ماهيت جامعهشناختي يك جشنواره
كامل حسيني
اين روزها سي و دومين جشنواره بينالمللي كودكان در شهر تاريخي اصفهان در حال برگزاري است. اما پرسشي كه از اين ميان سر بر ميآورد ماهيت نسبتا جامعهشناختي هم دارد؛ اينكه، چگونه ميتوان بهطور بنيادين نسلي را ياري كرد تا در آينده با فكر، سليقه و علاقهاي هنري و فرهنگي زمينه رشدي اجتماعي را به وجود بياورند كه در آن، هر فيلم مبتذل و منفي مجال رشد نداشته باشد؟ يا شرايط اجتماعي متعالي براي رشد روز افزون هنر، فرهنگ، معنويت و فضاي اجتماعي را براي ساخت فيلمها و پرورش كارگردانها فراهم آورند؟ در حقيقت، عوامل بيشماري در رسيدن به هدف والاي ياد شده وجود دارد كه شايد رد پاي اين عوامل را در نتيجه برگزاري برخي جشنوارهها و سپس شناخت ماهيت جامعه شناسانه آن جشنوارهها ميتوان جويا شد. در ميان اين جشنوارهها، جشنواره بينالمللي فيلمهاي كودكان و نوجوانان نيز اهميت و نقش نسبتا مهمي دارد كه برخي از آنها در كوتاهمدت و بلندمدت در زندگي اجتماعي قابل مشاهده خواهد بود. به نظر ميرسد برخي نتايج اين جشنواره از جنبههاي زير قابل تامل است: اولا همانطور كه بيان شد اين جشنواره از نخستين گامها در راه پرورش يك نسلي است كه دغدغه تثبيت و استحكام سينمايي جدي و انساني را به جاي سينماي سطحي، مبتذل در ذهن خود ميپروراند. بديهي است كه پرورش نسل يك جامعه به سوي غايت نام برده از رهرو دگرگوني و هدايت نسبي سلايق مخاطب از همان آغاز كودكي و نوجواني بهترين و مطمئنترين راه است. دومين مورد مساله پرورش بهتر و كشف استعدادهاي بازيگري و پيوند آن با شرايط اجتماعي است. جامعهاي ميتواند هنرمندان متعهد را پرورش دهد كه براي اينگونه جشنوارهها ارزش فراواني قائل باشد زيرا كودكان و نوجواناني كه در همين فيلمهاي جشنواره به عنوان بازيگر يا حتي ممكن است در بيرون از اين فيلمها به عنوان تماشاگر در سالن نمايش فيلمهاي جشنواره حضور دارند درست از همين مكان است كه بيشر به دنياي بازيگري و فيلمسازي و كارگرداني علاقهمند خواهند شد زيرا نوعي قدرت و كشش زيبا و شگفتي را با روح لطيف خود لابهلاي فيلمهاي جشنواره و در ذات سينما لمس ميكنند. در حقيقت، شرايط اجتماعي و روانشناختي مناسب خود به خود در گسترش هنر متعالي تاثيرگذار خواهد بود و از اين لحاظ دوباره جشنوارهها زمينه مساعد و دادههاي واقعي و فراواني را جهت بررسي پيوند عوامل جامعهشناختي و گسترش و رونق هنر در اختيار پژوهشگران قرار ميدهند. مورد ديگر به نقش و تاثير فيلمهاي جشنواره در جامعهپذيري بهتر كودكان و نوجوانان برميگردد؛ زيرا آموزندگي برخي از اينگونه فيلمهاي جشنواره بر كسي پوشيده نيست. مساله ديگر به حقايق اخلاقي و حقوق اجتماعي جهان كودكان بر ميگردد. از آنجايي كه ماهيت اخلاقي اوقات فراغت و لحظههاي سرگرمي سالم كودكان و نوجوانان به ويژه در تابستان هميشه بخشي از دغدغههاي پدر و مادر آنان نيز هست؛ بنابر اين توجه به جنبه اجتماعي سرگرمي فيلمهاي كودكان و نوجوانان از اين چشمانداز اخلاقي ميتواند تا اندازهاي راهگشا باشد زيرا اين جشنواره در تابستان هم برگزار ميشود كه اوقات اعظم زمان سرگرمي و تفريحات در اين فصل است. در پايان بايد گفت كه اهميت بررسي و تامل جامعهشناختي اين جشنواره بسيار بيشتر از موارد نام برده است و با گسترش اينگونه نگاه و نقطه نظرها اميدواريم جشنوارهها بتوانند همچنان در نقش سازنده و مهم خود با اميد به پيش بروند.