• ۱۴۰۳ شنبه ۶ مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4475 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۷ مهر

كوتاه درباره سريال «اوزارك»

تراژدي‌هاي پولي

احسان صارمي

 

 

در يك سال گذشته تلويزيون بر آن بوده تصويري از مشكلات اقتصادي ترسيم كند؛ سريال‌هايي كه نگاه‌شان به سمت مقولاتي چون پولشويي يا سوءاستفاده از قدرت براي رسيدن به امكانات مالي بوده است اما اين سريال‌ها به دلايل بسياري بيش از آنكه مورد توجه و تمجيد قرار گيرند، مورد نقد و عتاب قرار گرفته‌اند. به نظر مي‌رسد تلويزيون چشم‌اندازي علمي به ژانرهاي مرتبط با مقولاتي چون پولشويي ندارد.در سال 2017، نتفليكس اقدام به پخش سريال «اوزارك» (Ozark)، اثر بيل دوبو مي‌كند. سريال داستان مارتي بِرد (جيسون بيتمن) را روايت مي‌كند كه به واسطه رابطه‌اش با يك كارتل موادمخدر مكزيكي درگير پولشويي مي‌شود. او در مقام يك حسابدار خبره، بايد پول برآمده از فروش مواد مخدر را بدل به پول تميز كند و در مشاغل قانوني سرمايه‌گذاري كند. با اين حال، زندگي جذابش در شيكاگو به جهاني سرد در اوزارك بدل مي‌شود.آنچه «اوزارك» را از سريال‌هاي ايراني متمايز مي‌كند نگرش تراژيك به رويدادهاست. برخلاف سريال‌هاي به‌شدت ملودرام و اغلب سانتيمانتال ايراني، اين سريال امريكايي بنياد خود را بر يك تراژدي مدرن بنا مي‌كند. از همين رو شخصيت‌ها رفتاري شبيه به اساطير از خود نشان مي‌دهند. آنان مرگ‌آگاهانه با جهان خود برخورد مي‌كنند و اين مرگ‌آگاهي كمي رويين‌تن‌شان مي‌كند. از همين رو قتل‌هايي كه در فيلم رخ مي‌دهد روايتگر وجوه اسطوره‌اي است، پسر در برابر پسر و پدر در برابر پدر كشته مي‌شود.همين وجوه اسطوره‌اي موجب مي‌شود كه شخصيت‌ها خردمنداني باشند واجد هامارتيا (خطاي تراژيك). آنان زيادي مي‌دانند و از اسرار خدايان (نظام اقتصادي و مالي امريكا) آگاهند و بابت آگاهي‌شان كماكان به بقاي خويش ادامه مي‌دهند اما همين آگاهي چون خطاي تراژيك شخصيت‌هاي فيلم را در معرض خطر قرار مي‌دهد. اين خطرآفريني در هر قسمت منجر به يك رويداد تازه مي‌شود. اين برخلاف رويه سريال‌هاي ايراني است. شخصيت‌هاي ايراني فاقد آگاهي هستند و اساسا هامارتيا ندارند. آنان مدام حرف مي‌زنند و به واسطه فقدان كنش- كه شرايط خطر را فراهم مي‌كند – كشمكشي ايجاد نمي‌كنند. يك دنياي منفعل كه در آن رويدادي رخ نمي‌دهد.در «اوزارك» شخصيت‌ها خاكستري هستند. آنان شايد بدهاي روزگار خويش باشند، دروغ مي‌گويند و دستان‌شان به پول كثيف آلوده است اما تلاش‌شان براي بقاي خانواده است. در آن سو، پليس‌ها هر چند به دنبال كشف حقيقتند اما لكه‌هاي تيره و تاري وجوه انساني آنان را آلوده كرده است. از اين تقابل خير و شر دروني نيز مهلت گريزي نيست و اين مهم نيز برآمده از وجه تراژيك ماجراست. شخصيت‌هايي كه تقديرشان در اسارت موقعيت است و تلاش‌ها و انتخاب‌هاي‌شان صرفا براي بقاست.«اوزارك» با اين حال جهان سردي را روايت مي‌كند. مگر «اوديپ شهريار» يا «السست» جهان گرم و مطبوعي را پيشكش مي‌كنند؟ پاسخ بي‌شك خير است. جهان قهرمانان تراژدي مملو از مصائب است و اين مصائب محصول كشمكش قهرمانان با جهان و ساكنان و مهم‌تر از همه خويشتن است. در «اوزارك» مارتي بِرد به مرور زمان ساكت‌تر و ساكت‌تر مي‌شود. او از كشمكش با جهان به ستيزي دروني مي‌رسد.«اوزارك» شايد سريال درخشاني نباشد اما كلاس درسي است براي توليد سريال‌هايي با موضوع پولشويي. سريال «اوزارك» واقعيت پولشويي و گره خوردنش با جهان سياست را عريان مي‌كند و نشان مي‌دهد پولشويي يك امر ملودرام نيست، يك تراژدي عصر حاضر است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون