يك سناريوي مشكوك عليه «روحانيون مبارز»
عبدالله ناصري: با انتشار اخبار جعلي ميخواهند چهره اصلاحطلبان را مخدوش كنند
نزديك انتخابات كه ميشود خبرهاي ريز و درشت، گاهي واقعي و گاهي در پوسته واقعيت آنقدر زياد ميشود كه تشخيص مرز درست و نادرست بودنشان ديگر كار سادهاي نيست. البته گاهي هم خبرها آنچنان عجيب و غريب ميشود كه حتي اگر صحت و سقمش مبهم باشد، از فرسنگها فاصله ميتوان فهميد كه در پس انتشار چنين خبري، احتمالا غرضي نهفته است؛ مانند همين خبري كه روز گذشته در كانالهاي تلگرامي دست به دست ميشد. خبر يك جمله بود و آن اينكه «پيش از انتخابات سال 96 موسويخوئينيها (دبيركل مجمع روحانيون مبارز) و اسفنديار رحيممشايي در شمال كشور ديدار كرده بودند. در نگاه اول اين پرسش مطرح ميشد كه اساسا چرا بايد حجتالاسلام موسويخوئينيها با فردي مانند رحيممشايي ديدار كند! آيا او تبعات اين ديدار را نميداند؟! يا تمام اتفاقات سالهاي 88 و پيش از آن به فراموشي سپرده شده است؟ و مهمتر از اينها آيا اساسا شأن و منزلت روحاني بلندپايهاي همچون موسويخويينيها اين است كه با مشايي ديدار كند؟! اينها پرسشهايي بود كه در ذهن ميچرخيد اما پيش از هر پرسش ديگري اين مساله مطرح ميشود كه اساسا چقدر ممكن است اصل خبر صحيح باشد؟محمدعلي ابطحي از اعضاي مجمع روحانيون مبارز با بيان اينكه از درست يا غلط بودن اين خبر اطلاعي ندارد، به «اعتماد» ميگويد: «هرچند چيزي درباره اين خبر نشنيدهام و هيچ زماني چنين موضوعي در مجمع مطرح نبوده است اما اساس چنين اخباري باتوجه به شخصيت آقاي موسويخوئينيها نميتواند صحت داشته باشد و بيشتر به نظر ميرسد با قصد و غرضي چنين اخباري منتشر ميشود.»
عقبهاي براي يك خبر
اينكه چرا براي انتشار چنين خبري اسفنديار رحيممشايي انتخاب ميشود، يكي از همان بحثهايي است كه نميتواند بيدليل باشد؛ يعني پيشزمينهاي لازم است و در اين ميان، چه پيشزمينهاي بهتر از نامه يار غار محمود احمدينژاد به سيدمحمد خاتمي؟! درست 24 اسفندماه 95 با داغ شدن بحث احتمال كانديداتوري حميد بقايي در دوازدهمين انتخابات رياستجمهوري، «اسفنديار رحيممشايي» دست به قلم شد و براي سيدمحمد خاتمي نامهاي نوشت تا از گلايههايش درباره اظهارنظرهاي چهرههاي اصلاحطلب درباره كانديداتوري بقايي بگويد. او در بخشي از اين نامه نوشته بود: «نزديك بودن برخي از افراد مورد انتقاد به جنابعالي، البته به تنهايي نميتواند دليل آن باشد كه شما را مسوول اظهارات آنان دانست و بر شما خرده گرفت. بنده نيز از نوشتن اين نامه چنين مقصودي را دنبال نميكنم و حتي از رنجش احتمالي نيز پوزش ميخواهم. نيت حقير پردهبرداري از مشكل جدي در جرياني است كه ادعاي راهبري اصلاحات را دارد و اين كار را نه به عنوان يك اقدام سياسي متعارف، بلكه از روي خيرخواهي و به خاطر اهميت اين جريان بزرگ و تاثيرگذار در آينده كشور و وضعيت جامعه انجام ميدهم.«شوخي شمردن»، «فاجعه دانستن»، «ناپاك خواندن» و از همه عجيبتر، القاي ردصلاحيت قطعي نامزد رقيب آنهم به گونهاي كه ميل و علاقه شديد به ردصلاحيت، آشكارا از آن استنباط شود، نه امري است كه بتوان از آن گذشت و نه ميتوان به هيچ روي با آن سر كرد. تحمل چنين مواضعي و سكوت در برابر آن، مخالف هر ميثاق مدني در هر جاي جهان است. آيا آقايان ردصلاحيت را در حق رقيب روا و در حق خود جفا ميپندارند؟! يا اينكه در تاييد صلاحيت نامزد خود به اطمينان رسيدهاند؟!» اين همان نامهاي بود كه عباس اميريفر از شخصيتهاي نزديك به دولت نهم و دهم درباره آن به انصافنيوز گفته بود اطلاعات موثق دارد كه اين نامه با اطلاع و نظر محمود احمدينژاد نوشته شده است. درست يك روز پس از انتشار اين نامه، خبر ديگري آمد كه بيش از اينها نيز محل سوال بود و آن، درخواست احمدينژاد براي ملاقات با سيدمحمد خاتمي؛ درخواستي كه هيچگاه به آن پاسخ داده نشد و اساسا توجهي نيز به آن صورت نگرفت.
