• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۸ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4462 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۲۳ شهريور

گمشده من چيست؟

محسن آزموده

گوگل‌كردن يكي از آشناترين و رايج‎ترين كارهاي اين روزهاي آدم‌هايي‎ است كه با اينترنت سر و كار دارند. عموم آنها در جيب‎شان يك گوشي تلفن هوشمند دارند يا در محيط كار يا خانه، رايانه‎اي متصل به اينترنت و روزانه چندين و چندبار، به دلايل گوناگون، موتور جست‌وجوي گوگل را باز كرده و در آن كلمه يا كلماتي را «سرچ» مي‌كنند. البته موتور جست‌وجو، منحصر به گوگل نيست و الان ديگر تقريبا بيشتر وب‎سايت‎ها، شبكه‎هاي اجتماعي و فضاهاي مجازي جست‌وجوگر دارند، اما بعيد است
هيچ كدام از جهت ميزان فراگيري و گستردگي به گرد پاي گوگل برسند. گوگل مصداق تام و تمام تعبير «از شير مرغ تا جان آدميزاد» است كه هر چيزي كه آدم بخواهد را از هر جاي دنيا، به طرفه‎العيني پيدا مي‌كند و هزاران هزار صفحه مرتبط به آن را در كسري از ثانيه پيش روي كاربر باز مي‎كند. ما معمولا با گوگل دنبال علايق، نيازمندي‎ها، پرسش‎ها و گمشده‌هاي‌مان مي‎گرديم. يكي به دنبال يافتن معناي يك واژه است، ديگري مي‌خواهد نشاني يك مجتمع تجاري را بيابد، سومي دنبال آن است كه بفهمد فلان بازيگر در كدام فيلم‎ها بازي كرده، چهارمي مصرع دوم يك بيت شعر يا نام شاعرش را فراموش كرده و ... .

بنابراين گوگل در وهله اول، ابزاري براي جست‌وجوي در جهان است، اما گوگل و هر موتور جست‌وجوگري را مي‎توان به عنوان وسيله‎اي براي كند و كاو در خويشتن خويش نيز درنظر گرفت. اما چطور مي‎توان از طريق گوگل به سروش كاهن معبد دلفي كه مي‎گفت «خودت را بشناس»، لبيك گفت؟ خيلي راحت است، از طريق يك گام به عقب گذاشتن و نگريستن به اينكه در گوگل و هر موتور جست‌وجوگري به دنبال چه چيز مي‎گرديم و چه چيزهايي را مي‎جوييم. مولانا جلال‎الدين مي‎گفت: «هر چيز كه در جستن آني، آني». به بيان ديگر، درون هر يك از ما را مجموعه باورها و احساسات و خواسته‎ها و اميال ما تشكيل مي‎دهد. تصور اوليه هر يك از ما اين است كه به هر سه دسته مذكور، آگاهي داريم و از خلل اين آگاهي، خودآگاهي داريم، يعني خودمان را مي‎شناسيم.

اما روان‎شناسان بزرگي چون فرويد به ما آموخته‎اند كه اين خيال خامي بيش نيست، آنچه ما از درون‎مان مي‎شناسيم، تنها بخش كوچكي از هويت‎مان است كه آن را «خود» (ego) مي‎ناميم، اين اگو تنها نوك قله از كوه يخي است كه بخش اعظم آن زير آب قرار گرفته و از ديده پنهان است و از نظر فرويد، از «فراخود» (super ego) و «نهاد» (Id) ما تشكيل شده است. شناخت فراخود، يعني مركز بايدها و نبايدها و هنجارهاي دروني‎شده در وجود انسان و نهاد، يعني مركز اميال و خواسته‎ها و آرزوهاي آدمي، كار ساده‎اي نيست. ما به سادگي نمي‎دانيم چه احساسات و عواطفي داريم و مهم‎تر از آن چه اميالي. تنها در تجربه‎هاي عيني است كه وجوه ناشناخته هويت ما خودش را آشكار مي‎سازد و گوگل كردن يكي از اين تجارب روزمره و مشترك است. يكي صبح تا شب در گوگل و اينترنت دنبال آخرين مدل‎هاي كفش و لباس و لوازم آرايشي است، ديگري تا اينترنتش روشن مي‎شود، قيمت ارز و سكه را جست‌وجو مي‌كند، سومي مدام دنبال آخرين اخبار سياسي است و اگر به «هيستوري» جست‌وجوگرش مراجعه كنيم، اسامي سياستمداران را مي‎يابيم، نفر چهارم يكسره قيمت خانه و مسكن را جست‌وجو مي‎كند و يكسر دنبال اينكه ملك در جابلقا چند است و در جابلسا چطور، فكر و ذكر نفر پنجم قيمت ماشين و مدل‎هاي مختلف آن است، ششمي عكس «سوپراستار»ها و «سلبريتي»‎ها را «سرچ» مي‎كند و از هر طريق مي‎كوشد به زندگي خصوصي آنها سرك بكشد و سر دربياورد كه كي با كي ازدواج كرد و كي از كي طلاق گرفت، نفر هفتم خوره آخرين يافته‎هاي فن‎آوري و جديدترين مدل‎هاي گوشي است و هشتمي
در به در دنبال آخرين بازي‎هاي رايانه، نهمي فيلم‌باز يا اهل موسيقي است و دهمي كرم كتاب. خلاصه از خلل همين جست‌وجوها مي‎توان
پي برد كه در ذهن و ضمير آدميان چه مي‎گذرد و چه چيزي براي آنها دغدغه است و فكر و ذكرشان را به خود مشغول داشته. يكي هم هست كه مدام در گوگل اسم خودش را «سرچ» مي‎كند و به‌دنبال نام و نشان خود در فضاي مجازي مي‎گردد.

اما پيش از آنكه بخواهم از اين طريق به گمانه‎زني درباره ديگران پي ببرم و به اصطلاح شخصيت آنها را روان‎شناسي كنم، بهتر است به خود مراجعه كنم. آگوستين قديس، فيلسوف و حكيم مسيحي مي‎گفت: «از خود برون مشو، به درون خودت بازگرد، در درون انسان است كه حقيقت مسكن دارد.» آيا تا به حال به جست‌وجوهاي گوگلي و اينترنتي خودم دقت كرده‎ام؟ من به دنبال چه چيزي هستم و در مغاك بي‎انتهاي فضاي مجازي چه چيزي مي‎جويم؟ گمشده من چيست؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون