 2 سال بعد از آن و با روي كار آمدن حسن روحاني، بار ديگر آيت الله يزدي استراتژي سكوت را تغيير داد و لب به انتقاد گشود؛ انتقاداتي كه تنه به تنه حمله و تخريب ميزد. از همين روي اينكه بعد از 6 سال بار ديگر آيتالله محمد يزدي، حسن روحاني را با تغيُر خطاب قرار دهد، نه تازه است و نه عجيب. اما آنچه روز گذشته رخ داد، صحبتهاي منتسب به شيخ اصولگرا بود كه هم در رسانههاي رسمي و هم در فضاي مجازي منتشر شد و اين بار مخاطبان ديگري داشت كه تا اين زمان هرگز روي سخن يزدي قرار نگرفته بودند؛ يكي از اين مخاطبان «مخاطب جديد همه انتقادها» است. انتقاد از قاضيالقضات سابق يادآور رويكرد و رفتار شيخ محمد يزدي با احمدينژاد است. البته او تنها فقيه شوراي نگهبان نيست كه همكارش در اين نهاد نظارتي را نقد ميكند بلكه گويا تغيير و تحولاتي باعث شده، آيتالله آمليلاريجاني از خط قرمزهاي فرضي خارج شده و قابليت نقد پيدا كند؛ خواه اين نقد از سوي حوزه باشد يا از تريبون صداوسيما. مخاطب بعدي اما روحانياي بود كه تهديد شد اگر اعلام مرجعيت كند، آخر و عاقبت خوشي در انتظارش نيست؛ تهديدي كه در نوع خود بيسابقه به نظر ميرسد كه امري همچون «مرجعيت» كه عمدتا پذيرش توده مردم در آن تاثير بسزايي دارد اين بار انحصاري جلوه كرده است.
عدم كفايت رييسجمهوري
از قم كليد ميخورد؟!
فريد مدرسي، روزنامهنگاري كه اتفاقا ارتباط نزديكي با حوزه و حوزويها دارد، صبح ديروز در كانال تلگرامي خود بخشي از صحبتهاي محمد يزدي، رييس جامعه مدرسين و عضو فقهاي شوراي نگهبان را منتشر كرد و به نقل از منبع «ارگان اساتيد و نخبگان بسيجي حوزه» مدعي شد كه يزدي يكشنبه هفته گذشته در ديدار با مسوولان بسيج اساتيد و نخبگان حوزه علميه قم چنين سخن گفته است: «چطور كسي كه تنفيذ ولايت را دارد، جرات كرده و كارهاي خلاف امر رهبري را ميكند؛ مثل مخالفت درباره فضاي مجازي و... اگر نميتواني مملكت را اداره كني، برو كنار. اين برو كنار را چه كسي بايد بگويد؛ در درجه اول حوزه بايد بگويد. بعد از نظر قانوني بايد ديوان عالي قضايي بگويد. بعدش هم مجلس بگويد ولي متاسفانه ميبينيم، مجلس هم وضعيت ديگري دارد!»
حمله به رييسجمهوري از سوي قمنشينان اتفاق بديعي نيست. بارها اين اتفاق به خصوص زماني كه پاي موضعگيريهاي مصلحانه حسن روحاني در زمينههايي چون فضاي مجازي، حجاب، قانون اساسي يا مفاهيمي از اين دست در ميان باشد به وفور ديده شده است. اين بار هم يكي از دلايل اين حمله تند و تيز، موضوع تكراري فضاي مجازي است. البته صحبتهاي آيتالله يزدي كه سال 92 و 96 يكي از فقهايي بوده كه صلاحيت حسن روحاني را براي رياستجمهوري تاييد كرده، تلويحا به موضوع «عدم كفايت رييسجمهوري» نيز اشاره دارد. چه آنكه در خلال صحبتهايش تاكيد كرده بايد همه چيز ابتدا از حوزه شروع شود و درنهايت مجلس وارد عمل شود كه به نظر ميرسد، اشارهاي به ظرفيت قانون اساسي در مورد عزل رييسجمهوري است. اشارات آيت الله يزدي اين سوال را ايجاد كرده كه آيا قرار است «عدم كفايت رييسجمهوري از قم آغاز شود؟!»
