رسانهها از موافقت احتمالي ترامپ با طرح فرانسه خبر دادند
ايران و امريكا در سايه يك روياي فرانسوي
گروه ديپلماسي
ايران و امريكا همچنان صدر اخبار را به خود اختصاص دادهاند. دو رويداد پيش روي ايران و جهان قرار دارد: مجمع عمومي سازمان ملل متحد و پايان بازه زماني 60 روزه گام سوم ايران در كاهش تعهدات برجامي. رويداد نخست موجي از گمانهزنيهاي رسانهاي را درباره ديدارهاي حاشيهاي حسن روحاني، رييسجمهور كشورمان به راه انداخته است. گمانهزنيهايي كه هيچ يك قابليت تاييد يا تكذيب را ندارند اما صرفا با نزديك شدن به زمان مجمع به منظور فضاسازي مطرح ميشوند. شايد بتوان گفت كه ترس از پايان مهلت زماني گام سوم ايران به 1+4، بسياري را به اين پيشبيني واداشته كه شايد اتفاقي متفاوت ميان ايران و ايالات متحده امريكا در اين دور از مجمع عمومي سازمان ملل متحد رخ بدهد. پيشبيني كه گزاره خاصي براي تاييد آن وجود ندارد.
در حالي كه دونالد ترامپ، رييسجمهور يا مايك پمپئو وزير خارجه دولت امريكا بهطور متوسط هر دو روز يكبار اظهارنظري درباره ايران و احتمال مذاكره دارند در تهران در همچنان بر همان پاشنه ميچرخد كه تنها راه براي مذاكرات ايران و 1+5، لغو تحريمهاي هستهاي است كه در يك سال گذشته به تدريج بازگشتهاند و امروز در قالب سياست فشار حداكثري بر تهران تحميل شدهاند. سيگنالها از واشنگتن ضد و نقيض است و دونالد ترامپ تلاش ميكند همان سياست ابهامي را كه اتفاقا بسيار به آن فخر ميفروشد، در قبال ايران هم حفظ كند. رييسجمهور امريكا يك روز ميگويد به دنبال توافق با ايران است و چند ساعت بعد ميگويد اين ايرانيها هستند كه به دنبال مذاكره هستند. دونالد ترامپ يك روز ميگويد احتمال دارد با برخي لغو تحريمهاي ايران موافقت كند و روز ديگر وزير خزانهداري او تاكيد ميكند كه از لغو تحريم ايران خبري نخواهد بود. در اين ميان امانوئل ماكرون، رييسجمهور فرانسه به واسطهاي تبديل شده كه از يكسو با حسن روحاني صحبت ميكند و از سوي ديگر به دونالد ترامپ وعدهاي براي ديدار احتمالي مدنظرش با رييسجمهور ايران را ميدهد. با اين همه به نظر ميرسد كه در تماسهاي تلفني ماكرون و روحاني يك جمله دايما تكرار ميشود: رييسجمهور امريكا مترصد ديدار با همتاي ايراني است و شايد پس از آن همه چيز روي غلتك بيفتد اما در اين سوي خط نيز ماكرون دايما يك جمله واحد را ميشنود: ديدار دوجانبه ممكن نيست اما به شرط لغو تحريمهاي هستهاي ديدار در قالب ايران و 1+5 ميسر است. در اين ميان اخراج جان بولتون، مشاور امنيت ملي سابق تيم ترامپ موجي از خبرهاي اختصاصي رسانههاي امريكايي درباره چرايي اين جدايي را بر سر زبانها انداخته است.در چند روز گذشته برخي رسانههاي امريكايي ادعا كردهاند كه دليل اصلي اخراج جان بولتون از تيم ترامپ، مخالفت او با كاهش بخشي از تحريمهاي ايران بوده است. خبر بلومبرگ درباره علت اخراج جان بولتون كه آن را به مخالفت با كاهش تحريمهاي ايران ارتباط داده بود به دستمايه تحليل در رسانههاي متفاوت تبديل شد. الجزيره انگليسي در اين باره مينويسد: در حالي كه وجود اختلاف ميان رييسجمهور امريكا و مشاور امنيت ملي او بر هيچكس پوشيده نبود اما زمانبندي اين جدايي اينگونه القا ميكند كه احتمالا دليل اصلي ميتوانسته ايران باشد. به نظر ميرسد كه ترامپ از ايده كاهش تحريمها به عنوان مشوقي براي ديدار با همتاي ايرانياش در نيويورك استقبال كرده است. بلومبرگ به نقل از سه منبع آگاه نوشته كه جان بولتن به شدت مخالف اين ايده بوده و زماني كه استيون منوچين، وزير خزانهداري موافقت خود را با اين ايده اعلام ميكند، ترامپ تصميم ميگيرد از شر مخالفتهاي بولتون با اخراج او راحت شود.
به گزارش «اعتماد»، جان بولتون كه حامي سياست فشار حداكثري عليه ايران بود و حتي طرحي براي حمله به تاسيسات هستهاي ايران هم ارايه كرده بود هرگونه كاهش از تحريمها را به شل شدن سياست فشار حداكثري عليه ايران تعبير ميكرد. در چند روز گذشته جمله مايك پمپئو مبني بر اينكه رييسجمهور آماده است بدون هيچ پيششرطي با همتاي ايراني ديدار كند نيز انعكاس قابل توجهي در رسانهها داشته است. با اين همه تمام رسانهها پس از انعكاس اين بخش از سخنان پمپئو اضافه كردند كه پيششرط ايران همچنان برداشته شدن تحريمهاست. چارلز كاپچان يكي از تحليلگران ارشد شوراي روابط خارجي در اين باره به الجزيره ميگويد: حالا كه بولتون از صحنه خارج شده، احتمال درگيري نظامي در خاورميانه (غرب آسيا) كاهش پيدا كرده است. با اين همه پيشبيني اينكه آيا ديداري ميان روسايجمهور ايران و امريكا اتفاق ميافتد يا خير، بسيار سخت است، چرا كه هر دو طرف بايد سودي سياسي در اين قضيه داشته باشند. اما ميتوان گفت كه با رفتن بولتون حداقل احتمال اين ديدار بيشتر شده است.
الجزيره در نگاهي تحليلي به دلايل اخراج بولتون از تيم ترامپ، وزن بيشتري به مساله كرهشمالي داد و نوشت: ترامپ سياست بولتون در قبال كرهشمالي را مصيبتبار توصيف كرده همچنين به سياستهاي او در قبال ونزوئلا هم تاخت. رييسجمهور امريكا تلاش مشاور امنيت ملي سابق خود براي اجرا كردن مدل ليبي در قبال كرهشمالي را اشتباه خواند. اين سخنان ترامپ در حالي مطرح شد كه كرهشمالي به وضوح از دست بولتون به ستوه آمده بود. سال گذشته بود پيونگيانگ پس از آنكه بولتون مدل خلع سلاح ليبي را براي حل بحران اين كشور پيشنهاد كرد تهديد به كنسل كردن ديدار ميان كيم جونگ اون و دونالد ترامپ كرد. بولتون در گذشته طرحي براي استفاده از قدرت نظامي به منظور پايان دادن به حكومت كرهشمالي هم داده بود. علاوه بر اين تمام تلاشهاي ترامپ براي مذاكره با
كره شمالي در ماه فوريه سال جاري ميلادي هم در چند قدمي شكست قرار گرفت جايي كه ترامپ به حرف بولتون گوش داد و در نشست دوم با كيم جونگ اون دستنوشتهاي را به او داد و از او خواست تمام تسليحات هستهاي كره شمالي را به امريكا منتقل كند. تحليلگران ميگويند كه اخراج بولتون ميتواند گفتوگوها با كره شمالي را احيا كند اما كار براي واشنگتن به منظور ترغيب پيونگيانگ براي خلع سلاح به هيچوجه آسانتر نشده است.
الجزيره به نقل از جني تان از كارشناسان مسائل كره شمالي موسسهاي تحقيقاتي در واشنگتن مينويسد: تغيير چهره شوراي امنيت ملي تيم ترامپ ميتواند فرصت به رويكردي جديد براي تعريف موفقيت و در مذاكره يا راههاي رسيدن به آن باشد. براي درك اينكه نگاه بولتون تا چه انداره در عمق ساختار سياسي تصميمگيرنده در كاخ سفيد نفوذ كرده بايد منتظر ماند.
ترامپ و ايده كاهش تحريمهاي ايران
امانوئل ماكرون، رييسجمهور فرانسه همچنان پيگير بازگرداندن ايران از مسير كاهش تعهدات برجامي است و در اين مسير تنها راه را جلب موافقت امريكا در لغو پارهاي از تحريمها ميداند. بر همين اساس روز پنجشنبه
ديلي بيست در گزارشي ادعا كرد كه دونالد ترامپ مشغول بررسي موافقت با اعطاي خط اعتباري 15 ميليارد دلاري فرانسه به ايران است. اين خبر در حالي منتشر شده كه پيش از اين گفته شده بود كه دولت ترامپ با اين مساله مخالفت كرده است. نخستينبار درخواست ماكرون از ترامپ براي موافقت با تخصيص اين خط اعتباري به ايران، هنگام حضور همزمان دونالد ترامپ و محمدجواد ظريف در «بياريتس» فرانسه مطرح شد اما پس از آن گفته شد كه ترامپ مخالفت خود را با اين مساله اعلام كرده است. اكنون با خروج بولتون از كابينه ترامپ و تداوم رايزنيهاي همزمان ماكرون با روحاني و ترامپ به نظر ميرسد كه رييسجمهور امريكا متوجه مخالفت سرسختانه ايران با هرگونه مذاكره با امريكا در صورت باقي ماندن تحريمها شده است. البته ديلي بيست ادعا كرده كه ترامپ تخصيص اين خط اعتباري را در ازاي بازگشت ايران از مسير كاهش تعهدات برجامي پذيرفته است. تاكنون مقامي در كاخ سفيد اين گزارش ديلي بيست را تاييد نكرده و حتي وزير خزانهداري ترامپ ادعا كرده كه تحريمهاي امريكا به قوت خود باقي خواهند ماند. ديلي بيست به نقل از دو منبع در وزارت خارجه امريكا مينويسد كه مايك پمپئو نيز با ايده كاهش تحريمهاي ايران موافق است. اين رسانه امريكايي در ادامه ادعا كرده كه طرح فرانسه گشايشهايي در فروش نفت ايران ايجاد ميكند.به ادعاي ديلي بيست، ايران در ازاي اين خط اعتباري، روند كاهش تعهدات برجامي خود را به عقب بازگردانده و البته ضمانتهايي هم درباره امنيت خليج فارس خواهد داد. به گزارش «اعتماد»، تهران تاكنون هيچ يك از اين اخبار را تاييد يا تكذيب نكرده است.
ديلي بيست در ادامه اين گزارش مينويسد: در حالي كه ترامپ در ملاعام ميگويد نه پيششرطي براي گفتوگو با ايران دارد و نه پيششرطي ميپذيرد، به نظر ميرسد كه موافقت با طرح ماكرون براي تخصيص خط اعتباري 15 ميليارد دلاري اروپا به ايران در قالب اينستكس، نوعي چراغ سبز نشان دادن به ايران است كه لغو تحريمها را شرط اساسي براي ازسرگيري مذاكرات با 1+5 دانسته است. به نظر ميرسد كه دولت ترامپ با وجود همه مخالفتهايي كه با دولت سلف خود به رياستجمهوري باراك اوباما دارد به نوعي مسيري را كه او براي مذاكره با ايران رفت تكرار ميكند. اوباما نيز ابتدا بر حجم تحريمها بر ايران افزود و سپس براي پيشبرد مذاكره اين روند را متوقف كرد. دونالد ترامپ ميگويد به دنبال توافقي بهتر با ايران است اما تجربه ثابت كرده كه او صرفا به دنبال فرصتي براي عكس گرفتن با مقامات است و كيفيت و كميت توافق چندان براي او مهم نيست.
به گزارش «اعتماد» به نظر ميرسد اكثر رسانههاي غربي احتمال ديدار روحاني و ترامپ را از دريچه ميانجيگريهاي فرانسه بررسي ميكنند و اين در حالي است كه تهران و واشنگتن هر يك به دنبال دستاوردهاي حداكثري و خاص از بازگشت به مذاكره با يكديگر هستند. ايران در حالي لغو تحريمهاي هستهاي را شرط مذاكرات ايران و 1+5 ميداند كه اين تهران نبود كه ميز مذاكره را ترك كرد، بلكه دولت ترامپ با ترك اين ميز، عملا فرصت برخورداري از كانال ديپلماتيك با تهران را از دست داد. هرچند نميتوان تاثير فشار اقتصادي ناشي از سياست فشار حداكثري بر ايران را ناديده گرفت، اما تجربه ثابت كرده كه تهران تحت فشار مذاكره نميكند. لذا به نظر ميرسد كه فرانسه بايد در تلاش خود براي ميانجيگري ميان تهران و واشنگتن، واقعيتها را جاي روياهايش براي حل و فصل سريع مساله بگنجاند.