شب نشيني در جهنم
حسن لطفي
فيلم «شب نشيني در جهنم» از آن فيلمهاي قديمي است كه در زمان خودش (بين سال 1336 تا 1356) مورد استقبال تماشاگران فيلمهاي ايراني قرار گرفت. آنطور كه در تيتراژ فيلم ديده ميشود كارگردانش موشق سروري است اما شنيدهها از نقش ساموئل خاچيكيان در كارگرداني اين فيلم حكايت ميكند.
گويا پس از آنكه سروري ساخت فيلم را رها ميكند خاچيكيان ساختش را ادامه ميدهد. فيلم ماجراي جذاب و لحظات كمدي عامهپسندي دارد.
لحظاتي كه زندهياد ارحام صدر و مرحوم عزتالله وثوق در خلق آن بيتاثير نيستند. نقش حاجي بازاري نزولخواري بهنام حاج جبار را بازي كرده است كه تنها چيز مهم برايش پول و سودآوري است.
يك شب در خواب ميبيند كه مرده و وارد جهنم شده است. اتفاقاتي كه در جهنم رخ ميدهد اگرچه براي بيننده همراه با خنده و شادي است، اما تن حاجي جبار نزولخوار را ميلرزاند و باعث ميشود وقتي كه از خواب برميخيزد مرد صالح، خير و نيكوكاري شود.
اينكه چرا بعد از سالها به ياد اين فيلم افتادهام اتفاقي است كه براي دوستي رخ داده است؛ دوستي كه مشكلات مالي باعث ميشود از طريق فضاهاي مجازي براي گرفتن وام روانه دفتري شود.
اينكه بعد از چندبار مراجعه و پر كردن ورقهاي و دادن چند برگ چك و سفته (چند برابر وام درخواستي) از 10 ميليون تومان درخواستي فقط دو ميليون و 900 هزار تومان به او دادهاند بماند.
جالبتر از آن اين است كه بعد از دو هفته به او زنگ ميزنند كه تو شرايط دريافت تسهيلات را نداري و بايد ظرف يك هفته پول دريافتي را همراه با 240 هزار تومان سود تسويه كني، در غير اين صورت چكها و سفتههايت به اجرا گذاشته ميشود.
براي حل مشكل و تسويه بدهياش همراه او به دفتري رفتم كه سر درش تابلوي وكيلي خورده بود. مرد مسني كه توي دفتر بود با ديدن ما جا خورد و سعي كرد ماهيت حاج جباري خودش را پنهان كند و اقدامش را قدمي در راهحل مشكل ديگران نشان دهد.
البته چندباري هم تاكيد كرد كه پول و سرمايه مال ديگران است و چه و چه و چه! قصد ندارم از حرفهايي بنويسم كه آنجا بين ما رد و بدل شد اما بد نيست بدانيد آن بنده خدا براي اينكه قانون هم نتواند مقابلش بايستد داخل فرم قرضالحسنهاي از دوستم امضا گرفته بود تا اگر كار به جاهاي باريك كشيد نتواند ربا و نزولخواري را به او يا سرمايهگذاران نسبت دهد.
وقتي از آن دفتر بيرون آمديم براي لحظهاي به حاج جبارهاي مدرن فكر كردم كه سر عقل آمدهاند و ديگر از شبنشيني در جهنم هم نميترسند.
ترسشان شايد قانون باشد كه دور زدنش انگار زياد سخت نيست. گمانم فيلمسازي در قد و قواره ساموئل خاچيكيان كه هم سينما را ميشناخت و هم به تماشاگران زمانهاش نزديك بود بايد شبنشيني در جهنم تازهاي بسازد.
البته اين فيلم باري كه بايد روي دوش مجريان قانون، قضا و برنامهريزان معيشت مردم باشد را جابهجا نميكند.جامعه بيش از فيلم منتقد نيازمند مجري و مسوول نقدپذير طرفدار رفاه مردم است.