چند پرسش پيرامون درجهبندي سني فيلمها
ردهبندي مفيد يا مضر؟
تينا جلالي
دستورالعمل درجهبندي سني فيلمهاي سينمايي از اواسط ارديبهشت ماه امسال براي تمامي سينماها، تهيهكنندهها و پخشكنندهها لازمالاجرا در آمد و از همان زمان بود كه چگونگي اجرايي شدن اين آيين نامه و نحوه برخورد با خاطيان در رسانهها مطرح شد و با اظهارنظرهاي متفاوتي هم همراه بود. از آنجايي كه سينماي ايران بستر اجرايي اين آييننامه را نداشت، بحث امكان اجرايي شدن نكات ذكر شده در آييننامه در هالهاي از ابهام قرار گرفت. عدهاي اجرايي شدن اين قانون در سينماها را جدي تلقي نميكردند و برخي معتقد بودند از آنجايي كه سينما رفتن در ايران مساله مردم نيست و برايشان جدي تلقي نميشود پس قانون «درجهبندي سني فيلمهاي سينمايي» در سينماهاي ايران محلي از اعراب ندارد. طهماسب صلحجو منتقد سينما همان زمان به «اعتماد» گفته بود: «ديگر خودمان ميدانيم كه جمعيت زير 12 سال ايران معمولا مخاطب فيلمها در سينما نيستند. معمولا مخاطبان سينما را افراد بالاي 18تا 20 سال تشكيل ميدهند. پس درجهبندي سني براي چه كساني صادر ميشود؟ براي كساني كه مخاطب سينماي ايران نيستند؟» البته در مقابل اين منتقدان عدهاي هم بودند كه كليت اين دستورالعمل را قابل دفاع ارزيابي كردند. تمام اين مباحث مطرح بود تا اينكه روز دوشنبه هفته جاري رييس سازمان سينمايي هيات ردهبندي سني آثار سينمايي را معرفي كرد و مشخص شد كه ردهبندي سني فيلمها براي مسوولان سينمايي جدي است كه گردهمايي 30نفره به اين منظور تشكيل شده است. خود حسين انتظامي معتقد است اين هيات 30 نفره متشكل از شخصيتهاي آشنا با فيلم و سينما در حوزههاي فرهنگي، آموزشي، تربيتي، روانشناسي، جامعهشناسي و رسانه هستند. اما به هر جهت شناسنامه كاري بعضي از اين افراد با سينما همخواني ندارد. افرادي نظير مرضيه ابراهيمي، حميدرضا ابك، اسدالله اعلايي، محمود اماني تهراني، عماد افروغ، رضا اميرخاني، مرضيه برومند، رضا پورحسين، سميه توحيدلو، مهدي تهراني، مريم جلالي دهكردي، علي زرافشان، مهري زعفراني، محمد سلگي، روحالله عالمي، افشين علا، مهرزاد دانش، مصطفي رحماندوست، فريدون عموزاده خليلي، سيدعلي كاشفيخوانساري، محسن كاشاني وحيد، عباس كاظمي، الهه كسمايي، ميترا لبافي، جواد محقق، سيدمحمدتقي معراجي، سيد محمد حسين نواب، مهدي نويد ادهم، وحيد نيكخواه آزاد و محمد رضا وصفي هيات ردهبندي سني آثار سينمايي را تشكيل ميدهند. در بخشي از پيشنويس اين آييننامه آمده است: پيشگيري از هرگونه آسيب به كودكان، نوجوانان و جوانان بر اساس موازين تربيتي، اخلاقي و باورهاي اجتماعي، به عنوان ضرورت صنعت تصوير شناخته ميشود، اهميت اين موضوع بدان خاطر است كه گاه نمايش رفتار و گفتار شخصيتهاي منفي و يا رخدادهايي كه متضمن خشونت، ترس و مضامين مشابه هستند، براي برخي گروههاي سني نامناسب است، و از اين رو اطلاعرساني، طبقهبندي آثار و توصيههاي آگاهي بخش با انواع روشها ضروري به شمار ميرود. نظام ردهبندي سني فيلمها، معيار مناسبي براي خوب يا بد بودن محتواي آثار نبوده و صرفا هدايتگر مخاطبان در تشخيص مطابقت آثار با موازين تربيتي و روحي رواني است.
