«زيست شبانه» بار ديگر در روزهاي اخير به سوژه روز تبديل شد ولي اين بار نه به جهت مخالفت نهادهاي انتظامي يا اظهارنظرها كه به دليل واكنشها به تجمعي 40- 30 نفره مقابل شوراي شهر تهران. ماجرا از آنجا آغاز شد كه عده محدودي كه تخمين زده ميشود بيشتر از 40 نفري نبودند با داشتن نوشتههايي مقابل شوراي شهر تهران تجمع كردند و مخالفت خود را با اجراي طرح زيست شبانه اعلام كردند. كاربران توييتر از يك سو و خود اعضاي شوراي شهر تهران از سوي ديگر به اين اقدام واكنش نشان داده و عمدتا خواهان تجمع موافقان اجراي زيست شبانه شدند. «شهربانو اماني» عضو شوراي شهر تهران در توييتر خود نوشت: دغدغه برخي شهروندان در خصوص زيست شبانه را درك ميكنم اما به دليل اين دغدغهها نميتوان خواست اكثريت شهروندان و آزادي آنان را ناديده گرفت. ما شرايط را تامين ميكنيم و شهروندان آزاد هستند براساس فرهنگ و نياز خود از آن استفاده كنند. حجت نظري ديگر عضو شورا بود كه درباره اين تجمع توييت نوشت: با تشكر از نيروي انتظامي كه با تجمع مخالفان زيست شبانه مقابل شوراي شهر تهران با سعه صدر برخورد كرد از عزيزاني كه در اين تجمع حضور داشتند، دعوت ميكنم در ديداري مشترك دلايلشان براي مخالفت با خواست اكثريت شهروندان تهراني را شرح دهند و در اين مورد با يكديگر گفتوگو كنيم. حال فارغ از ديدگاههاي اعضاي شوراي شهر تهران و خواست اكثريت شهروندان تهراني بايد پرسيد زيست شبانه از منظر جامعهشناسي چگونه تعريف ميشود؛ «عاليه شكربيگي» جامعهشناس اما به گونهاي ديگر به داستان زيست شبانه نگاه ميكند. او زيست شبانه را يكي از سبكهاي زندگي ميداند كه در دنيا متعارف است و دلايل زيادي براي اقبال شهروندان به آن وجود دارد.
ديدگاه جامعهشناسان از آن رو ميتواند راهگشاي بحث زيست شبانه و همچنين گردشگري شبانه باشد كه پيشتر افراد سياسي نيز در اين باره اظهارنظرهايي كرده بودند و گفتههاي آنان به نوعي متاثر از حال و فضاي سياست بوده تا سبك و سياق زندگي مردم يا نيازهاي جامعه بنابراين نگاه جامعهشناسان بيشتر به واقعيتهاي زندگي اجتماعي نزديك است.
مثلا «عليرضا محجوب» نماينده تهران در مجلس شوراي اسلامي و فعال كارگري در اين مورد گفته بود: حيات شبانه معني ندارد؛ معني وجود حيات شبانه اين است كه اجازه دهيد مردم به كلوپ و كازينو بروند در غير اين صورت در هيچ جاي دنيا سابقه ندارد كه كارگران را استثمار كنند و بگويند بعد از ساعت ۱۲ بايستند. بنده حتي تا ساعت ۱۲ شب نيز مخالف هستم چراكه ۶ بعدازظهر بايد به منزل رفته و بخوابند و معتقد هستم كه مردم بايد شب زود بخوابند و صبح زودتر سر كار بروند.
محسن هاشميرفسنجاني؛ رييس شوراي شهر تهران در نخستين واكنش خود به طرح زيست شبانه عنوان كرده بود:«مخالف حضور فرزندانم در زيست شبانه هستم. ما دوست نداريم فرزندانمان دير به خانه بيايند بنابراين تمايلي به اين طرح ندارم. در صورتي كه فرزندان جداگانه برنامههايي براي زيست شبانه داشته باشند، نگران ميشوم و به نظرم اين مساله در صورتي كه در چارچوب خانواده باشد، مشكلزا نيست. در صورتي كه در يك خانواده نيز پدر به تنهايي در زيست شبانه باشد قطعا نگرانيهايي براي زنان ايجاد ميكند». هر چند بعدها، هاشمي سخنان خود را تعديل كرد ولي نگراني درباره اجراي طرح را نيز كتمان نكرد.
در كنار اين اظهارنظرها بايد به ديدگاههاي مسوولان انتظامي هم نگاهي بيندازيم زيرا عمده مخالفان اجراي اين طرح، آنها هستند. سردار ايوب سليماني، جانشين فرماندهي نيروي انتظامي در اين زمينه گفت: حيات شبانه را قبول نداريم، اين فرهنگ حتي در اروپا هم نيست و زير بار آن نخواهيم رفت.
اين مخالفت باعث شد تا فرماندهي پليس تهران بزرگ هم موضع خود را سفت و سختتر بگيرد و بعد از مدتي سردار رحيمي، فرمانده پليس تهران كه پيشتر گفته بود اگر طرح حيات شبانه پيوست انتظامي داشته باشد و نظرات ما رعايت شود ايرادي ندارد، اعلام كرد: ما چيزي به نام طرح حيات شبانه نداريم و نميتوانيم واحدهاي صنفي را مجزا كنيم و بگوييم كه واحدهاي صنفي در فلان خيابانها ميتوانند تا دير وقت فعاليت كنند و بقيه بايد فعاليت خود را تعطيل كنند.
حالا اما گفته ميشود كه طرح روي ميز شهردار است تا در مورد اجرا شدن يا توقف آن تصميمگيري كند. عاليه شكربيگي، جامعهشناس با ذكر اينكه بهترين شيوه زندگي، زندگي متعارف در روز و استراحت در شب است كه 80 درصد شهروندان به همين شيوه زندگي ميكنند، ميگويد: درصدي از اقشار جامعه به دلايل مختلف ترجيح ميدهند كه شبها بيرون بيايند، كار يا تفريح كنند. مثلا بخشي از شهروندان و جوانان به دليل آنكه به هر دليل بيكارند و كاري ندارند، روزها تا عصر ميخوابند و شبها بيرون ميآيند و در شهر ميچرخند و به مكانهاي تفريحات خاص شبانه ميروند.
اين جامعهشناس در مورد تفريحات اين گروه از شهروندان نيز توضيح ميدهد: برخي از اين شهروندان به مراكز تفريحي كه مشتريان خاصي در شبها دارند، ميروند. يعني برخي از مراكز تفريحي در حال حاضر براي مشتريان شناخته شده و خاص خود، شبها به صورت پنهاني باز هستند و فعاليت ميكنند؛ مثلا قليان ميدهند.
او همچنين ميگويد: بخشي از جامعه كه از جامعه و ساختاري كه در آن زندگي ميكنند، ناراضي هستند در طول روز به يك نوع انزواطلبي و گوشهگيري متوسل ميشوند و تمايل چنداني ندارند كه در سطح شهر تردد داشته باشند. در نتيجه اين افراد ترجيح ميدهند، شبها بيرون بيايند و تفريح و تردد كنند. ضمن آنكه نظارتها و سختگيريها نيز در شب كمتر است و همين يك حس آزادي بيشتر را به شخص القا ميكند تا به زعم خود با خيال راحتتر به تفريحهايي مثل دور دور كردن و قليان كشيدن و... در سطح شهر بپردازند.
او همچنين به نتايج گفتوگوهايي كه با تعدادي از اين شبگردها و علاقهمندان به زيست شبانه داشته، اشاره ميكند و ميگويد: در مصاحبههايي كه با تعدادي از شهرونداني كه ترجيح ميدهند شبها بيرون بروند و تردد كنند، داشتيم اكثر آنها عنوان ميكردند كه به اين دليل شبها را دوست دارند چون شادتر و رهاتر و كمتر زير ذرهبينهاي نظارتي هستند.
اما به اعتقاد او اجراي طرح قانونمند زيست شبانه ميتواند باعث ساماندهي وضعيت كنوني تفريحات زيرزميني در شبها شود. گرچه شكربيگي شرطي را براي تحقق اين امر يادآور ميشود: البته بايد مديران شهري نظارت مناسبي روي زيست شبانه داشته باشند و بتوانند بيشتر از روز، شهر و ترددهاي شهروندان و فعاليتهاي شبانه را رصد و كنترل كنند. در اين صورت حتي ميتوان مدعي بود كه قطعا بسياري از تفريحات ناسالم زيرزميني امروز نيز خواهناخواه از بين ميرود. چون نظارت بيشتر خواهد شد و فعاليت مراكز زيرزميني محدودتر و سختتر ميشود.
اين جامعهشناس در پاسخ به مسوولان و منتقداني كه زيست شبانه را دليلي براي افزايش آسيبهاي اجتماعي ميدانند نيز ميگويد: مگر در روز آسيبهاي اجتماعي كم است؟ مگر الان در شب آسيبهاي اجتماعي نداريم؟ مسلم است كه اگر اقدامات نظارتي در شبها صورت نگيرد، ميتواند آسيبهاي اجتماعي را افزايش دهد ولي اين دليل نميشود كه بخواهيم بخشي از جامعه كه خواستار فعاليت و تفريح در شبها هستند را از حق شهروندي خود محروم كنيم. مهم اين است كه همه شهروندان حق دارند هر وقت خواستند از خانههايشان بيرون بيايند، تفريح و كار كنند و نبايد قوانين به گونهاي باشد كه آنها را محدود كنند بلكه بايد به شكلي حركت كرد كه هر شهروندي بتواند در صورت تمايل و در چارچوب مشخص و نظارت شده، زندگي شادي را در شبها تجربه كند.
مگر الان در شب آسيبهاي اجتماعي نداريم؟ مسلم است كه اگر اقدامات نظارتي در شبها صورت نگيرد، ميتواند آسيبهاي اجتماعي را افزايش دهد ولي اين دليل نميشود كه بخواهيم بخشي از جامعه كه خواستار فعاليت و تفريح در شبها هستند را از حق شهروندي خود محروم كنيم.