از سويي نميتوان ناديده گرفت كه رويكرد رهبري همواره حمايت از دولتهاي وقت بوده؛ چه آنكه آيتالله خامنهاي به خصوص در خرداد ماه 96 به اين موضوع تاكيد كردند كه «هميشه از همه دولتها كه بر سر كار هستند حمايت ميكنم؛ امروز هم همينجور است، بعد از اين هم انشاءالله تا زنده هستيم همينجور خواهد بود» همچنين علاوه بر اين رويكرد با توجه به شرايط «جنگ رواني و اقتصادي» ايشان همواره از دولت حمايت كرده و معتقد به برقراري آرامش و انسجام توامان بودهاند كه باعث شده در بيانات و رويكرد ايشان رد و نشاني از مخالفت با دولت نباشد.
چرا سكوت 10 ساله شكسته شد؟
آيت الله محمد يزدي در بخش ديگري از سخنان خود به رييس سابق قوه قضاييه كه اين روزها هم همكار يزدي در شوراي نگهبان است و هم در راس مجمع تشخيص مصلحت نظام قرار دارد، اشاره كرده و گفته است:«هر چند در مسالهاي نظر ولي فقيه خلاف عقيده من باشد، موظفم كه اطاعت كنم؛ چون ضررش كمتر از شكستن حرمت ولايت و حاكميت است. فلاني ميگويد اگه اين كار را نكنيد، نجف ميروم! خب برويد، آيا با رفتن شما قم به هم ميخورد؟ شما در قم بودنتان هم خيلي موثر نبود؛ چه رسد كه نجف برويد. رييس دفتري كه ۱۰ سال جاي مهمي را اداره كرده، دستگير ميشود، بعد اعتراض ميكند كه چرا گرفتيد؟! به اسم مدرسه علميه، كاخ ساختند! آيا ارث پدرت بود؛ از كجا آوردي ساختي؟»
يزدي كه همواره در 10 سال گذشته از حاميان جدي رييس قوه قضاييه بوده اين بار در خلال صحبتهايش به خبري اشاره ميكند كه چندي پيش منتشر و به سرعت تكذيب شد. هفته گذشته بود كه خبر آمد آمليلاريجاني به رهبري نامهاي نوشته و نسبت به بازداشت اكبر طبري گلايه و البته تهديد كرده كه به نجف مهاجرت ميكند. البته روابط عمومي مجمع تشخيص مصلحت نظام ساعاتي بعد اين خبر را تكذيب كرد. از همين روي به نظر ميرسد كه يزدي تهديد مهاجرت به نجف را در سخنراني روز يكشنبه پاسخ داده است. آيت الله يزدي همچنين به ساختن مدارس مذهبي از سوي آيتالله آمليلاريجاني در قم اشاره دارد كه گفته ميشود با هزينههاي هنگفت تاسيس و اداره شده و البته اين روزها فريمهاي عكسي از آن در فضاي مجازي دست به دست ميشود و صحبت از آن نقل برنامههاي تلويزيوني است!
اما پرسش اينجاست كه فارغ از درست يا غلط بودن انتقادات آيتالله يزدي به آمليلاريجاني چرا اين فقيه شوراي نگهبان كه در ساختار سياسي از حوزه اختيارات و قدرت كمي هم برخوردار نيست پس از 10سال رياست آملي بر قوه قضاييه زبان به انتقاد گشوده است؛ انتقادي كه در مورد برخي ديگر از همراهان آمليلاريجاني طي اين سالها همچون سيدابراهيم رييسي كه سالها معاون اول سپس دادستان كل كشور بوده نيز مطرح است كه چرا با وجود اينكه در جريان برخي فسادهاي صورت گرفته از سوي اطرافيان آمليلاريجاني بودند اما باز هم سكوت كردند.
اما يزدي تنها كسي نيست كه پيكان انتقادات را به سمت آمليلاريجاني گرفته است. به تازگي صداوسيما نيز تابوشكني كرده؛ آن هم در مورد چهرهاي كه همواره از نقد مبرا بود. آنجا كه 3 مجري برنامه «پايش» با طعنه و كنايه از احضار و بازداشتشان با دستور رييس سابق قوه قضاييه صحبت كردند، روحانياي به صراحت در برنامهاي در شبكه افق از فساد برخي اطرافيان آمليلاريجاني گفت يا حتي در برنامه وحيد يامينپور، مجري اصولگراي صداوسيما محمدعلي وكيلي، نماينده مجلس از اينكه قوه قضاييه بالاخره از «خطوط قرمز نانوشته» خارج شده، ابراز خوشحالي كرد.
