خبرهايي از مرگهاي ناشي از ابتلا به تب كريمه كنگو به گوش ميرسد و اين در حالي است كه محمد زينلي- كارشناس ارشد مركز مديريت بيماريهاي واگير وزارت بهداشت گفته است خوشبختانه ميزان كشندگي اين بيماري در اين مقطع سال نسبت به سال گذشته كاهش پيدا كرده كه نشاندهنده عملكرد خوب پزشكان در شناسايي و درمان اين بيماري است.
در همين حال سازمان جهاني بهداشت (WHO)، ويروس تب خونريزيدهنده موسوم به كريمه كنگو كه احتمال مرگ ناشي از آن بالاي ۳۰درصد تخمين زده شده را به عنوان يكي از ۱۰ بيماري خطرناك تهديدكننده سلامت در جهان معرفي كرده و با توجه به مسري و كشنده بودن اين بيماري لازم است كه مردم هم توصيههاي بهداشتي را جدي بگيرند.
با اين حال از گوشه و كنار ايران خبرهايي ميرسد كه مواردي از ابتلا به تب كريمه كنگو شناسايي شده است يا دفن جسدي در حال قرنطينه شديد انجام گرفته است. براي نمونه مديركل دامپزشكي خراسان رضوي به ايسنا گفت: خوشبختانه در استان خراسان رضوي تنها پنج تا شش مورد مبتلا به تب كريمه كنگو شناسايي شده و تلفات انساني نداشته است، اما در ساير نقاط كشور گزارشهايي از تلفات انساني گزارش شده كه اين موضوع سبب نگراني ما شده است. در همين حال سيدراشد جزايري رييس مركز بهداشت چهارمحال و بختياري از شناسايي دو كانون تب كريمه كنگو در اين استان خبر داده و افزوده است: اين دو كانون در منطقه عشايري گلوگرد بروجن بودند كه سمپاشي و اقدامات بهداشتي براي اصطبلها و محلهاي نگهداري دام انجام شده است.همچنين محمد زينلي- كارشناس ارشد مركز مديريت بيماريهاي واگير وزارت بهداشت با بيان اينكه از سال ۷۸ تا پايان سال ۹۷، حدود ۱۴۲۴ مورد قطعي ابتلا به اين بيماري داشتيم، اظهار كرده است: در سال ۸۹ و ۹۶ بيشترين مورد گزارش شده و امسال تخمين ميزنيم بالاي ۱۰۰مورد ابتلا داشته باشيم. موارد مرگ در سال ۹۶ با توجه به ۱۵۵ مورد ابتلا، ۸ مورد بود؛ يعني ميزان كشندگي به ۵ درصد رسيد، ولي سال گذشته اين رقم به ۱۰ درصد افزايش يافت.
وي با بيان اينكه در استانهاي سيستان و بلوچستان، خراسان رضوي، كرمان، اصفهان و فارس بيشترين موارد ابتلا را داشتهايم، عنوان كرده است: تهران از سال ۷۸ تا ۹۷ تعداد ۲۰ مورد قطعي داشتهايم و در استان البرز يك مورد بوده كه آن هم منجر به فوت بيمار شد. از منظر روستايي و شهري بيشترين موارد ابتلا مربوط به مناطق حاشيه شهر بوده كه به شكل قاچاق دام را ذبح ميكنند.
زينلي با بيان اينكه موارد ابتلا در تمام گروههاي سني وجود داشته و از نظر جنسيت در افراد مذكر بيشتر گزارش شده است، عنوان كرد: اين بيماري در گروه سني تقريبا ۲۰ تا ۴۰ ساله بيشتر گزارش شده و به شغل افراد يعني دامداري، كشاورزي و كارگر كشتارگاه بازميگردد.
رييس مركز مديريت بيماريهاي واگير وزارت بهداشت، محمد مهدي گويا در همايشي با حضور جمعي از اساتيد و متخصصان و صاحبنظران اين حوزه گفته: «سالانه 5هزار مورد ابتلا به تب كريمه كنگو در ۳۰ كشور دنيا رخ ميدهد، در ايران از ابتداي سال جاري تاكنون ۸۰ نفر به اين بيماري در كشور مبتلا شدهاند كه متاسفانه پنج نفر از آنان فوت كردند. از نظر پراكندگي جغرافيايي بيشترين آمار مبتلايان مربوط به منطقه سيستان و بلوچستان بوده و مناطق گيلان، خراسان رضوي، اردبيل و كرمانشاه در رتبههاي بعدي قرار داشتند.»
اما تب كريمه كنگو چيست؟ اين ويروس اساسا از كنهها و دامهاي آلوده به انسان منتقل ميشود. تماس با خون، ترشحات، بافتها يا ساير مايعات بدن فرد بيمار خطرناك است؛ بنابراين افرادي كه در اثر تماس با دام آلوده يا گزش كنه يا تماس با فرد آلوده مبتلا به تب ماندگار، سردرد و علايم شبيه آنفلوانزا ميشوند؛ بايد سريعا و قبل از اينكه بيماري وارد فاز خونريزيدهنده شود به مراكز درماني مراجعه كنند تا شرايط لازم براي درمان و در عين حال ايزولهشدن آنها به منظور جلوگيري از سرايت بيماري به سايرين فراهم شود.
