واكسيناسيون نفت
حميدرضا شكوهي
زماني نهچندان دور، وزير نفتي در دولت مهرورز، پيشبيني كرده بود تحريم ايران ميتواند قيمت نفت را به 200 دلار برساند. اتفاقا نفت ايران در آن دوره تحريم شد اما نفت 200 دلار نشد! اينگونه پيشبينيها هنوز هم گاهي ديده ميشود. اينكه تحريم نفتي يا رويارويي نظامي بين توليدكنندگان بزرگ نفت، ميتواند قيمت نفت را با رشد چشمگيري مواجه كند. اما واقعيت آن است كه تجربيات سالهاي اخير و به ويژه ماههاي گذشته نشان ميدهد كه ديگر نبايد در پي حوادث غيرمنتظره، انتظار رشد چشمگيري در قيمت نفت داشت؛ چه به خاطر تحريم نفتي ايران باشد و چه به دليل حمله به نفتكشها در خليجفارس، توقيف نفتكشهاي ايراني و انگليسي در جبلالطارق و خليج فارس يا حتي حمله با تاسيسات نفتي عربستان كه بخش اعظم توليد و صادرات نفت اين كشور را در اختيار دارد. زماني نهچندان دور، كوچكترين تحرك نظامي در خليج فارس يا هر گونه حمله به نفتكشها ميتوانست روي قيمت نفت اثري محسوس بگذارد. اما چرا حالا اين طور نيست؟ تاسيسات نفتي آرامكو در عربستان هدف قرار گرفته و بخش اعظم توان پالايشي و صادراتي نفت اين كشور از بين رفته، اما قيمت نفت فقط تا مرز 72 دلار پيش رفته و دوباره به عقب برگشته است. چرا؟
دلايل متعدد ژئوپولتيك و اقتصادي را ميتوان براي اين رخداد- بخوانيد واكسينه شدن بازار نفت در قبال حوادث غيرمنتظره- برشمرد اما شايد سه دليل عمده در بروز اين وضعيت قابل تامل باشد:
1- مركزيت نفت از خليج فارس خارج شده و بازيگراني به عرصه آمدهاند كه هر يك سهم بزرگي در بالانس بازار جهاني نفت ايفا ميكنند. امريكا و روسيه، بزرگترين توليدكنندگان نفت جهان هستند كه به تنهايي 20 درصد از نفت جهان را تامين ميكنند؛ در حالي كه مجموع توليد نفت كشورهاي حاشيه خليج فارس كه عربستان و عراق مهمترين آنها هستند، بيش از اين ميزان نيست. پس در صورت بروز هر گونه اتفاق غيرمنتظره در بازار نفت يك پشتگرمي به نفت روسيه و امريكا وجود دارد. به ويژه در مورد امريكا كه از زمان روي كار آمدن ترامپ، حساسيت فراواني روي جلوگيري از افزايش قيمت نفت دارد. ذخاير نفتي امريكا، در مقاطع حساس زماني توانسته تقاضاي بازار نفت را تا حدي پاسخ دهد و همين پشتوانه، تاثيرگذاري بروز حوادث پيشبيني نشده در خليج فارس بر بازار نفت را كاهش داده است.
2- حجم اتفاقات نظامي در منطقه خاورميانه كه محور اصلي مناقشات سياسي و همچنان يكي از مراكز عمده توليد و عرضه نفت در جهان است، به مراتب كمتر از پيشبينيهاست. از زماني كه ترامپ روي كار آمده، برجام لغو شده، حجم رويارويي لفظي امريكا و رژيم صهيونيستي با ايران افزايش يافته، تحركات نيروهاي نظامي طرفدار ايران و عربستان در منطقه بيشتر شده و درگيريهاي محدود اما متعددي در منطقه رخ داده است. اما نكته اينجاست كه همگان به دليل لفاظيهاي جنگطلبان در امريكا و اسراييل، انتظار درگيري نظامي گستردهتري را دارند. وقتي حجم تهديدها و لفاظيها به مراتب بيش از رخدادها باشد، كمكم موضوع عادي ميشود. براي منطقهاي كه مدتهاست به دليل لفاظيهاي مقامات صهيونيستي و امريكايي، آمادگي يك جنگ گسترده را دارد، تحريكات موشكي و نظامي مقطعي نميتواند تاثير چنداني بر بازار داشته باشد.
3-رشد تقاضاي جهاني براي نفت روند آهستهتري پيدا كرده و اتكاي جهان به نفت در حال حاضر همانند دهههاي 1970 و 80 ميلادي نيست. گاز و همچنين انرژيهاي تجديدپذير، نقش مهمتري در صنايع پيدا كردهاند و هرچند تقاضا براي نفت حفظ شده، اما ديگر نفت را يك سوخت بدون جايگزين نميدانند. از سوي ديگر تعداد خودروهاي برقي و هيبريدي در جهان افزايش يافته است. به عنوان نمونه، ميزان تردد جادهاي در امريكا افزايش يافته ولي ميزان مصرف بنزين از سال 2016 تقريبا متوقف شده و طبق تخمينهاي اداره اطلاعات انرژي امريكا، پيشبيني ميشود مصرف سالانه بنزين در امريكا 40 هزار بشكه در روز كاهش يابد. حتي با وجود افزايش نرخ سالانه رشد اقتصادي امريكا به بيش از 3 درصد، مصرف سوخت اين كشور ثابت مانده است. اين وضعيت در اروپا بهويژه كشورهاي اسكانديناوي هم وجود دارد. آژانس بينالمللي انرژي برآورد كرده در صورت وفاداري كشورها به اهداف توافقنامه آب و هوايي پاريس تا سال 2030 بيش از 140 ميليون خودروي الكتريكي در جهان ساخته ميشود.
دلايل ديگري هم ميتوان برشمرد كه نشاندهنده كاهش تاثيرگذاري نفت و بهتبع آن كاهش اثرگذاري برخوردهاي نظامي بر قيمت نفت باشد اما دليل اولي كه ذكر شد، در رويداد اخير حمله به عربستان و دو دليل ديگر در اين حادثه و ساير روياروييهاي نظامي قبلي و احتمالا بعدي در منطقه خليج فارس ميتواند به عنوان «عوامل رشد قيمت نفت كمتر از پيشبينيها» ذكر شود.