درست از جايي كه محمود احمدينژاد عليه خانواده لاريجاني به پا خاست و «يكشنبه سياه» مجلس را رقم زد، حواشي در مورد به خصوص آمليلاريجاني نيز بر سر زبانها افتاد. شايعاتي در مورد خانواده او و ارتباط فرزندش با خارج از كشور يكي از اين شايعات بود. همچنين در مجلس دهم نيز محمود صادقي باعث شد كه بحث ۶۳ حساب بانكي ۱۰۰۰ ميلياردي به نام رييس وقت قوه قضاييه تا مدتها در رسانهها مطرح شود و سوالاتي در مورد استفاده از بيتالمال را به وجود آورد. همچنين رهبري در تير ماه گذشته در ديداري با مسوولان قوه قضاييه، اقناع افكار عمومي را در برخورد دستگاه قضا با مصاديق فساد اقتصادي ضروري خواندند و تاكيد كردند:«وقتي مفسدي را محاكمه و مجازات كرديد، روشن و مستدل و هنرمندانه براي مردم تبيين كنيد تا مردم صحت عملكرد شما را احساس كنند و تهديدات به فرصت تبديل شود.» كه اين اشاره نشان ميدهد خلأ و خللي در اين زمينه وجود داشته كه مورد تاكيد رهبري قرار گرفته است.
با نگاهي به برخي حواشي ايجاد شده در مورد رييس سابق قوه قضاييه و البته دستگيري اكبر طبري به جرم فساد اقتصادي اظهارات روز گذشته يزدي اين سوال را ايجاد كرد كه آيا انتقادات تند فقيه شوراي نگهبان، نشاني از تاييد اين حواشي دارد؟! و البته سوال مهمتر اينكه اگر خللي در عملكرد رييس وقت قوه قضاييه وجود داشته چرا اين سكوت 10 ساله بعد از كوچ او به مجمع تشخيص مصلحت نظام آغاز شده است؟!
مخالفت با مرجعيت حق كيست؟
آيت الله محمد يزدي در بخش ديگري از اين سخنان، آيتالله محمدجواد علويبروجردي را خطاب قرار داده و گفته:«بعضي اگر يك روزي رسما اعلام مرجعيت كنند، اگر زنده باشم، رسما جلويش را ميگيرم و اعلام رسمي هم ميكنم؛ واقعا در حوزه چه كسي بايد با اين مساله برخورد كند؟! نوه مرجع بودن كه دليل شرعي براي مرجعيت نيست؛ كسي نگفته هر جا فلاني نوه مرجع شد، ميتواند مرجع باشد... اگر كسي توان علمي او محرز نشود و وارد اين عرصه شود، مجبور ميشوم رسما اعلام كنم كه ايشان حق ادعاي مرجعيت ندارند؛ چون هيچ جايي توان علمي او را تاييد نميكند؟ مگر ميشود هر روز يك نفر ادعاي مرجعيت كند. اگر چنين فردي تابلو هم بزند، تابلويش را پايين ميآوريم؛ هيچ تعارفي هم نداريم چون مرجعيت نميتواند بازيچه باشد. چهار، پنج مرجع داريم كه از طرق شرعي مرجع شدهاند، كافي هستند...».