سازمان بهداشت جهاني در توضيحات خود به اين نكته هم اشاره ميكند كه انتقال اين ويروس از طريق كنه، مستلزم قرار گرفتن كنه روي بدن به مدت زمان ۴۸ ساعت است؛ بنابراين در صورت گزش كنه بهتر است كه هرچه سريعتر با پزشك مشورت شود. كشتن يا له كردن كنه خطرناك است لذا در صورت مواجهه بايد كنه را با احتياط از بدن جدا كنيد.
نكات آموزشي كليدي
سازمان بهداشت جهاني، بيماري موسوم به تب حاد خونريزيدهنده كريمه كنگو را در آفريقا، بالكان، خاورميانه و آسيا بومي توصيف كرده است. رييس مركز تحقيقات عفوني و گرمسيري دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، دكتر داوود يادگاري هم گفته كه هرساله در فصول بهار و پاييز در برخي نقاط كشور شاهد بروز مواردي از اين بيماري هستيم.
در حال حاضر واكسني براي اين بيماري موجود نيست؛ نه براي دام و نه البته براي انسانها. اين ويروس كه از طريق نيش كنههاي خانواده موسوم به Bunyaviridae منتقل ميشود، ميتواند طيف وسيعي از حيوانات وحشي و اهلي را به عنوان ميزبان انتخاب كند.
بسياري از احشام اعم از بز و گوسفند ميتوانند نقش ميزبان را داشته باشند. البته در مقابل پرندگان بسياري هم هستند كه نسبت به اين بيماري مقاوم هستند اما از ميان پرندگان شترمرغها حساسيت و آسيبپذيري بيشتري دارند. بعضا ديده شده كه اين بيماري در نواحي كه به صورت بومي شناخته شده، در حيوانات علائم ظاهري آشكار نداشته اما منجر به شيوع گسترده در ميان انسانها شده كه از آن جمله ميتوان به موارد ابتلاي گسترده در آفريقاي جنوبي اشاره كرد.
اتفاقي كه در اين بيماري ميافتد به اين صورت است كه حيوانات توسط نيش كنههاي حاوي اين ويروس آلوده ميشوند و ويروس هم ميتواند به مدت تقريبا يك هفته پس از آلودگي در جريان خون آنها باقي بماند و اين دقيقا همان اتفاقي است كه اجازه ميدهد تا چرخه موسوم به كنه-حيوان-كنه به راه بيفتد و به محض گزش كنه ديگر، چرخش ادامه پيدا ميكند. شمار وسيعي از كنهها قابليت آلوده شدن به اين ويروس را دارند اما در مجموع كنههاي جنس Hyalomma جزو عاملين اصلي اين بيماري شناخته شدهاند.
انسانها چطور آلوده ميشوند؟
ويروس موسوم به تب خونريزيدهنده كريمه كنگو (CCHF) هم از طريق نيش كنه و هم از طريق تماس با خون حيوان آلوده يا بافتهاي آن در حين يا بلافاصله بعد از سلاخي به انسان منتقل ميشود. احتمال ابتلا به اين بيماري بيشتر در افرادي است كه به نوعي با صنعت دامپروري در ارتباط هستند كه از بين آنها ميتوان به دامپروران و حتي دامپزشكان اشاره كرد. چنانچه پيشتر هم گفته شد، احتمال ابتلا از يك انسان آلوده به انسان ديگر هم هست، منتهي اين انتقال تنها در اثر تماس نزديك با خون، ترشحات، بافتها يا ساير مايعات فرد آلوده صورت ميگيرد.
كارشناسان ميگويند كه حتما گوشت دام زنده بايد ۲۴ ساعت در يخچال نگهداري شود تا در اثر جمود خطر بيماريزايي آن از بين برود و افراد بايد از ذبح دام به صورت آزاد خودداري كنند چرا كه تماس با گوشت دام آلوده ميتواند مشكلزا باشد.
علائم و نشانهها
طول دوره كمون يا نهفتگي اين بيماري بطور مشخص بستگي به نحوه انتقال ويروس دارد. اگر عفونت در اثر نيش كنه به فرد منتقل شود، دوره كمون آن معمولا ۱ الي ۳ روز است و در بعضي موارد نيز حداكثر ۹ روز گزارش شده. اما اگر عفونت در اثر تماس نزديك با خون يا بافت آلوده باشد، معمولا ۵ تا ۶ روز طول ميكشد كه خود را نشان دهد و حداكثر زمان آنهم ميتواند ۱۳ روز باشد.
شروع علائم و نشانهها نيز ناگهاني است. تب، دردهاي عضلاني، گيجي، گردندرد، سفتي بدن، كمردرد، سردرد، درد چشمها و حساسيت به نور زياد از جمله علائم اوليه اين بيماري هستند. حالت تهوع، استفراغ، اسهال، درد شكم و گلو درد نيز در مراحل اول بيماري ايجاد ميشوند و ديري نميگذرد كه فرد كمكم احساس آشفتگي و گيجي ميكند. بعد از تقريبا ۲ يا ۴ روز هم كه از آغاز بيماري گذشت؛ آن حالت اضطراب و آشفتگي جاي خود را به خوابآلودگي، افسردگي و بيحالي و سستي ميدهد. از طرف ديگر دردهاي ناحيه پايين شكم به دليل بزرگ شدن كبد ميتواند به بخشهاي فوقانيتر برسد. افزايش سرعت عملكرد قلب، بزرگ شدن غدد لنفاوي، اگزما و خونريزي پوستي، ايجاد زخم در ناحيه زبان و گلو و پوست از جمله ساير علائم هستند. معمولا شواهدي از بيماري هپاتيت هم رويت ميشود كه دليل آن درگير شدن كبد است، از طرف ديگر بيماراني كه وضعشان حادتر است، ممكن است كه سلامت كليه خود را به سرعت از دست بدهند و در نهايت هم وخامت حال بيمار به اندازهاي برسد كه كبد يا ششها از كار بايستند.
احتمال مرگ در اين بيماري به طور متوسط حدود ۳۰ درصد است و در اكثر موارد هم در هفته دوم بيماري اتفاق خواهد افتاد. بيماراني كه وضعيت آنها بهبود پيدا كند، اغلب نشانههاي بهبودي را در روز ۹ يا ۱۰ كه از آغاز بيماري گذشته، مشاهده خواهند كرد.
تشخيص و درمان
اين بيماري از طريق يكسري آزمايشها قابل تشخيص است. بيماراني كه وضعيت آنها حاد و وخيم است يا آنهايي كه در مراحل اول اين بيماري هستند، اغلب بايد تستهاي تشخيص ويروس يا RNA بدهند كه از طريق نمونه خون يا بافت انجام ميشود. در حال حاضر تنها مرجع آزمايشگاهي براي تشخيص اين بيماري در كشور انستيتو پاستور است. از ۷ ژنوتيپ شناسايي شده اين بيماري در دنيا، ۵ نوع آن در ايران مشاهده شده است كه كارشناسان معتقدند ميتواند به دليل تجارت دام، مهاجرت پرندگان و... باشد.
رعايت حداكثر موارد ايمني در مورد اين بيماران لازم است. براي درمان اين بيماري هم اغلب يكسري مراقبهاي باليني عمومي لازم است كه توسط پزشكان صورت ميگيرد و هدف نيز درمان نشانههاست. داروي ضدويروسي ريباويرين Ribavirin معمولا براي درمان اين بيماري بهكار ميرود. كارشناسان سازمان بهداشت جهاني ميگويند كه كنترل اين بيماري اغلب سخت است چرا كه تعداد و گستردگي كنهها بهشدت زياد است.تاكنون واكسني براي اين بيماري به بازار عرضه نشده. البته يكسري واكسنها در شرق اروپا آنهم در مقياس كوچك استفاده شد، اما واقعيت اين است كه واكسن موثر و مثبتي توسط سازمان بهداشت جهاني مورد تاييد قرار نگرفته است. بنابراين در غياب واكسن تنها كاري كه ميتوان كرد، اين است كه ميزان آگاهي افراد را بالا برد و آنها را از فاكتورهاي خطرساز دور نگه داشت.
كاهش احتمال خطر ابتلا
پوشيدن لباسهاي مناسب يكي از روشهايي است كه به افراد در معرض اين بيماري توصيه ميشود. علاوه بر اين بهتر است كه رنگ لباس هم روشن باشد تا اگر كنهاي هست به سرعت تشخيص داده شود. افرادي كه در معرض اين بيماري هستند، بايد از برخي سموم شيميايي بر روي لباسهايشان استفاده كنند. استفاده از مواد ضدعفونيكننده هم ميتواند چه براي پوست چه براي لباسها موثر باشد.
كساني كه به هر شكل در معرض اين بيماري و گزش كنه هستند، بايد بطور مداوم پوست و لباس خود را چك كنند و در صورت مشاهده كنه آن را به شكلي ايمن از خود دور سازند. استفاده از مواد دوركننده كنه و حشرات چه براي اصطبلها و چه براي حيوانات از جمله ضروريات است. كساني كه بنا به دلايلي در تماس با دامها و حيوانات هستند، بايد در هنگام حمل حيوانات يا بافتهاي آنها حتما لباس مناسب و دستكش داشته باشند. رعايت نكات ايمني و پوشيدن دستكش در زمان كار با بافتهاي خوني و گوشت يكي از مهمترين تدابير است. سازمان بهداشت جهاني توصيه كرده كه حيوانات دو هفته قبل از سلاخي، توسط آفتكشها ضدعفوني شوند و قبل از اينكه به سلاخخانه برده شوند، چند روزي در قرنطينه بمانند. از تماس نزديك فيزيكي با بيماران آلوده به اين ويروس اجتناب كنيد. زماني كه مشغول پرستاري از اين بيماران هستيد، حتما دستكش و لباس مناسب بر تن داشته باشيد. حتما دستها را بعد از ملاقات با افراد آلوده به اين ويروس بشوييد.