گفتوگو با مصطفي كشتگر كارگردان نمايش «مردي كه مو نداشت»
حسن كچل را بهروز كرديم
سروناز آقازماني
اين شبها پرديس تئاتر شهرزاد ميزبان نمايشي با وفاداري به سبك و س نتهاي نمايش ايراني است، اين مجموعه تئاتري نمايشي با نام «مردي كه مو نداشت» به كارگرداني مصطفي كشتگر را روي صحنه دارد. نمايشي كه با اقتباس و الهام از «حسن كچل» زندهياد علي حاتمي شكل گرفته و سالها پيش در جشنواره تئاتر استان فارس، جايزه بهترين تئاتر را از آن خود كرده و سپس نماينده تئاتر اين استان در جشنواره فجر همان سال هم بوده.
اين نمايش، پس از وقفهاي ۹ ساله روي صحنه آمده و كشتگر درباره ۹ سال دورياش از تئاتر چنين ميگويد: «۹ سال پيش در تالار سايه تئاتر شهر، نمايش «سايه كابوس وقتي كاپوچينو تمام ميشود» به نويسندگي من و به كارگرداني ميلاد اكبرنژاد روي صحنه رفت. پس از آن به شدت درگير سينما و تلويزيون شدم و در شوراي فيلمنامه موسسه ناجي هنر به عنوان ناظر كيفي و ارزشيابي مشغول بودم و از تئاتر مدتها فاصله گرفتم.» او كه اين بار با تيمي نسبتا تازه تئاتر «مردي كه مو نداشت» را به صحنه آورده، درباره تغيير گروهش توضيح ميدهد: «دو نفر از بازيگران همان اجراي پيشين شيراز، همچنان در اين دوره اجرا هم حضور دارند اما بخش بزرگي از تيم تغيير كرد و در يك فرصت تصميم گرفتم دوباره تئاتر كار كنم كه به پيشنهاد دوستانم، همين اثر را بازتوليد كرديم.»
«قصه مردي كه مو نداشت» بر اساس داستان حسن كچل شكل گرفته اما بازنويسي از متن علي حاتمي است نه كپي نعل به نعل آن.
درباره چرايي انتخاب كشتگر براي به روي صحنه آوردن نمايشي با سبك و سياق سنتي ايراني كه ميپرسيم، چنين پاسخ ميدهد: «موزيكال و ريتميك بودن ديالوگها و نثر منحصربهفرد علي حاتمي مرا ترغيب كرد تا اين متن را كار كنم. البته در اين اجرا تلاش كردهايم با نگاهي متفاوتتر به مقوله تئاتر آييني- سنتي بپردازيم و در اين راستا از موسيقي تلفيقي نظير جز، بلوز، راك و... در كنار موسيقي دستگاهي ايران بهره بردهايم. ما در عين وفاداري به نمايش ايراني و ويژگيهايش، در تلاشيم كاري ارايه كنيم كه با تماشاگر امروز ارتباط بگيرد. بنابراين حسن كچل را بهروز كرديم اما شيوهمان، پايبندي كامل به نمايش ايراني بود.»
در پايان كشتگر انتقادي دارد كه به نوعي همدلي با جرياني است كه از اسلوب تئاتر بدنه پيروي نميكنند و براي جذب حداكثري مخاطب، تن به هر ابتذالي نميدهند. اتفاقي كه سبب شده از نمايشش با وجود ويژگيهاي قابل ستايش، كمتر استقبال شود. او ميگويد: «هنر نمايش با وجود تماشاگر زنده است و معنا پيدا ميكند. ولي تماشاگر امروز تئاتر، صرفا جذب چهرههاي سينمايي و تلويزيوني حاضر در تئاترها ميشود و اگر نمايشي مثل «مردي كه مو نداشت» در عين شايستگي ناديده گرفته ميشود، دقيقا به همين خاطر است. درواقع ميتوان گفت ديگر انديشه آثار، مورد توجه مخاطب نيست و مسائل حاشيهاي تئاترها را رونق ميبخشند. همين سبب شده تا نمايش ما هم در جذب مخاطب با مشكل مواجه باشد در شرايطي كه واقعا مدعي هستيم كه ارزش تماشا كردن دارد.» اگر شما از آن دسته از مخاطبان تئاتر نيستيد كه صرفا براي تماشاي سلبريتيها روي صحنه و سلفيگرفتن با آنها به سالن نمايش پا بگذاريد، تماشاي نمايش مفرح «مردي كه مو نداشت» را دريابيد كه فقط تا ۷ شهريور هر شب ساعت 20:30 روي صحنه ميرود.