پشت پرده يك خبر
ماجراي انتشار چنين خبري آن هم در بزنگاه انتخابات موضوعي نيست كه بتوان گفت خبري است مانند هزاران خبري كه در روز از ميان شنيدهها و شايعات فضاي مجازي منتشر ميشود؛ بلكه اتفاقا جنس اين خبر از آن خبرهايي است كه ميتواند در پس خود اتاق فكري داشته باشد و با نيت و غرضي به كانالهاي تلگرامي راه پيدا كرده است. كافي است اخبار چند وقت اخير را مرور كنيم تا دريابيم كه مهمترين خبري كه درباره جريان چپ منتشر شده، حول جلسات مجمع روحانيون مبارز با شوراي مركزي فراكسيون اميد و اعضاي شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان ميچرخد. جلساتي كه خروجي آن قطعا راهكاري براي حضور در انتخابات يازدهمين مجلس شوراي اسلامي است. در اين ميان اما 2 سناريو براي ساختن و پرداختن اين خبر وجود دارد. از يكسو آنچه از درون جلسه مجمع روحانيون مبارز به بيرون درز كرد، حضوري يكپارچه اصلاحطلبانه و ارايه ليستي با كانديداهاي تمامقد اصلاحطلب بود و گفتن ندارد كه حداقل 2 طيف خاص از اين اتفاق متضرر ميشوند؛ يك طرف اصولگراياني كه به هر حال اصلاحطلبان را رقيب اصلي خود ميبينند و براي آنكه خاطره 92 و 94 و البته 96 دوباره تكرار نشود، مخدوش كردن چهره مجمع روحانيون مبارز كه موسويخوئينيها يكي از شخصيتهاي اصلي و محوري آن است، ميتواند گامي موثري باشد. اما در همين راستا يك احتمال ديگر هم به عنوان گروه متضرر از اين اتفاق وجود دارد و آن طيفي است كه يكبار اصلاحطلبان در جريان انتخابات 94 با آنها همكاسه شدند اما پس از عبور از دروازه بهارستان، زير ميز توافقات زدند و حالا اگر قرار باشد كه ديگر ائتلافي در ميان نباشد، آنها هستند كه كرسيهاي خود را در انتخابات 98 متزلزل ميبينند. عبدالله ناصري، از فعالان سياسي اصلاحطلب و عضو شوراي مشورتي رييس دولت اصلاحات ازجمله افرادي است كه معتقد است پشتپرده اين خبر ميتواند يك انگيزه انتخاباتي نهفته باشد. او ابتدا درباره صحت و سقم اين خبر به «اعتماد» ميگويد: «بعيد ميدانم چنين خبري صحت داشته باشد و به نظر ميرسد اين موضوع يك خبر كاملا جعلي باشد؛ چراكه اساسا آقاي موسويخوئينيها از معدود اصلاحطلباني است كه در ديدارها و ملاقاتهاي خود بسيار دقت دارد و اساسا هم اهل ملاقات با اين نوع افراد جنجالي و مسالهدار نيست.» او ادامه ميدهد: «برداشت من از اين خبر اين است كه بعد از ديدار شوراي عالي سياستگذاري با اعضاي مجمعروحانيون مبارز در موضوع انتخابات تلاش شده است تا اين خبر تحتالشعاع قرار بگيرد؛ لذا خبر كاملا جعلي و دروغي مانند ملاقات موسويخوئينيها با رحيممشايي منتشر ميشود.» ناصري ميگويد: «هرچند تا موضعگيري رسمي دفتر آيتالله موسويخوئينيها نميتوان اظهارنظر دقيقي كرد اما با شناختي كه از ايشان دارم، بعيد است چنين ديداري رخ داده باشد و ميتوانم به ضرس قاطع بگويم چنين خبري جعلي و دروغ است.»
بازگشت احمدينژاديها به مجلس
اما سناريو ديگر ميتواند متوجه احمدينژاديها باشد؛ طيفي كه هرچند گفته ميشود تاريخ مصرف سياسيشان تمام شده اما به نظر ميرسد در تلاش هستند تا بار ديگر خود را به آخرين سنگر يعني ساختمان هرمي پارلمان برسانند و در دايره قدرت براي خود سهمي كنار بگذارند كه در اين راستا نزديك شدن به جريان اصلاحات را راه ميانبري براي رسيدن به اين غايت تصور كردهاند. عبدالله ناصري در پاسخ به اين پرسش كه آيا اين خبر ميتواند ازسوي احمدينژاديها و با انگيزه انتخابات منتشر شده باشد، گفته است: «اين موضوع دور از ذهن نيست؛ يعني باتوجه به ديدار هيات رييسه شوراي سياستگذاري با مجمع روحانيون، محوريت آقاي خاتمي و آقاي موسويخوئينيها براي رقيب چنان حائز اهميت هست كه عملا بخواهند با انتشار چنين اخبار كذبي، آن را تحتالشعاع قرار دهند» او ميگويد: «جريان احمدينژاد، جريان كاملا طردشدهاي است و مضاف بر آن، آقاي رحيممشايي در حال گذراندن محكوميت به دليل اتهامات مالي و سياسي است؛ بنابراين اعلام اين خبر، با توجه به جايگاه موسويخوئينيها قطعا در ارتباط با مخدوش كردن چهره ايشان و نهايتا مجمع و اصلاحطلبان است كه منتشر ميشود.»