نياز به بسيج همگاني داريم
حميدرضا ميرزاده
همنسلان ما به خاطر دارند كه نماد بازيهاي آسيايي ۱۹۹۰ پكن، پاندا بود. پس از آن پاندا در همه برنامههاي ورزشي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي كشور چين حضور داشت و امروز در سراسر جهان، اين جاندار به عنوان نماد كشور چين شناخته ميشود. پاندا هم در ابتدا، وضعيتي بسيار شبيه به وضعيت امروزي يوزپلنگ آسيايي داشت ولي سه سال قبل، وضعيت حفاظتي آن يك پله بهتر و از وضعيت بحراني خارج شد.
نمادسازي از پاندا، تنها كاري نبود كه چينيها براي نجات اينگونه منحصربهفرد انجام دادند. آنها تمام توان خود را براي حفظ زيستگاهها، تكثير در اسارت، مقابله جدي با قاچاق و شكارگونه، آموزش عمومي و تعيين بودجه براي حفاظت انجام دادند و حالا ثمره اين تلاش آن شده كه پاندا از لبه انقراض فاصله گرفته است. كافي است مروري مختصر بر برنامههاي حفاظت پاندا داشته باشيم تا ببينيم تمامي ذينفعان و تصميمگيران و كارشناسان با تشريك مساعي و تمركز بر كار حفاظت در نجات پاندا دخيل بودند.
باور اين نكته كه «نجات يك گونه جانوري تنها نجات نسل يك حيوان نيست، بلكه تصحيح اشتباهات توسعه ناپايدار است» از سوي كارگزاران برنامههاي موفق حفاظت حياتوحش به چشم ميخورد. واقعيت آن است كه حركت سريع گونههاي وحشي به طرف پرتگاه انقراض، زاييده توسعه ناپايدار و دستدرازيهاي بيضابطه انسان به طبيعت است كه نخستين آثار قابل درك آن، انقراض گونههاي ديگر است؛ نمايي از سرنوشتي كه در انتظار انسان هم هست. در واقع آنچه در نتيجه توسعه ناپايدار بر گونههاي زنده ميرود، دير يا زود بر سر انسان هم خواهد آمد. پس انقراض گونهها به معناي تغييراتي در شبكه حيات است و تلاش براي نجات گونهها، تصحيح اين تغييرات است و نتايج مثبت آن، علاوه بر گونههاي زنده ديگر متوجه انسان نيز خواهد بود. با اين رويكرد و توجه به منافع انساني در برنامههاي حفاظت از حياتوحش، اين برنامهها و پروژهها توجيه اقتصادي خواهند داشت و به نوعي جزو برنامهريزيهاي درازمدت هر سرزمين خواهند بود.
امروز براي تصحيح آن بخش از اشتباهاتمان در روند توسعه -كه با قرار گرفتن يوزپلنگ در لبه انقراض متوجه آنها شدهايم- نياز به بسيج عمومي داريم؛ چه در حوزه تخصصي، چه در حوزه تصميمگيري و چه در حوزه عمومي. بايد اين باور را در جامعه تقويت كنيم كه پايداري اقتصادي و اجتماعي در سرزميني رخ خواهد داد كه جمعيت يوزپلنگ و آهو و هوبره و هزاران گونه زنده ديگر آن در شرايط مطلوب و پايدار به سر ميبرند. قطعا قرار نيست توسعه متوقف شود! بلكه هدف آن است كه توسعه، خراشي بر گوشهاي از سرزمين نگذارد تا در آينده تبديل به زخم ناسوري شود كه عفونتش، پيكره سرزمين را تبدار كند. نجات يوزپلنگ، تصحيح اشتباهات توسعهاي گذشته است.