اوايل دهه 1940 ميلادي رماني به نام «سپس هيچ‌كدام باقي نماندند» منتشر شد كه هم از نظر شكل و ساختار روايت و از هم حيث استقبال مخاطبان، يك نقطه اوج و اعتلا در تاريخ داستان‌هاي جنايي محسوب مي‌شد. چند مرد و زن به ظاهر محترم در جزيره‌اي دورافتاده به دام مي‌افتند و مجبور به مواجهه با حقيقت و عدالت مي‌شوند.
قاتل كه همه آنان را به خوبي مي‌شناسد، ابتدا قربانيان نگون‌بخت خود را بازي مي‌دهد و بعد جان‌شان را يكي پس از ديگري مي‌گيرد. كتاب از انگليسي به چندين زبان ديگر ترجمه شد و بيشتر از 100 ميليون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفت.
پاي اين كتاب نام آگاتا كريستي ديده مي‌شد كه پيش از آن هم چند رمان پرفروش ديگر نوشته بود.
آگاتا كريستي پانزدهم سپتامبر 1890 از پدري امريكايي و مادري انگليسي متولد شد. نخستين ازدواج او دوامي نيافت اما در چهل سالگي دوباره اين‌بار با مردي جوان‌تر از خودش ازدواج كرد. شوهر دوم او باستان‌شناس بود و اين دو همراه هم گوشه و كنار جهان را زير پا گذاشتند.
او در اين سفرها تجربيات بسيار اندوخت و فرصت و فراغت زيادي براي نوشتن به دست آورد.
كريستي 86 سال عمر كرد و تا اواخر عمر، يعني زمستان 1976 به نوشتن ادامه داد.
نزديك به 70 رمان نوشت و حتي چند قصه عاشقانه هم از خود به جاي گذاشت، اما شهرت او در زمان حيات، از داستان‌هاي كارآگاه هركول پوآرو، و ماجراهاي خانم مارپل سرچشمه مي‌گرفت.
امروز هم كه نزديك به نيم قرن از مرگ نويسنده مي‌گذرد بيشتر ما با همين دو شخصيت، از او ياد مي‌كنيم.
هرچند گويا خود كريستي اواسط دهه 1940 از پوآرو خسته و دلزده شد و داستاني براي قتل او نوشت. نزديكانش از اين تصميم نويسنده باخبر شدند و به هر زحمتي كه بود او را از انتشار اين داستان منصرف كردند.
كريستي تقريبا از سال 1920 شروع به نوشتن كرد و از اين راه به شهرت و ثروت زيادي دست يافت.
او جوايز زيادي را هم برد و عموم منتقدان، حتي بسياري از آنهايي كه داستان‌هاي پليسي را جدي نمي‌گرفتند به تحسين نبوغ و چيره‌دستي خود وادار كرد.
جالب اينكه او براي انتشار نخستين داستان خود شش بار جواب رد شنيد و تا مدتي كسي را براي سرمايه‌گذاري و چاپ نوشته‌اش پيدا نكرد.
هنر كريستي در اين بود كه ذهن خواننده را با معماها و توطئه‌هاي داستان درگير مي‌كرد و آنها را در گشودن گره ماجرا با شخصيت‌هاي داستان همراه مي‌ساخت.
فروش حيرت‌انگيز كتاب‌هاي او به كنار، آنچه كريستي را نسبت به جنايي‌نويسان پيش از وي متمايز مي‌كرد اين بود كه او ادبيات جنايي را از عناصر ملودرام و عارفانه تصفيه كرد و مرزهاي مشخص‌تري براي اين ژانر پرطرفدار كشيد. آثار او به 103 زبان مختلف ترجمه و در سراسر جهان منتشر شده‌اند. مي‌گويند- و احتمالا درست هم است- كه فروش كل كتاب‌هاي او از مرز 2 ميليارد نسخه مي‌گذرد، چنان‌كه ويترين كتاب‌فروشي‌هاي كشور خود ما نيز نشان مي‌دهد برخي از آنها هنوز هم بارها و بارها تجديد چاپ و بازنشر مي‌شوند.