«در راه رساندن صداي مردم و جوانان شهرمان به مسوولان، هرگز سكوت نخواهم كرد و در چارچوب قانون به وظايفم عمل خواهم كرد.» اينها بخشي از سخنان يكي از اعضاي شوراي شهر تهران است كه بعد از محكوم شدنش در دادگاه بيان ميكند و همچنان از مواضعش دفاع ميكند؛ محكوميتي كه از يك توييت شروع شد. توييت سال گذشته ناهيد خداكرمي، عضو شوراي شهر تهران در باره بازديد از فرودگاه امام خميني كه در آن بر لزوم اصلاح برخي از قوانين و چارچوبهاي فرهنگي كشور تاكيد شده بود، برايش دردسرساز و باعث شد تا او نيز مانند اعضاي شوراهاي شهر اصفهان، شيراز و... به خاطر اظهاراتش به دادگاه احضار شود. ماجرا از جايي آغاز شد كه ستاد امر به معروف و نهي از منكر استان اصفهان از آن سوي كشور به دليل تشويش اذهان عمومي، طرح جرم كرد؛ شكايتي كه درنهايت منجر به محكوميت خداكرمي به پرداخت 4 ميليون تومان جريمه شد. گرچه برخي از رسانهها گفته بودند كه او 2 سال هم از فعاليت در شوراي شهر محروم است. اما خود خداكرمي اين ادعا را رد ميكند. او در گفتوگويي كه با «اعتماد» دارد ضمن اشاره به روند دادگاه و چگونگي محكوم شدنش به تشريح ديدگاه و نظري كه باعث شد تا آن توييت جنجالي را منتشر كند، پرداخته است؛ گفتوگويي در مورد يك محكوميت پر از ابهام.
چند روز پيش شاهد انتشار خبري مبني بر محكوميت شما در مورد توييتي كه سال گذشته در بازديد از فرودگاه امام خميني(ره) منتشر شد، بوديم. اين حكم قطعي است؟
نه. در مورد اين حكم 20 روز فرصت تجديد نظرخواهي وجود دارد كه وكيل بنده نيز در همين راستا، درخواست تجديد نظر را به دادگاه تقديم كرده است.
ولي چطور ستاد امر به معروف و نهي از منكر اصفهان از شما كه نماينده مردم تهران هستيد، شكايت كرده بود؟
اين هم از همان دست نكات جالب توجه اين پرونده بود. البته براساس قانون هر فردي در هر جاي كشور ميتواند از شهروندي ديگر در اقصي نقاط ايران شكايت كند. ولي اينكه ستاد امر به معروف يك استان بخواهد از نماينده شوراي شهر يك استان ديگر شكايت كند خودش بحثي جداگانه و قابل تامل و جالب توجه است. عجيبتر اينكه دادستانهاي استانهاي مختلف هم اين شكايتها را رسيدگي ميكنند. گرچه مطابق بررسيهايي كه انجام دادهايم، گويا ستاد امر به معروف اصفهان قبلا هم چنين اقداماتي را انجام داده بوده و اين اولين بار نبوده است. ولي سوال من اينجاست، گيريم كه من تخلفي از ديد آنها انجام داده بودم چرا به جاي ستاد امر به معروف اصفهان، ستاد امر به معروف تهران يا ستاد امر به معروف كشور شكايتي نكرده است!؟ از سويي در اتهامات من «قصد» تشويش اذهان عمومي ذكر شده بود. درحالي كه من خودم بارها اعلام كردهام كه قصدم زير سوال بردن اعتقادات و قوانين كشورم نيست بلكه درخواستم تجديدنظر در قوانين فرهنگي كشورم است. يعني اتفاقا قصدم «تلطيف» اذهان عمومي بوده نه «تشويش» آن!
گويا شما به دو دليل نشر اكاذيب و توهين به مقدسات دادگاهي شده بوديد. درست است؟
بله. اما بعد از حضور من در دادگاه و ارايه توضيحات درنهايت درخصوص اتهام توهين به مقدسات، قرار منع تعقيب صادر شد و در مورد تشويش اذهان عمومي هم بنده گناهكار شناخته شدم!
در دادگاه با چه استدلالي از خود دفاع كرديد؟
صحبتهاي زيادي مطرح شد. مثلا گفتم قانون وحي منزل نيست بلكه برعكس قابل بازنگري است. به عنوان نمونه تا سالها قبل كسي چندان جرات نميكرد در مورد موضوع تنظيم خانواده ورود پيدا كند ولي بعدا قانون تنظيم خانواده لغو شد و كسي هم چيزي نگفت. در مورد مسائل فرهنگي هم ميشود، قوانين را بازنگري و يك سري از اشتباهات را اصلاح كرد. كميسيون فرهنگي مجلس ميتواند به اين مساله ورود و قوانين مربوطه را بازنگري كند. من خودم سالهاست كه به عنوان معلم با دختران اين مملكت سروكار دارم و دقيقا ميدانم كه نسل جديد تا چه حد تغيير ذايقه داشته و دارد. در واقع ما اگر اين مسائل را مطرح ميكنيم به اين دليل است كه مسوولان و دلسوزان نظام بيايند و چارهاي براي آن بينديشند. ولي متاسفانه گويا اين رسم است كه بسياري از مسوولان ما ترجيح ميدهند كه مسائل داخل كشورشان را از طريق رسانههاي آن سوي مرزها بشنوند تا از نمايندگان مردم يا رسانههاي داخلي! در همان دادگاه هم اعلام كردم كه منظور من زير سوال بردن و مخالفت با قانون عفاف و حجاب يا مسائل فرهنگي مرتبط با آن يا ترويج اين افكار نبوده است بلكه تنها حرفم اين بوده كه بايد در قوانين فرهنگي كشورمان تجديد نظر كنيم. بايد جوانان اين كشور مانند جوانان ابتداي انقلاب كه خودشان چادر و روسري را بدون اجبار انتخاب كردند، قدرت انتخاب داشته باشند. ما همان نسلي هستيم كه انقلاب كرديم... .
