امريكا و كشورهاي عربي
سعيد عابدپور
غرب دفاع و حمله مشروع حكومت يمن عليه عربستان سعودي را تروريسم ميداند و اين مساله تازهاي در مبارزه عليه سلطه غرب و حاميان منطقهاي آن نيست. از زماني كه صداي چكمههاي سربازان ناتو و امريكا در افغانستان طنينافكن شد و سپس عراق، ليبي و سوريه را دربرگرفت، «تروريستهاي خوب»، بلكواتر و پهپادهاي امريكايي براي جنگ با ترور و در حقيقت نابودي و براندازي گسترده نظامهاي سنتي منطقه به خاورميانه و شمال آفريقا اعزام شدند. امريكا بعد از تمام كردن كار عراق و ليبي، ميلياردها دلار براي ماموريتهاي غيرممكن سرنگوني حكومت بشار اسد، براندازي حكومت يمن، پشتيباني و حمايت همهجانبه از سياستهاي تجاوزكارانه رژيم صهيونيستي براي بقا و تجاوز بيشتر هزينه ميكند. حاصل تمامي اين تلاشها، خرابي، قتل، ويراني، مهاجرت و بدبختي تمام عياري است كه مردم كشورهاي عراق، ليبي، سوريه، يمن، فلسطين و ساير مناطق را از 11 سپتامبر 2001 به بعد گرفته است. كافي است به مصايب بيش از 8 ميليون نفر از آوارگان سوري فكر كنيم، به جنازههايي كه درياي مديترانه در بر خود گرفته است، به 70 هزار نفر از كشتگان يمني فكر كنيم. به يمني كه همه روزه آماج بمباران نيروهاي ائتلاف سعودي با خلبانان اسراييلي و بمبهاي امريكايي است.
به بيش از 40 هزار آواره ليبيايي، سوري، عراقي و ساير كشورها فكر كنيم كه طي چند سال اخير در درياي مديترانه غرق يا به خاطر شرايط مشقتبار مهاجرت جان خود را از دست دادهاند. از نابودي كامل شهرها و كارخانهها در عراق، ليبي، سوريه و يمن و نابودي ميراث تمدني باشكوه اين مناطق بايد سخن گفت، شهرهاي ويران و مردمي كه ديگر نيستند. شايد كلمات قادر به بازگويي اين همه درد و رنج بشري نباشند. بهتر است همچون نزار قباني بگوييم : اگر بنويسيم از باقيماندههاي وطني، ناتوان، گسسته، فروريخته كه اندامش پوسيده و پراكنده شده، از وطني كه در گوشه و كنار آن، نمانده آب و هوايي يا خيمه و شتري يا قهوه سياهي. ولي همه اين تجاوزها و مداخلات غرب با عنوان جنگ با ترور، صدور دموكراسي و رهايي مردم منطقه از حكومتهاي ديكتاتور صورت ميگيرد. امريكا از القاعده، النصره و ارتش به اصطلاح آزاديبخش سوريه براي مبارزه با حكومت بشار اسد استفاده كرد. نيروهايي كه نماد كامل خشونت و وحشيگري و نماد اسلامگرايي افراطي بودند. امريكا در تمامي دوران پيروزي بعد از انقلاب اسلامي ايران، مهمترين حامي اسلامگرايي افراطي است، هم راه را براي تبليغات وهابي و سلفي هموار كرده و هم جادهاي براي جذب ميليونها جوان مسلمان به درون گروههاي افراطي باز كرده است. آنچه ناتو در قبال مداخله براي براندازي حكومت دمشق و حمايت از نيروهاي افراطي اسلامي انجام داد، جنگ عليه تروريسم نبود، بلكه جنگ تروريستي بود. امريكا از القاعده و داعش حمايت كرد. هيلاري كلينتون اعتراف كرده كه امريكا داعش را براي مقابله با نفوذ ايران خلق كرد. طرح خلافت طرح سازمان سيا بود. امريكا و ناتو شورش نظامي عليه بشار اسد را انقلاب و بيداري عربي خواندند. از زماني كه نخستين گروههاي شورشي در درعا به ترور ماموران حكومتي و بمبگذاري در خيابانهاي اين شهر پرداختند، امريكا روزنهاي براي فكر براندازي بشار اسد يافت. تحريمهاي اقتصادي عليه سوريه گام ديگري براي برنامه براندازي بود، تحريم اقتصادي به مثابه ترور اقتصاد اين كشور همانگونه كه در عراق اتفاق افتاد، شرايط را در سوريه بسيار سخت كرد. ولي در عراق تكرار نشد. به ياد بياوريم كه مادلين آلبراليت، وزير خارجه وقت امريكا تحريمهاي سخت اقتصادي عليه عراق و گرسنگي و مرگ دهها هزار نفر را بهايي قابل قبول دانست. جنگ همهجانبه ناتو امريكا عليه سوريه و يمن همچنان ادامه دارد. قحطي و گرسنگي و بيماري جان دهها هزار يمني را گرفته و اينها در چارچوب سياستهاي غرب، اعمالي مشروع براي رسيدن به اهداف است. ناتو و امريكا با پشتوانه «دستگاه شستوشوي فكري» رسانهها تصويري زيبا از دخالت خود در جهان اسلام ايجاد كرده اند. مقاومت مردم در مقابل سلطه، افراطگرايي، خشونت و تجاوز غرب و حاميان خود پرده از باطن زشت غربيان حامي القاعده و داعش و بلكواتر برداشته است ولي متاسفانه جهان عرب دركي كامل از طرحهاي متجاوزانه غرب همچون طرح بيداري اسلامي يا بازگشت خلافت و غيره ندارد. غرب بر شانههاي خيانت و ناداني كشورهاي عربي منطقه استوار است و بايد كه به افشاي اين طرحها در دنياي عرب پرداخت.