آيتالله سيدمحمدجواد علوي طباطباييبروجردي، معروف به آيتالله سيدمحمد جواد علويبروجردي متولد 1330 است كه پدرش از شاگردان و داماد آيتالله سيدحسين بروجردي از مراجع تقليد شيعه است. نوه دختري آيتالله بروجردي بعد از اتمام تحصيلات متوسطه از تهران به قم مهاجرت كرد و از سال 48 تحصيل حوزوي در قم را آغاز كرد. آيتالله سيدمحمدجواد بروجردي كه توليت بيت آيتالله بروجردي را برعهده دارد، سال 97 با انتشار توضيحالمسائل رسما مرجعيت خود را اعلام كرد. او يكي از روحانيون نوانديش است كه به استفاده از بودجه دولتي براي حوزهها نقد داشته و برخي اظهارنظرهاي او در زمينه حقوق شهروندي يا در حوزه فرهنگي حواشي برايش ايجاد كرده است. اما مخالفت شيخ محمد يزدي با اعلام مرجعيت اين روحاني چه دليلي دارد؛ آن هم امري كه بيش از آنكه حاكميتي باشد، امري مردمي است و نيازمند تاييد توده مردم؟
تكذيب و تاييد تلويحي
وجه مشترك هر 3 نفري كه با انتقادات آيتالله يزدي روبهرو شدند؛ روحاني بودن آنهاست. ويژگي مشتركي كه اين سوال را ايجاد ميكند كه آيا در مناسبات قدرت، اتفاق جديدي رخ داده كه به يك باره و در يك سخنراني فارغ از مقام و منصب سياسي 3 نفر از روحانيوني كه خاستگاه همگي قم بوده مورد هجمه از سوي يكي از موثران حوزه علميه قم قرار ميگيرد؟
البته مدير روابط عمومي جامعه مدرسين حوزه علميه قم پس از انتشار سخنان منتسب به آيتالله يزدي اين متن را تكذيب كرد. حمزه قرباني گفته است:«بارها اعلام كردهايم كه تنها مرجع اخبار مربوط به آيتالله يزدي، رييس جامعه مدرسين، پايگاه اطلاعرساني اين تشكل است. سخناني كه امروز در فضاي مجازي به آيتالله يزدي منتسب شده است، سنديت ندارد و تنها مرجع معتبر در اين زمينه، پايگاه اطلاعرساني جامعه مدرسين است».
با اين حال آيتالله ناصر مقتدايي از اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم تلويحا اين سخنان را تاييد كرده و به «ايرناپلاس» گفته است كه «در مرداد ماه جامعه مدرسين معمولا جلسهاي ندارد» كه البته صحبتهايي كه از يزدي منتشر شده به نظر نميرسد مربوط به سخنراني در جلسه جامعه مدرسين و در ميان اعضا باشد. با اين حال به نظر ميرسد، محتواي سخنان يزدي مورد تاييد مقتدايي نيز هست و گويا پيش از اين نيز شنيده شده است چراكه مقتدايي گفته «آقاي يزدي اينگونه مطالب را كه در ذهنشان بود گاهي در جلسات جامعه مدرسين مطرح ميكردند و حالا علني آن را بيان كردهاند. اگر با من مشورت ميشد، ميگفتم طرح علني اين مسائل به مصلحت نيست ولي حالا خودشان صلاح ديدند ولي من در اين قضيه به طور كلي وارد نميشوم».
مقتدايي البته به سكوت طولاني در مقابل اقدامات آمليلاريجاني نيز واكنش نشان داده و گفته:«به نظرم همين شخص اگر كار خلافي داشته، اگر صلاح ميدانستند، همان وقت تذكر ميدادند ولي اگر صلاح نميدانند و سكوت كردند بايد هميشه سكوت كنند.»
دين مردم را از آنان گرفتيد
همزمان با انتشار سخنان آيتالله يزدي، محمدرضا زائري نيز در پستي اينستاگرامي نسبت به بخشي از صحبتهاي يزدي در مورد آيتالله بروجردي واكنش نشان داد و نوشت:«راستش اگر تا حالا ترديدي هم در شايستگي حضرت آيتالله علويبروجردي داشتم با صحبتهاي آقاي يزدي اطمينان كامل پيدا كردم كه مرجع آينده ما حضرت آيتالله علويبروجردي هستند و مورد اقبال قرار خواهند گرفت!» او همچنين در خلال اين يادداشت تاكيد كرد:«تاكنون فكر ميكرديم آقايان از جامعه بيخبرند و از ميزان محبوبيت و جايگاه اجتماعي خود در افكار عمومي اطلاعي ندارند اما الان معلوم شده كه اصلا از تاريخ روحانيت و حوزههاي علميه نيز آگاه نيستند! در طول قرنها، كجا مرجع تقليد مردم با دستور و فرمايش تعيين شده؟»
زائري در پايان نيز به ارتباط حوزه با مردم اشاره كرده و نوشته است:«آقايان شما كه همه چيز را نابود كرديد! دين مردم را از آنان گرفتيد و باورهاي مردم را به باد داديد! شما را به خدايي كه ميپرستيد، بگذاريد همين چهار نفر و نصفي كه تقليد ميكنند و خمس ميدهند و التزام ديني دارند براي آينده اسلام باقي بمانند.»
ايجاد تنش براي نظام و حوزه و روحانيت
مرتضي جواديآملي يكي ديگر از چهرههاي حوزوي نيز به صحبتهاي آيتالله يزدي واكنش نشان داد و گفت:«اينگونه صحبتها جز ايجاد تنش براي نظام و حوزه و روحانيت نخواهد داشت و فكر نميكنم دامن زدن به اين صحبتها بتواند خيلي موثر باشد... برخي صحبتها صرفا جنبه سياسي دارد و نه تنها در جهت سازندگي نظام و كشور نيست بلكه مفيد هم نيست.» اين مدرس حوزه علميه قم به «جماران» گفت:«فصل اين جور ادبيات و سخن گفتنها تمام شده و بايد در جهت اصلاح ساختار حرف زد و ادبيات هم بايد با اين فضا سازگار باشد.»
تندروي آيتالله يزدي به روحيات او بازميگردد
محسن غرويان، استاد حوزه نيز در واكنش به سخنان آيتالله يزدي گفت:«مقداري از تندرويهاي آيتالله يزدي به روحيات ايشان برميگردد. به هر حال لحن كلمات و انتقادات بعضي از علما تند است.» او به «جماران» گفت:«رييسجمهور در اين مملكت راي مردم و تنفيذ رهبري را دارد. ضمن اينكه مخالفت صريح و آشكاري هم از سوي ايشان با رييسجمهور صورت نگرفته است. لذا اين اظهارات آقاي يزدي قابل انتقاد است و فكر ميكنم ايشان نيز بايد تابع نظريات رهبري و قانون كشور باشند. با اين اظهارات جز تشويش اذهان عمومي و به هم ريختن اخلاقيات اجتماعي چيز ديگري حاصل نخواهد شد... مردم در راي خود در انتخابات خبرگان رهبري و مجلس شوراي اسلامي نشان دادند كه اين نوع ادبيات و فرهنگ تند و تيز افراطيگري را نميپسندند.» غرويان ادامه داد:«متاسفانه بعضي از اين افراد تندرو و افراطي به نام انقلابيگري حتي فرمايشات مقام معظم رهبري را ناديده ميگيرند و ميخواهند كه جلوتر از ايشان حركت كنند. تجربه گذشته نشان داده كه اينها نه تنها اثري ندارد بلكه نتيجه معكوس دارد.» او با اشاره به بخش ديگري از اظهارات آيتالله يزدي درباره آيتالله محمدجواد علويبروجردي گفت:«نميشود جلوي مرجعيت كسي را گرفت، مرجعيت مقامي است كه رابطه مستقيم با توده مردم دارد. مردم وقتي قلبا به علم و تقواي شخصي رجوع كنند آن شخص مرجع ميشود...».
شائبه رقابت
علي مطهري، نماينده تهران و عضو فراكسيون اميد نيز در واكنش به انتقادات آيتالله يزدي از آيتالله آمليلاريجاني به «اعتمادآنلاين» گفت: «مطرح شدن اين حرفها از سوي روحانيون و مقامات عالي كشور خوب نيست. بهتر است روحانيون انتقاداتشان را خصوصي مطرح كنند. مطرح شدن اين صحبتها در فضاي رسانهاي بر روحيه مردم اثر ميگذارد و شائبه رقابت بين آنها- آيتالله يزدي و آيتالله آمليلاريجاني- را ايجاد ميكند.»
مطهري همچنين درباره بخش ديگري از انتقادات آيتالله يزدي، مبني بر اينكه رييس سابق قوه قضاييه رفتن به نجف به دليل دستگيري رييس دفترشان را تكذيب كردهاند، گفت: «وقتي ايشان تكذيب كردهاند، بايد اعتماد كنيم.»