تهديدها از تلاشها سبقت گرفتهاند
آرش قدوسي
درباره يوز آسيايي و سرنوشت آن در حالي صحبت ميكنيم كه شرايط اين گونه بيش از پيش وخيم به نظر ميرسد و فاصله آن با انقراض شايد به ماهها و روزها كشيده شده است. تداوم حضور يوز در ايران در دهههاي اخير و حتي دانستن وضعيت بد آن مرهون زحمات محيطبانان، كارشناسان و مديران در سراسر كشور و حتي در سطح بينالمللي است. ولي بايد اذعان كرد به نظر ميرسد سرعت تلاشهاي ما براي نجات يوز كندتر از تهديداتي است كه اين گونه را به ورطه نابودي ميكشد. بايد اشاره كرد كه زندگي يوز در مناطق دورافتاده، كمبود منابع مالي و انساني، تراكم جمعيت بسيار پايين و رفتار خجالتي و مرموز اين گونه نيز به اين وضعيت دامن زده و به همين دلايل به نظر ميرسد زمان و تلاش بسيار زيادي در سالهاي اخير صرفا براي شناخت بهتر يوز و تهديدات آن صرف شده، در حالي كه تلاش كمتري براي رفع اين تهديدات انجام گرفته است.
امروزه آنچه اكثر كارشناسان به عنوان تهديدات اصلي يوز آسيايي شناسايي ميكنند كاهش طعمهها، تعارض با دامداران و تلفات جادهاي است. متاسفانه فعاليتهاي حفاظتي براي رفع اين تهديدات هنوز در مراحل اوليه خود هستند يا هرگز اجرايي نشدهاند. مثلا ايمنسازي نقاط حساس جادههايي كه چندين يوز در سالهاي اخير در آنها كشته شدهاند به تازگي و با نواقصي در يكي از اين نقاط در حال اجراست. مشكل حضور دامداران و سگهاي گله در زيستگاههاي حساس تنها در بخش كوچكي از زيستگاه يوز در ماههاي اخير و با كمكهاي مردمي محقق شده و كارهاي بسيار بيشتري براي كنترل اين تهديد الزامي است. تاسيس مناطق حفاظت شده با محوريت حفاظت از يوز كمكهايي به بهبود وضعيت طعمهها در بعضي مناطق كرده است ولي طعمههاي دشتزي و مطلوب يوز همچنان به تعداد بسيار كمي در اين مناطق حضور دارند و شكار غيرمجاز آنها به قوت ادامه دارد. در اين ميان از بين رفتن اندك افراد باقي مانده يوز، نگرانيها را بيش از پيش كرده است و توجهات را به راهكارهاي ديگري همچون تكثير در اسارت (با يوزهاي در اسارت يا حتي با زندهگيري از طبيعت) معطوف كرده است. وجود يك برنامه تكثير در اسارت براي اطمينان از داشتن افرادي از گونههاي در معرض تهديد انقراض براي معرفي مجدد احتمالي به طبيعت از راهكارهاي كلي پيشنهادي براي حفظ اين گونهها است ولي در اين ميان چند نكته مهم قابل ذكر است كه احتمال موفقيت چنين طرحي را در شرايط حال حاضر براي يوز آسيايي زير سوال ميبرد:
- چنانكه گفته شد، فعاليتهاي حفاظتي مداخلهجويانه همچون كاهش تعارضات، افزايش تعداد طعمهها و ايمنسازي جادهها و كريدورها در زيستگاههاي يوز در ابتداي راه خود هستند و منحرف كردن توجهات و منابع محدود مالي و انساني به طرح تكثير در اسارت ميتواند به انقراض سريعتر اين گونه در طبيعت بينجامد. تكثير در اسارت به منابع مالي بسيار زياد، دانش فوقتخصصي، تعهد و برنامه چندين ساله نياز دارد كه با توجه به مشكلات موجود، وجود اين پيششرطها قابل ترديد است. به همين دليل، به نظر من ذكر عدم موفقيت حفاظت از زيستگاهها در سالهاي اخير صحيح نبوده، زيرا در واقع اكثر فعاليتهاي مداخلهجويانه حفاظتي به تازگي و در مقياس محدود به مرحله اجرا رسيدهاند.
- در حال حاضر سه يوز آسيايي در اسارت حضور دارند كه تلاشها براي تكثير آنها متاسفانه بيثمر مانده است. تكثير يوز در اسارت بسيار پيچيده و تنها در موارد محدودي موفقيتآميز بوده است. با وجود چنين مشكلاتي و حتي با فرض داشتن جمعيت موسس
۱۰ فرد يا بالاتر هم طبق نظر متخصصان ژنتيك زاده نسلهاي بعدي به دليل درونآميزي بالا به ايجاد جمعيتي پايا نميانجامد.
- با تداوم وجود تهديدات در زيستگاهها و حتي با موفقيت تكثير در اسارت يوز، معرفي مجدد زادهها به طبيعت در بهترين حالت كار بسيار دشواري است و زادههاي اسارت شانس بقاي بسيار پاييني در طبيعت دارند. به همين دليل، تا زماني كه افراد باقي مانده در طبيعت شانسي براي زادآوري طبيعي داشته باشند، زندهگيري آنها از طبيعت براي تكثير در اسارت تنها به مثابه تسريع انقراض يوز در طبيعت است.
با توجه به نكات فوق، به نظر من اقدام براي تكثير در اسارت يوز آسيايي تنها با تسريع و تقويت رفع تهديدات زيستگاهي، وجود برنامه مدون چندين ساله و تضمين و حمايت تخصصي و مالي در سطح ملي و بينالمللي قابل تصور است.