• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۸ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4462 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۲۳ شهريور

برخيز و اول بكش (275) فصل بيست و ششم

«مثل مار حيله‌گر و مثل يك بچه ساده»- آنها از جان‌شان مي‌گذرند

نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف

بازار ماهان يهودا بيت‌المقدس تقريبا هميشه با مردمي كه براي خريد كالا و پوشاك ارزان به آنجا مي‌روند شلوغ و پر از جمعيت است. اين بازار ميان جاده يافا و خيابان آگريپاس واقع است و از پايان قرن نوزدهم در خدمت مردم قرار دارد. همچنين اين بازار با دستفروشاني كه با صداي بلند گوشت، ماهي، گل و فلافل به فروش مي‌رسانند كه تماما رنگ و بو و منظره يك بازار شلوغ و قابل اعتماد را نشان مي‌دهد يك محل جذب توريست هم به حساب مي‌آيد.

در ظهر روز چهارشنبه 30 جولاي سال 1997، كسي به دو مردي كه بلوز سياه و پيراهن سفيد پوشيده بودند و كراوات زده بودند و در ميان جمعيتي كه تقلا مي‌كردند، توجهي نكرد. اين مردان كيف‌هاي سنگيني را حمل مي‌كردند و آنها هدفمند به قلب بازار مي‌رفتند و در مسافت 150 فوتي از يكديگر ايستادند، درست همان‌طور كه محمد ضيف به آنها دستور داده بود. آنها كيف‌ها را به بدن خودشان چسباندند انگار كه آنها را بغل كرده‌اند.

اين كيف‌ها با چيزي حدود 33 پوند مواد منفجره، ميخ و پيچ پر شده بود. اين مردان چاشني آن را روشن كردند و انفجارهاي عظيم و تركش‌هاي جهنده 16 نفر را كشت و 178 نفر را مجروح كرد.

حماس در بيانيه‌اي كه براي صليب سرخ فرستاد، مسووليت حمله را بر عهده گرفت. اما ضيف فهميده بود كه شين بت بعد از بمب‌گذاري اوليه بقيه دست‌اندركاران را شناسايي كرده و از اطلاعات آن براي معين كردن فردي كه آنها پيش از حمله با او در تماس بوده‌اند، استفاده كرده است. بنابراين اين‌بار بمب‌گذاران براي پنهان كردن هويت‌شان كاملا عميق رفتار كرده بودند. آنها مثلا برچسب‌هاي لباس‌‌شان را كنده بودند بنابراين بازرسان شين بت قادر نبودند آنها را تا فروشگاهي كه آن را خريده بودند، رديابي كنند كه شايد به شناسايي آنها منجر شود.

آنها بمب‌ها را محكم در بغل گرفته بودند تا هر چه بيشتر و ممكن است بدن و صورت‌شان نابود شود. شبه‌نظاميان حماس به خانواده‌هاي آنها گفته بودند كه براي عرض تسليت چادرهايي را كه در ميان فلسطينيان مرسوم است، برپا نكنند بنابراين شين بت قادر نبود آنها را شناسايي و تصويري از ارتباطات‌شان را درست كند.

با همه اين احوال بعد از كارهاي تحقيقاتي قابل توجه آژانس قادر شد تا به نخست‌وزير گزارش دهد كه تروريست‌هاي مرده را شناسايي كرده و اينكه محمد ضيف پشت نقشه حمله بوده و بمب‌گذاران انتحاري را جذب كرده است.

ده روز بعد از بمب‌گذاري، نخست‌وزير نتانياهو جلسه كابينه امنيتي را تشكيل داد. در شروع جلسه او روشن كرد كه تاكنون خويشتنداري از خود نشان داده است. بعد از آنكه موساد و شين بت به وزيران توضيح دادند كه بسياري از رهبران حماس در اردن، سوريه و دولت‌هاي خليج (فارس)، ايالات متحده و اروپا پناهنده شده‌اند، نتانياهو اظهار كرد كه او به دنبال آن است كه عليه آنها اقداماتي را انجام دهد. كابينه به نخست‌وزير و وزير دفاع اختيار داد تا هدف‌هاي مشخص را بريزند.

روز بعد نتانياهو، ژنرال داني ياتوم، مدير موساد را صدا كرد و از او يك فهرست افرادي را كه بايد آنها را زد، خواست. ياتوم را سرپرست قيصريه، اچ‌اچ و افسر ارشد اطلاعاتي قيصريه، موشه بن‌ديويد همراهي مي‌كردند.

بن‌ديويد يك مقداري در چارچوب موساد نمي‌گنجيد، كوتاه‌قد و نامأنوس بود، او ريش بلندي داشت و در سال 1987 و در سن تقريبا 35 سالگي وارد موساد شده بود. مادرش كه مترجم و ويراستار بود با او فقط به روسي حرف زده بود، بنابراين او پيش از آنكه عبري ياد بگيرد با اين زبان حرف مي‌زد. زماني كه هجده سالش شد، دانش او از روسيه باعث شد كه به‌طور طبيعي كانديداي واحد 8200 بشود كه در آنجا به مكالمات مشاوران روسي كه به ارتش مصر و روسيه كمك مي‌كردند، گوش بدهد. زماني كه از‌ اي‌دي‌اف بازنشسته شد براي مدت كوتاهي نماينده نهضت جوانان اسراييلي در ايالات متحده شد سپس به اسراييل برگشت تا يك مركز جوانان را اداره كند. او در كوهستان‌هاي بيت‌المقدس به پرورش اسب پرداخت، كتاب نوشت و در ادبيات دكترا كسب كرد و در كاراته هم كمربند مشكي گرفت. او ازدواج كرده بود و سه
بچه داشت. بن‌ديويد پس از اخذ تمامي اينها بود كه تصميم گرفت تا براي موساد كار كند. او توضيح داده بود كه «واقعا براي من جالب بود و بعد از چندين سال كار كردن براي خودم، اهميت صهيونيسم و ملي براي مشاركت در امنيت كشور را مي‌فهميدم. من مي‌ديدم كه جنگ در لبنان موج مي‌زند و صلح هم دور از دسترس است و اين موضوع براي هيچ‌كس از بيت‌المقدس گرفته تا تل‌آويو
مهم نبود.»

توضيح: استفاده از واژه تروريست‌هاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون