به آينده اميدوارم
جمال ميرصادقي
اين روزها بازار خبرهاي سياسي داغ است و بسياري پيگير سرنوشت كشتي بريتانيايي و محل تخليه بار كشتي ايراني هستند.
با وجود اينكه به اين خبرها بياعتنا نيستم، اما تلاشم اين است كه ذهنم را به آنها معطوف نكنم و تمام توجهم به آنها اختصاص پيدا نكند. به نظرم آنچه اجتماع را ميسازد و قادر به تغيير آن است، خبرهايي است كه در حوزه فرهنگ اتفاق ميافتد و اين روزها سيطره خبرهاي سياسي آنها را كمرنگ كرده است.
خبري كه نشان از تيراژ 300 نسخهاي كتاب در ايران 80 ميليوني دارد، نگرانكننده است و نشان ميدهد خريد كالاهاي فرهنگي به چه ميزان به محاق رفته و چقدر نسبت به اين مقوله بيتوجهيم.
از سوي ديگر شاهديم تيغ سانسور، نويسنده و ناشر را با چالشهاي جدي مواجه ميكند. نمونه آن در كتابم با عنوان «پيش از آنكه خبر شوي عاشق شدهاي» بود كه 50 صفحه آن حذف شد، اتفاقي كه براي آثار ديگرم هم بارها اتفاق افتاده يا بحران كاغذ ناشران را از انتشار آنها بازداشته است.
اما من با وجود اين خبرهاي نگرانكننده در حوزه فرهنگ و تنشهاي سياسي به آينده بدبين نيستم.
تاريخ روندي رو به جلو دارد، حتي اگر اين حركت كند باشد اما در نهايت به سمت بهبود حركت خواهد كرد.
كشورهاي جهان همگي برهههاي سخت را پشت سر گذاشته و در نهايت به آرامش و توسعه رسيدهاند، در بسياري از موارد هم شاهد بودهايم پس از يك دوره دشوار با جهشي فنرگونه توانستهاند به مطلوب سياسي و فرهنگي برسند و ايران هم از سايرين مستثنا نيست.