«ائتلاف اميد» چقدر شانس موفقيت دارد
ابتكار ايران در مقابل ائتلاف امريكا
سارا معصومي
بحران در خليجفارس، همه را از بازيگران منطقهاي تا فرامنطقهاي به تكاپو واداشته است. برخي مانند ايران براي حل و فصل بحران از اعضاي منطقه ميخواهند به منطقه روي آورند و برخي مانند عربستان سعودي و بحرين ترجيح ميدهند به پرداخت اجارهبها براي امنيت خود ادامه بدهند. در اين ميان كشورهايي چون عراق هم تلاش ميكنند با ميانجيگري سايه جنگ را از منطقه دور كنند تا حداقل جنگ به مجموعهاي از مشكلاتشان اضافه نشود. امنيت در خليجفارس و تنگه هرمز امنيتي محصور در يك منطقه نيست بلكه با امنيت اقتصاد جهاني و ثبات در بازار انرژي گره خورده است. در حالي كه از نيمه بهار سال جاري مجموعهاي از تحولات در منطقه خليجفارس به خصوص تنگه هرمز زنگهاي خطر را به صدا در آورده است هنوز هيچ گشايشي در بنبست موجود در رابطه ديپلماتيك ميان رقباي منطقهاي چون ايران و عربستان يا دوستان ديروز و دشمنان امروز چون عربستان و قطر رخ نداده است. بحران در رابطه ايران و عربستان عملا وضعيت امنيت و ثبات در منطقه خليجفارس را در حالت چراغ نارنجي قرار داده بود اما مجموعه تحولات اخير كه آخرين آنها حمله به تاسيسات نفتي آرامكو يا به اسارت درآمدن صدها نيروي ائتلاف سعودي توسط يمنيهاست، اين چراغ را در حالت قرمز قرار داده است. از امريكا تا روسيه هركدام نسخهاي را براي برقراري ثبات و امنيت در اين منطقه تجويز كردهاند و اين در حالي است كه طرحهاي منطقهاي متعدد جمهوري اسلامي ايران در سالهاي اخير همه روي ميز ماندهاند.
همزمان با افزايش تنش در منطقه به دنبال حمله انصارلله يمن به تاسيسات نفتي عربستان سعودي، حسن روحاني، رييسجمهور كشورمان در مجمع عمومي سازمان ملل متحد از ابتكار تازه ايران با عنوان «ائتلاف براي اميد و امنيت هرمز» يا به اختصار «ائتلاف براي اميد هرمز» رونمايي كرد. ائتلافي كه ايران از آن سخن ميگويد 8 كشور منطقهاي را دربرميگيرد: ۶ كشور جنوبي خليج فارس يعني قطر، كويت، بحرين، عربستان سعودي و امارات متحده عربي به اضافه ايران و عراق. هر چند كه هنوز مفاد و جزييات كامل اين طرح ايران منتشر نشده است اما برآيند آنچه منتشر شده اين است كه محور اين ائتلاف، يك همكاري دستهجمعي درون منطقه خليجفارس است. هر چند كه به فراخور وضعيت امنيتي موجود در منطقه بيشتر برداشتها از اين طرح امنيتي است اما بخشهايي از اين ابتكار ايران مسائل اقتصادي را هم شامل ميشود و ميتوان گفت كه جزيياتي از ابتكارهاي پيشين ايران نظير امضاي پيمان عدم تعرض ميان كشورهاي منطقه نيز در داخل اين ابتكار گنجانده شده است. منطق اين طرح، امنيت درونزا براي خليج فارس و تنگه هرمز است و اين ابتكار چرخشي از مفهوم خريد امنيت به سمت اتكا به خودِ مردمِ منطقه و همكاري ميان آنهاست. ايران ميگويد پيشنهاد جديدش كه در مجمع عمومي سازمان ملل براي نخستينبار از آن رونمايي كرده مستند به «بند ۸ قطعنامه ۵۹۸ شوراي امنيت» است.
واكنش كشورهاي منطقه به اين ابتكار ايران يا مانند عربستان سعودي و بحرين سكوت و بيتفاوتي بوده يا مانند عراق و قطر روي خوشنشان دادن به بررسي جزييات طرح. با اين همه تاكنون هيچ كدام از 7 كشوري كه ايران در ابتكار خود از آنها با عنوان مجريان اين طرح نام برده گامي عملي براي پيوستن به اين ابتكار برنداشتهاند كه البته بخشي از آن به وضعيت مبهم منطقه بازميگردد. در حال حاضر ابتكار ايران براي «ائتلاف اميد» با تلاش امريكا براي شكل دادن به ائتلافي نظامي در منطقه خليج فارس همزمان شده و اين در حالي است كه از ميان كشورهاي هدف ايران در ائتلاف اميد، عربستان سعودي، بحرين و امارات به اين ائتلاف امريكايي روي خوش نشان داده و كشوري مانند كويت هم اخيرا اعلام كرده كه پيوستن به آن را بررسي ميكند. با اين همه تفاوت ابتكار ايران با ائتلاف مدنظر امريكا در درونزا بودن آن است. بر همين اساس علي ربيعي، سخنگوي دولت در نشستي كه روز دوشنبه با خبرنگاران داشت در اين باره گفت: اين طرح برخلاف طرح امريكا، امنيت در خليج فارس را درون زا ميداند و تامين امنيت را مشروط به قدرتهاي بيرون از منطقه نميداند. طرح ايران هيچ كشوري را براي شركت در اين ائتلاف بيرون نميگذارد زيرا يك ساختار و نظم امنيتي كه يك يا چند كشور را حذف كند، در نهايت نميتواند امنيت همگاني را فراهم كند.
محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه نيز در توييتر خود مختصاتي از اين طرح را بيان كرده و نوشت: اين ائتلاف متضمن گفتوگو، ايجاد اعتماد، آزادي كشتيراني، ايمني انرژي، عدم پرخاشگري و عدم مداخله ميشود. ما از تمام كشورهاي منطقه دعوت ميكنيم كه در ائتلاف اميد به ما ملحق شوند.
در حال حاضر اصليترين سوال اين است كه آيا اوضاع بحراني در منطقه، كشورهاي عضو را به سمت مشاركتي براي حل و فصل اختلاف آن هم به شكل دسته جمعي سوق ميدهد؟ ابتكارهاي منطقهاي در حالي كه شوراي همكاري خليج فارس گرفتار شكاف شده و ايران و عربستان هم در وضعيت منازعه غيرمستقيم به سر ميبرند از چه شانسي براي پيروزي برخوردار هستند؟ نگاه امريكا به اين ابتكار و به تبع نگاه كشورهايي كه در منطقه ما امنيت را از واشنگتن خريداري ميكنند، به طرح ايران چيست؟ آيا كشوري چون عربستان سعودي كه به كمتر از ايران تضعيف شده در منطقه رضايت نميدهد حاضر به مشاركت با تهران در قالب يك ائتلاف مشخص هست يا خير؟
پس از آنكه حسن روحاني در مجمع عمومي سازمان ملل متحد از طرح ائتلاف اميد رونمايي كرد، بسياري از رسانههاي غربي در پوشش اين خبر نوشتند كه رييسجمهور ايران از قدرتهاي غربي ميخواهد برقراري امنيت در خليج فارس را به كشورهاي منطقهاي واگذار كنند. به عنوان نمونه خبرگزاري امريكايي آسوشيتدپرس در اين باره نوشت: حسن روحاني در حقيقت تلاش امريكا براي شكل دادن به ائتلاف نظامي در منطقه را مخرب دانسته است. روحاني در حالي ائتلاف اميد را معرفي كرده كه در چند ماه اخير منطقه خليجفارس شاهد حملاتي به تانكرهاي نفتي و اخيرا حمله به تاسيسات نفتي آرامكو بوده است. رييسجمهور ايران در حالي از همه ميخواهد امنيت خليج فارس را به كشورهاي عضو واگذار كنند كه كاخ سفيد ايران را مقصر حملات 14 سپتامبر به آرامكو ميداند. به دنبال اين حملات بود كه ما شاهد افزايش بهاي نفت و رسيدن آن به بالاترين حد از سال 1991 تاكنون بوديم. تنش در منطقه در حالي بالا گرفته كه عربستان سعودي ادعاي حوثيهاي يمن را رد كرده و اعتقاد دارد تهران در پشت پرده اين حملات بوده است. پس از اين اتهامزني ايران ضمن رد تمام ادعاها اعلام كرد كه اگر حمله تلافيجويانهاي اتفاق بيفتد، جنگي تمامعيار آغاز خواهد شد. با اين همه حسن روحاني در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل متحد اعلام كرد كه حاضر است دست دوستي و برادري خود را مجددا به سمت سعودي دراز كرده و از اشتباهات اين كشور در گذشته بگذرد. ايران در حالي به دنبال جلب حمايت از ابتكار خود با عنوان «ائتلاف اميد» است كه يكي از مشخصههاي اين طرح ناديده گرفتن امريكا در منطقه غرب آسيا و كشورهاي حاشيه خليج فارس است. اين در حالي است كه امريكا به شكل سنتي سالهاست در منطقه خليج فارس حضور دارد و پايگاههاي نظامي اين كشور ميزبان هزاران سرباز امريكايي است. اين حضور نيز به امروز و ديروز ارتباطي ندارد و از سال 1980، امريكا حضور در اين منطقه را در راستاي امنيت ملي خود دانسته كه البته بخش اعظمي از دليل آن به وابستگي به نفت اين منطقه بازميگشت. در اين سالها امريكا به فراخور تنشهاي منطقهاي تعداد نيروهاي خود را در اطراف ايران در خليج فارس افزايش هم داده است. به گزارش «اعتماد»، پس از هدف قرار گرفتن تاسيسات نفتي آرامكو، واشنگتن باز هم اعلام كرد كه نيروهاي تازه نفسي را به عربستان سعودي اعزام خواهد كرد.اين در حالي است كه نقشه امريكا براي شكل دادن به ائتلافي نظامي در منطقه كه در حقيقت هدف اصلي آن مقابله با ايران است تاكنون در ميان كشورهاي اروپايي چندان مورد استقبال قرار نگرفته و بريتانيا و استراليا دو كشوري هستند كه با آن موافقت كردهاند.
در حالي كه طرح اوليه ايران شامل 6 كشور شوراي همكاري به اضافه ايران و عراق است اما از خلال مصاحبههايي كه وزير خارجه در نيويورك در اختيار رسانهها قرار داد اين گونه استنباط ميشود كه تهران براي حضور يمن، چين و روسيه در اين ائتلاف نيز آماده است. نيوزويك به نقل از وزير خارجه ايران مينويسد: به نظر ميرسد تهران اعتقاد دارد هركسي كه براي تامين انرژي خود به امنيت در تنگه هرمز وابسته است ميتواند در اين ائتلاف حضور داشته باشد. هرچند چهرههايي چون محمد بنسلمان يا اعضاي كابينه دونالد ترامپ و حتي شخص او ترجيح ميدهند با تقطيع زنجيره حوادث رخ داده، ايران را عضوي خاطي در حملات اخير به تانكرهاي نفتي در خليج فارس يا حمله به آرامكو معرفي كنند اما در بسياري از گزارشهايي كه حتي در رسانههاي غربي منتشر شده به اين نكته اشاره شده است اين كنارهگيري امريكا از برجام بود كه منجر به آغاز تنش در منطقه خليج فارس شد. نميتوان كتمان كرد كه سياست به صفر رساندن فروش نفت ايران با بازگرداندن تحريمهاي ثانويه عليه تهران عملا نقل و انتقالهاي نفتي از تنگه هرمز را هم تحتالشعاع قرار داد. حسن روحاني، رييسجمهور كشورمان در بزنگاههاي متعدد پس از بازگشت تحريمهاي امريكا عليه ايران با هدف به صفر رساندن فروش نفت ما، تاكيد كرد كه اگر نفت ايران از هرمز خارج نشود نفت بقيه هم خارج نخواهد شد. با اين همه همچنان موضوعي كه تهران بايد به آن دقت كند، اقبال كشورهاي منطقه نسبت به ابتكار ايران است. اخيرا نيوزويك در مصاحبهاي از وزير خارجه كشورمان سوال كرد اگر اين طرح حمايت كافي بينالمللي را دريافت نكند، چه خواهد شد؟ ظريف در پاسخ تاكيد كرد كه در اين صورت آنها هستند كه ميبازند. به گزارش «اعتماد»، يكي از چالشهاي پيش روي ائتلاف اميد ايران، تنش در ميان كشورهاي منطقه است و به نظر ميرسد كه پيش از بررسي شانس اقبال به اين ائتلاف، بايد در روابط دوجانبه كشورهايي كه ايران نام آنها را ذيل ائتلاف قرار داده، اتفاقهايي رخ بدهد. به عنوان نمونه روابط دو جانبه ايران و عربستان سعودي، ايران و بحرين، ايران و امارات متحده عربي، عربستان و قطر، قطر و بحرين در چند سال اخير با چالشهايي رو به رو بوده و به نظر ميرسد كه اگر ارادهاي براي شكل دادن به ائتلاف منطقهاي وجود دارد پيشنياز آن حل و فصل اختلافهاي دوجانبه است.
همزمان برخي تحليلگران اعتقاد دارند كه نميتوان ميان امنيت در خاورميانه (غرب آسيا) با امنيت در منطقه خليج فارس تفاوتي قائل شد. به عنوان نمونه اخيرا رسانه روسي «تاس» در گزارشي در اين باره نوشته بود: ساختار امنيتي در خليج فارس بايد به عنوان بخشي از امنيت كل خاورميانه مورد بحث و بررسي قرار بگيرد. آنچه مشخص است اينكه خاورميانه به ساختاري امنيتي كه تمام كشورها را دربربگيرد، نياز دارد. نميتوان ميان امنيت در خليج فارس و امنيت در كل خاورميانه تمييز قائل شد و بر همين اساس مساله امنيتي ميان برخي كشورهاي عضو شوراي همكاري با ايران را هم بايد در صحنه بزرگتر خاورميانه ديد.