در طول اين مدت از ستاد امر به معروف اصفهان با شما تماسي گرفته نشد تا با هم گفتوگويي داشته باشيد؟
نه متاسفانه. حتي من توييت زدم كه من آماده صحبت هستم و ما ميتوانيم با گفتو گو مسائل را حل كنيم. گفتم به هر حال وقتي من صحبتي را مطرح ميكنم به خاطر آنكه نماينده مردم هستم، ميتواند يك جريان فكري را پيش ببرد. ولي دوستان ترجيح دادند به جاي مذاكره كلي هزينه كنند و با حرارت هر چه تمامتر نماينده حقوقي خود را به تهران بفرستند و چندين ماه پرونده را پيگيري كنند.
اتفاقا سوال بعدي من هم همين است. اينكه خيليها بر اين باورند كه برخوردهايي اينچنيني با نمايندگان مردم، اتفاق مبارك و خوبي نيست.
دقيقا همين طور است. به عبارت سادهتر يك دهنكجي به انتخاب مردم است. ما نمايندگاني كه با بيش از يك ميليون راي شهروندان روي صندليهاي شوراي شهر تهران نشستهايم بايد پاسخگوي مطالبات شهروندان تهراني باشيم.
گويا در حكم صادر شده به 2 سال تعليق از فعاليت در شوراي شهر محكوم شدهايد... اين حكم از همين الان قابل اجراست؟
نه... برخي رسانهها حكم را به درستي منتشر نكردهاند. در حكم صادره، من به 4 ميليون تومان جزاي نقدي محكوم شدهام، منتها به خاطر نداشتن سوءسابقه، دوستان لطف كردند و تا دو سال آن را به تعويق انداختند. يعني اگر تا 2 سال چيز خاصي نگويم و اظهار نظري نكنم كه به زعم برخيها تشويش اذهان عمومي باشد براي پرداخت اين پول 2 سال زمان دارم.
و شما هم قول ميدهيد كه دور چنين سخنان و اظهار نظرهايي را خط بكشيد...
همانطور كه گفتم من به عنوان عضوي از اعضاي شورا، مسووليتي بر دوشم گذاشته شده است كه مهمترين آنها بررسي و رصد وضعيت سلامت رواني مردم تهران به خصوص جوانان آن در كميته سلامت شوراست. من معتقدم كه بسياري از استرسها و اضطرابهاي امروز جامعه ما ناشي از برخوردهاي نه چندان مناسبي است كه با مردم ميشود. ما بايد اميد و آرزو را بين جوانان و شهروندان اين شهر رونق دهيم وگرنه برخوردهاي سلبي فقط اميد به آينده را در دل جوانان ما ميكشد. در عوض ترويج اميد اجتماعي باعث رونق كسب وكار و استحكام خانوادهها و سروسامان گرفتن جوانان ميشود. در غير اين صورت نتيجه آن ميشود كه بسياري از جوانان ما مهاجرت ميكنند و آنهايي كه ميمانند، توان مستقل شدن و حتي تشكيل خانواده و ازدواج را ندارند. شايد جالب باشد كه بدانيد در يكي از بندهاي جرمهاي مطرح شده عليه من جمله تشويش جوانان «ناآگاه» آمده بود! وقتي ما چنين پيشفرضهايي از جوانان وطنمان داريم و معتقديم كه آنها «ناآگاه» هستند، خود اين ادعا توهين به آنها و تشويش اذهان عمومي است. درحالي كه به اذعان اكثر مسوولان جوانان ما، جوانان با هوشي هستند و فقط بايد به آنها فرصت داد تا خودشان را ثابت كنند. اين خواست ما به عنوان نماينده مردم پايتخت است و در اين راه و رساندن صداي مردم و جوانان شهرمان به مسوولان هرگز سكوت نخواهم كرد و در چارچوب قانون به وظايفم عمل خواهم كرد.
شايد جالب باشد كه بدانيد در يكي از بندهاي جرمهاي مطرح شده عليه من جمله تشويش جوانان «ناآگاه» آمده بود! وقتي ما چنين پيشفرضهايي از جوانان وطنمان داريم و معتقديم كه آنها «ناآگاه» هستند، خود اين ادعا توهين به آنها و تشويش اذهان عمومي است. درحالي كه به اذعان اكثر مسوولان جوانان ما، جوانان با هوشي هستند
و فقط بايد به آنها فرصت داد تا خودشان را ثابت كنند.