تكثير در اسارت، بدون حفظ زيستگاه
هدر دادن منابع است
ليلي خلعتبري
تكثير در اسارت، حتي در صورت موفقيت (كه احتمال آن بسيار اندك است)، اگر با حفظ زيستگاهها همراه نباشد هدر دادن منابع است. به عبارت ديگر، اگر نتوانيم زيستگاههاي موجود را حفظ كنيم، امكان معرفي اين زادهها به طبيعت وجود نخواهد داشت و در بهترين حالت به زنده نگهداشتن تعدادي فرد در شرايطي مانند باغوحش ميانجامد. متاسفانه طي دو سال گذشته و با وجود هشدارها، توصيهها و پيشنهادات حاصل از جلسات متعدد كارشناسان داخلي و خارجي تقريبا هيچ يك از اقدامات حفاظتي توصيه شده براي حفظ افراد باقيمانده و زيستگاهها عملي نشده و يا به نتيجه نرسيده است. در مقابل شنيدهها حاكي از آن است كه حتي اقداماتي براي شروع برنامه تكثير در اسارت انجام شده و عملا اين برنامه به اولويت اقدامات حفاظتي براي يوز تبديل شده و زيستگاهها به فراموشي سپرده شدهاند. اين در حالي است كه حتي با وضعيت نامناسب موجود هم، زادآوري يوزها در بعضي زيستگاهها (توران و مياندشت) گزارش ميشود. علاوه بر اين تهديدات اصلي در اين زيستگاهها شناخته شده و راهحلهاي عملي براي رفع آنها پيشنهاد شدهاند. بنابراين رفع اين تهديدها اگر نه بهطور قطع، دستكم به احتمال فراوان ميتواند به حفظ گونه بينجامد. در مورد پيشفرضهاي گزينه تكثير در اسارت، توجه به دو نكته ضروري است: ۱) اگر روند ۲۰ساله حفاظت از يوز در ايران موفقيتآميز نبوده، به دليل مشكلات و ناكارآمديهاي متعددي است كه كم و بيش براي همه روشن است اما در اين يادداشت فرصت پرداختن به آنها نيست. چه تضميني وجود دارد كه مشكلات مشابه اجراي برنامه تكثير در اسارت را با شكست روبهرو نكند؟ ۲) صرف عدم مشاهده يوزهاي ماده توسط محيطبانان و در دوربينگذاريهايي كه آخرين بار سه سال پيش (در برخي زيستگاهها) انجام شده نميتواند مبين از بين رفتن شانس زادآوري يوزهاي نر باقي مانده در طبيعت باشد. براي گونه پنهانكاري مانند يوز به گستره خانگي بسيار وسيع نياز است تا مطالعات ميداني بيشتري انجام شده و نتايج قابل اتكايي به دست آيد تا بر پايه آن بتوان در صورت لزوم در روند طبيعي زندگي يوزهاي باقيمانده مداخله كرد. برنامه تكثير در اسارت بهطور بالقوه و در شرايطي ميتواند به نفع گونه باشد. اما براي نظر دادن در مورد اين برنامه به خصوص بايد جزييات بيشتري درباره نحوه انجام آن ارايه شود. بايد بدانيم دقيقا چه برنامهاي مد نظر است؟ در طول چند سال و با چه هزينهاي انجام ميشود؟ هدف نهايي آن چيست؟ چگونه قرار است به اين هدف رسيد؟ سپس ديد كه در زمان مشابه و با بودجه مشابه چه اقداماتي براي حفاظت از زيستگاه ميتوان انجام داد. از آنجايي كه حتي كليات اين برنامه هيچگاه بهروشني اعلام نشده است، نميتوان گفت كه آيا اين برنامه نفعي براي يوز دارد يا نه و اگر دارد چگونه ميتوان بين اين دو گزينه تعادل ايجاد كرد. در حال حاضر و با دانستههاي موجود بهتر است كه فرصت را از دست ندهيم و آخرين افراد و جمعيتهاي زادآور راحفظ كنيم پيش از آنكه دير شود.