كسي را نيست بر اين مرگ بيفرياد، تدبيري؟
آتشسوزي در جنگلهاي ارسباران ادامه دارد و هشتگ «ارسباران» در توييتر آرام آرام داغ ميشود. فعالان محيطزيست، پررنگترين فعالان اين هشتگ هستند و كاربران توييتر هم آرام آرام به صف آنها ميپيوندند. آنچه ميخوانيد منتخبي از نوشتهها و دغدغههاي منتشر شده در اين هشتگ است.
«كسي را نيست بر اين مرگ بيفرياد، تدبيري»، «جنگلهاي ارسباران قرباني بدهي 30 ميلياردي شدند. همين بدهي باعث شد چهار روز طول بكشد تا بالگرد از تهران به ارسباران برسد؛ بالگردي كه فقط نيرو جابهجا ميكند تا اين آتش عظيم را با بيل و دبه آب خاموش كنند»، «سال گذشته پرونده ثبت جهاني جنگلهاي ارسباران به يونسكو فرستاده شده بود، اما ايرادهايي گرفتند و پرونده رد شد. بنابراين وضعيت نامناسب مديريتي در اين جنگل براي همه معلوم بود. اما امروز كه 300 هكتار از اين جنگلها خاكستر شده، نشان ميدهد كه با وجود همه هشدارها، كسي كاري براي اين جنگلها نكرده»، «ما يه سياره بيشتر براي زندگي كردن نداريم و خوبه به سوختن جنگلهاي آمازون حساس باشيم اما مثل اينكه چند روزه جنگلهاي ارسباران تو كشور خودمون ميسوزه و اطلاعرساني چنداني دربارهاش اتفاق نيفتاده»، «48 ساعته كه اين جنگلها ميسوزه و نه خبري پوشش داده شده و نه مسوولان كاري كردن... واقعا اين بيتفاوتي درباره همه اتفاقها برام غيرقابل هضم شده»، «حدود 300 هكتار از جنگلهاي ارسباران دچار حريق شده، اين آتشسوزي چند روز گذشته در مناطقي از روستاهاي خانقاه، مردانقم و كلوانق در شهرستان خدافرين اتفاق افتاده. به دليل گستردگي آتشسوزي، برخلاف خبر مهار آتش، آتشسوزي همچنان ادامه داره»، «فاجعه؛ 150 هكتار از جنگلهاي ارسباران سوختن... بازهم امكانات صفر... بازهم مردم از همديگه كمك خواستن»، «تصور اينكه همچين طبيعتي داره از بين ميره و كاري از دستم برنمياد داره ديوونم ميكنه»، «حالا درسته كه ارسباران داره ميسوزه و اين سوختن تلخ و دردناكه. اما حواستون باشه اشتباه نكنين؛ يه سري عكس به اسم ارسباران داره دست به دست ميشه كه ارسباران نيست؛ جنگلهاي كاليفرنياست»، «غمگينم براي ارسباران، غمگينم براي جنگلي كه ميسوزه و ميشنوم كه اين آتشسوزي براي ويلاسازي بوده»، «ارسباران داره ميسوزه و هيچ تجهيزاتي جز چهارتا سرباز بيل و كلنگ به دست هم نيست»، »تعدادي از اكانتهاي نفرتپراكن مدام در حال پخش تصاوير دروغين درباره ارسباران هستن. حالا درسته كه اين فاجعه دردناكه، اما حواسمون به اين اكانتها و فيكنيوزها باشه»، «حالا يه سري هم دعوا ميكنن كه چرا ميگين ارسباران و نميگين قرهداغ. واقعا جز دعوا و تفرقه و نفرتپراكني كاري ازمون برنمياد تو اين موقعيت؟»، «جنگل به جنگل، درخت به درخت، برگ به برگ در آتش سوخت. امشب خواب تمام ستارگان آشفتهس» و «اين روزها يه داغ گوشه دلمه كه اسمش ارسبارانه. آتش به دل شديم با آتش گرفتنش» .