مواجهه اهالي سينما با آييننامه ردهبندي
حالا جداي از اينكه حضور بعضي افراد در هيات ردهبندي جاي سوال دارد و چرا روزمه مشخصي از اين افراد منتشر نشده خودش جاي سوال است اما برخي از بندهاي اين مقررات هم با سوالاتي همراه بوده و برخي از اهالي سينما نسبت به اين آيين نامه هشدارهايي را مطرح كردند. برخي معتقد بودند ردهبندي سني فيلمها نبايد با محدوديت اكران فيلمها مواجه شود؛ چرا كه بر اساس اين آيين نامه، در واقع وزارت ارشاد فيلمهاي دچار محدوديت سني را تنبيه مضاعف هم ميكند كه حسين انتظامي درباره اين بند مناقشهبرانگيز به مهر گفت: «اين مورد ارجاع شده است به نظامنامه اكران. بالاخره ما در اين مورد از كلمه محدوديت سني استفاده ميكنيم و در اين شرايط طبيعتا بايد اين محدوديت در اكران نيز نمودي داشته باشد.» در ادامه توجه شما را به برخي اظهارنظرهايي كه اهالي سينما با «اعتماد» در ميان گذاشتند جلب ميكنيم.
مردم از اين طرح استقبال ميكنند
محمد نيكبين تهيهكننده سينما درجهبندي سني فيلمها را الزامي ميداند كه اين قانون در همه جاي دنيا اجرا ميشود كه حتي زودتر از اينها بايد در سينماي ايران جدي گرفته ميشد: «به نظر من بايد افراد دراين گروه با تفكر و نگاه دقيقي ردهبندي سني فيلمها را انجام دهند بهطوريكه باسانسور مواجه نشود. همچنين محدوديت نمايش فيلمها هم به نظر من كار درستي نيست. همچنين بايد مراقب باشيم تا اجراي اين آييننامه به كليت سينما و فيلمها آسيب نزند. اجراي اين آييننامه نبايد باعث صدمه به برگشت سرمايه فيلمها شود. اين آيين نامه براي حفظ سلامت خانوادهها و پيشگيري از هرگونه آسيب به كودكان و نوجوانان ساماندهي شده؛ پس به اين نكته باور داشته باشيم كه وقتي خانوادهها آگاه شوند كه اين دستورالعمل براي آنها وضع شده از اين طرح استقبال ميكنند. از نظر نيكبين سينماي ايران با محدوديتها وكمبودهايي مواجه است كه همين كمبودها باعث ميشود اجراي اين آييننامه با تناقض همراه شود: «وقتي تعداد سالنهاي سينما در سراسر كشور كم است اين خود باعث بروز مشكل در اجراي اين آييننامه ميشود.»
ردهبندي پرابهام
مجيدرضا مصطفوي كارگردان فيلم «آستيگمات» و «انارهاي نارس» كه مديريت اجرايي جشنواره فيلم كوتاه موج را هم بر عهده دارد معتقد است:« مجيد انتظامي با شعار شفافسازي در بخشهاي مختلف سينما چه به لحاظ عملكرد و چگونگي فعاليت شوراها و چه از نظر گردش مالي مجموعههاي زيرنظر سازمان سينمايي وارد كار شده ودر همين مسير شوراي تشخيص محتوا و درجهبندي سني فيلمها را هم راهاندازي كرده است: «من با اصل راهاندازي شوراي ردهبندي سني فيلمها موافقم براي اينكه عدم درجهبندي سني و محتواي برخي فيلمها ابزاري بود كه از اكران و نمايش آنها جلوگيري ميكرد تا جايي كه بعضي وقتها به توقيف يا عقب افتادن اكران فيلمها يا مميزي سليقهاي منجر ميشد كه همه اين نكات خود به خود باعث صدمه و آسيب فيلمها ميشد به همين جهت من در مرحله اول به اين تفكر جديد در سينما احترام ميگذارم كه بحث توقيف فيلم را در سينما از بين ميبرد.»
اما اين آيين نامه براي اين كارگردان هم سوالهايي به وجود آورده كه او اين پرسشها را با ما در ميان ميگذارد: «من مجيدرضا مصطفوي به عنوان فيلمساز به كليت قانون سينما آگاهم اما به اين نكته توجه كنيم كه بعضي قوانين در سينما روزانه است و ما سينماگران نميدانيم با اين قوانين روزانه چه كنيم. به عنوان مثال فيلمنامه من امروز بدون اصلاحيه مجوز ميگيرد و من اين فيلمنامه را ميسازم. فردا اين فيلمي كه با مجوز شوراي پروانه ساخت ساخته شده در هنگام پروانه نمايش با انبوه اصلاحيه مواجه ميشود كه باعث تعجب من است كه چطور شوراي پروانه ساخت و نمايش بر اساس يك قاعده و قانون عمل نميكنند و چرا با هم هماهنگ نيستند. به نظر من بهتر است كه دوستان در وزارت ارشادبر اساس يك قوانين منتشر شده عمل كنند كه شاهد تناقض در شوراها نباشيم.»
به گفته او بعد از ساخت دو سه فيلم او ديگر ميداند كه منافع مادي فيلمش وابسته به اكران عمومي است پس به همين جهت در جهت عدم اكران عمومي فيلمش قدمي برنميدارد اما براي او جاي سوال است كه چگونه فيلمنامه با اصلاحيه نهايي وقتي ساخته ميشود در مرحله نمايش فيلمساز را متهم ميكنند و به فيلم درجه سني ميدهند و بعد زمان مرده فيلم را اكران ميكنند: «فيلم آستيگمات با چنين مشكلي مواجه شد اما من با تمام اين صحبتها اصلاحيه فيلم را انجام دادم اما شب قبل اكران كه همه اقلام تبليغي را آماده كرده بودم به من گفتند بايد درجه سني 12+ سال روي پوسترها درج شود ودر تمام اقلام تبليغي اين موضوع رعايت شود من اين قسمت را هم رعايت كردم وقتي موقع انتشار فيلم در شبكه نمايش خانگي شد علاوه بر اصلاحيه مجدد گفتند درجه سني 15+ سال لحاظ كنيد سوال من اين است كه آيا دوستان در شوراي درجهبندي سني قرار است حساسيتزدايي كنند يا ايجاد حساسيت در مخاطب؟ من اميدوارم اين قسمت هم توسط آقاي انتظامي شفافسازي شود كه قرار است بر اساس چه سرفصلهايي و چطور دوستان فيلمها را درجهبندي سني كنند؟
مصطفوي در ادامه صحبتش به نكته جالبي اشاره ميكند و آن اينكه سي نفر در اين هيات قرار گرفتند كه اكثر آنها به لحاظ سينمايي ناآشنا هستند و بيشتر اين افراد از رسانه و ادبيات انتخاب شدند. آيا به نظر آقاي انتظامي تركيب 30نفر براي رسيدن به اجماع نظر كمي زياد نيست؟ چرا حداقل يك نماينده مورد وثوق خودشان از نسل جديد سينما در ميان اين هيات نيست ؟ يعني از ميان اهالي سينما يك روانشناس و جامعهشناس پيدا نميشد كه ميان اين افراد قرار بگيرند؟ اين تعدادافراد آيا فيلم بينهاي حرفهاي سينما هستند و مناسبات روز سينما را كاملا ميشناسند؟ بعضي وقتها شاهديم و ميشنويم كه در يك جلسه و شوراي پنج نفره اتفاق نظر وجود ندارد و كار به درگيري ميانجامدحالا اتفاق نظر بين 30 نفر چگونه حاصل ميشود؟ آن چيزي كه در سينما به تعداد زياد وجود دارد شوراهايي است كه تجربههاي شكست خورده در پي دارند. شوراي كودك، شوراي گروههاي ارزشي، شوراي جشنواره و... باور كنيد خروجي مفيد و مثبت اين تعداد زياد شوراها به اندازه انگشتان يك دست نيست آخر به چه كاري ميآيد اين حجم بالاي شوراها؟
او در پايان صحبتهايش به اين نكته اشاره ميكند كه به عملكرد آقاي انتظامي اميدواراست اما اين سوالاتي است كه براي او يا هر سينماگر ديگري به وجود ميآيد. به اعتقاد او سال بعد همين زمان ميتوانيم عملكرد رييس سازمان سينمايي را ارزيابي كنيم كه برنامهريزيهاي او چه نتيجهاي در بر داشته است.
فيلمها را سانسور نكنيد
همچنين منوچهر محمدي از تهيه كنندگان سينما در گفتوگويي كه با ايسنا داشته تاكيد كرده كه به هيچ وجه ردهبندي سني نبايد به مميزي دوم فيلمها تبديل شود و گروهي كه قرار است ردهبندي سني را انجام دهند بايد تخصص علمي و دانشگاهي داشته باشند و نبايد محدود به چند نفر باشند؛ بايد متكثر باشند و در حوزه مسائل اجتماعي، فرهنگي، تربيتي تخصص داشته باشند و در بين آنها جامعهشناس، روانشناس كودك و نوجوان نيز حضور داشته باشد و كسي كه تخصص در امور خانوادگي و تربيتي داشته باشد حضورش بسيار ضروري است يعني تخصصهايي غير سينمايي هم در بين آنها وجود داشته باشد.نكته مهم ديگري كه منوچهر محمدي مطرح ميكند اين است كه شوراي پروانه نمايش بايد بازآموزي شود و آييننامه پروانه نمايش مورد بازبيني قرار گيرد تا اگر مشخص شد كه گروه سني 16 به پايين نبايد فيلمي را ببيند ديگر شوراي پروانه نمايش دست به مميزي نزند.